۱۶٬۸۸۹
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
«وَ يَا قَوم أوفُوا المِكيَالَ وَ المِيزَانَ بِالقِسط وَ لا تَبخَسُوا النّاسَ أشيَاءهُم وَ لا تَعثَوا فِى الأرضِ مُفسِدين». و ما در تفسير همين آيه، در سورۀ هود بحث كرديم كه چرا كم فروشى، افساد در زمين است. | «وَ يَا قَوم أوفُوا المِكيَالَ وَ المِيزَانَ بِالقِسط وَ لا تَبخَسُوا النّاسَ أشيَاءهُم وَ لا تَعثَوا فِى الأرضِ مُفسِدين». و ما در تفسير همين آيه، در سورۀ هود بحث كرديم كه چرا كم فروشى، افساد در زمين است. | ||
چند وجه درباره اين كه در توصيف | '''چند وجه درباره اين كه در توصيف «مطفّفین»، خريدن به وزن گفته نشده''' | ||
الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلى النَّاسِ يَستَوْفُونَ وَ إِذَا كالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ | «'''الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلى النَّاسِ يَستَوْفُونَ * وَ إِذَا كالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ'''»: | ||
و معناى آيه اين است كه : وقتى از مردم | مصدر «اكتيال» - كه فعل «اكتَالُوا» از آن مشتق است - وقتى با حرف «مِن» متعدّى مى شود، به معناى كيل گرفتن از مردم (و يا به عبارتى، خريدن كالا با كيل تمام است). و اگر با حرف «عَلى» متعدّى شود، به معناى ضرر (و يا دادن جنس به مردم به كيل ناقص) است. و امّا كلمۀ «كيل» - كه مصدر فعل «كَالُوا» است، به معناى كيل دادن به مردم است، (كه خود من ترازو دارم). وقتى گفته مى شود: «كَالَهُ الطعَام و وَزَنهُ»، معنايش اين است كه: كالاى مردم را وزن وكيل كرد. چيزى كه هست از ميان همه طوایف عرب، اهل حجاز براى رساندن اين معنا مى گويند: «كَالَهُ الطَعَام و وزنه»؛ و ساير طوایف عرب مى گويند: «كال له الطعام و وزن له = طعام و كالا را براى او كيل وزن كرد». و قرآن كريم، به طورى كه مجمع البيان گفته، به لغت اهل حجاز نازل شده. | ||
پس مضمون مجموع دو | |||
و كلمۀ «استيفاء» - كه فعل «يَستَوفُونَ» مشتق از آن است، به معناى گرفتن حق به طور تمام و كامل است، و كلمۀ «إخسار»، به معناى افكندن ديگران در خسارت است. | |||
و معناى آيه اين است كه: وقتى از مردم كالايى مى گيرند، حق خود را به تمام و كمال دريافت مى كنند؛ ولى وقتى مى خواهند كالايى به مردم بدهند، به كيل يا وزن ناقص مى دهند، و مردم را به خسران و ضرر مى اندازند. | |||
پس مضمون مجموع دو آيه، يك مذمّت است و آن، اين است كه «مطفّفين» حق را براى خود رعايت مى كنند، ولى براى ديگران رعايت نمى كنند. و به عبارتى ديگر، حق را براى ديگران آن طور كه براى خود رعايت مى كنند، رعايت نمى نمايند. و اين، خود باعث تباهى اجتماع انسانى است كه اساس آن بر تعادل حقوق متقابل است؛ و اگر اين تعادل از بين برود و فاسد شود، همه چيز فاسد مى شود. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۳۸۰ </center> | ||
در آيه | در آيه شريفه، در مقابل كيل»، «وزن» را آورد، ولى در مقابل «اكتيال»، «إتزان» را نياورد. بعضى در سبب آن گفته اند: براى اين بوده كه مطفّفين، معامله گرانى بودند كه اغلب، حبوبات و سبزيجات و متاع هاى ديگر را كلّى مى خريدند و خُرده خُرده، به تدريج مى فروختند. و عادت در بيشتر اين اجناس، اين است كه با كيل سنجيده شود، نه به وزن. بدين جهت، تنها «اكتيال» را ذكر كرد، و از «إتزان» نام نبرد، چون اساس آيه بر غالب است. | ||
بعضى ديگر گفته اند اگر نامى از | |||
ولى اين توجيه درست نيست | بعضى ديگر گفته اند: اگر نامى از «إتزان» نياورد، براى اين بود كه «كيل» و «وزن»، هر دو وسيله خريد و فروش است؛ آوردن يكى از آن ها دلالت بر ديگرى هم دارد. | ||
بعضى ديگر گفته اند: اين دو | ولى اين توجيه درست نيست. براى اين كه اين حرف در كلمۀ «كيل» هم مى آيد، چرا در برابر «كيل»، «وزن» را ذكر كرد، ولى در برابر «اكتيال»، «إتزان» را ذكر نكرد؟ پس اين وجه خالى از تحكّم نيست. | ||
اين وجه | |||
بعضى ديگر در توجيه ذكر | بعضى ديگر گفته اند: اين دو آيه، عادت و رسم كسانى را حكايت مى كند كه سوره درباره آنان نازل شده. مردمى كه تنها با «كيل» مى خريدند، ولى در هنگام فروش، بعضى كالاها را «كيل» و بعضى را «وزن» مى كردند. | ||
اين وجه نيز، ادعايى بدون دليل است. | |||
بعضى ديگر در توجيه ذكر «اكتيال» و عدم ذكر «إتزان» وجوهى ديگر آورده اند، كه خالى از ضعف نيست. | |||
<span id='link253'><span> | <span id='link253'><span> | ||
ویرایش