گمنام

تفسیر:المیزان جلد۲۰ بخش۲۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸۱: خط ۸۱:
<span id='link200'><span>
<span id='link200'><span>


==تقسيم مردم به دو دسته : طاغى دوزخى ، او خائف از مقام پروردگار كه بهشت ماءواى اواست و بيان ضابطه براى صفات هر يك ==
==تقسيم مردم به دو دسته: طاغى دوزخى، و خائف از مقام پروردگار و بيان ضابطه براى صفات هر يك ==
فَأَمَّا مَن طغَى وَ ءَاثَرَ الحَْيَوةَ الدُّنْيَا فَإِنَّ الجَْحِيمَ هِىَ الْمَأْوَى وَ أَمَّا مَنْ خَاف مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْس عَنِ الهَْوَى فَإِنَّ الجَْنَّةَ هِىَ الْمَأْوَى
فَأَمَّا مَن طغَى وَ ءَاثَرَ الحَْيَوةَ الدُّنْيَا فَإِنَّ الجَْحِيمَ هِىَ الْمَأْوَى وَ أَمَّا مَنْ خَاف مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْس عَنِ الهَْوَى فَإِنَّ الجَْنَّةَ هِىَ الْمَأْوَى
در اين آيات حال مردم در آن روز به تفصيل بيان شده ، مى فرمايد مردم دو قسم مى شوند، و اين تفصيل بجاى جواب اجمالى كلمه «'''فاذا جاءت ...'''» نشسته ، و تقدير كلام «'''فاذا جاءت الطامه الكبرى ، انقسم الناس قسمين فاما من طغى ...'''» است ، يعنى وقتى طامه كبرى بيايد مردم دو دسته مى شوند، طاغيان ، ترسندگان از خداوند.
در اين آيات حال مردم در آن روز به تفصيل بيان شده ، مى فرمايد مردم دو قسم مى شوند، و اين تفصيل بجاى جواب اجمالى كلمه «'''فاذا جاءت ...'''» نشسته ، و تقدير كلام «'''فاذا جاءت الطامه الكبرى ، انقسم الناس قسمين فاما من طغى ...'''» است ، يعنى وقتى طامه كبرى بيايد مردم دو دسته مى شوند، طاغيان ، ترسندگان از خداوند.
خط ۸۸: خط ۸۸:
و چون اين دو طائفه به حسب حالى كه دارند مقابل يكديگر قرار دارند، قهرا وصفى كه براى هر يك آورده مقابل وصفى است كه براى ديگرى آورده ، پس اينكه اهل بهشت را توصيف كرده به ترس از مقام پروردگارش ، - با در نظر گرفتن اينكه ترس ، نوعى تاءثر است از ضعيف و مقهور در برابر شخصى قوى و قاهر، و خشوع و خضوعش در برابر او- اقتضا دارد كه طغيان اهل جهنم - با در نظر گرفتن اينكه طغيان به معناى تعدى از حد است - عبارت باشد از عدم تاءثر طاغيان از مقام پروردگارشان ، و استكبار ورزيدن و خروجشان از حد عبوديت ، و در نتيجه خاشع و خاضع نشدن ، و طبق اراده او عمل نكردن ، و بر وفق اختيار او - كه همان سعادت جاودانه ايشان است - اختيار نكردن ، و بر عكس به پيروى هواى نفس دنبال زينت حيات دنيا رفتن .
و چون اين دو طائفه به حسب حالى كه دارند مقابل يكديگر قرار دارند، قهرا وصفى كه براى هر يك آورده مقابل وصفى است كه براى ديگرى آورده ، پس اينكه اهل بهشت را توصيف كرده به ترس از مقام پروردگارش ، - با در نظر گرفتن اينكه ترس ، نوعى تاءثر است از ضعيف و مقهور در برابر شخصى قوى و قاهر، و خشوع و خضوعش در برابر او- اقتضا دارد كه طغيان اهل جهنم - با در نظر گرفتن اينكه طغيان به معناى تعدى از حد است - عبارت باشد از عدم تاءثر طاغيان از مقام پروردگارشان ، و استكبار ورزيدن و خروجشان از حد عبوديت ، و در نتيجه خاشع و خاضع نشدن ، و طبق اراده او عمل نكردن ، و بر وفق اختيار او - كه همان سعادت جاودانه ايشان است - اختيار نكردن ، و بر عكس به پيروى هواى نفس دنبال زينت حيات دنيا رفتن .
<span id='link201'><span>
<span id='link201'><span>
==لوازم و آثار طغيان و خوف از مقام رب ==
==لوازم و آثار طغيان و خوف از مقام رب ==
پس از لوازم طغيان اين طائفه يكى همين است كه زندگى دنيا را اختيار كنند، و اين همان است كه بعد از توصيف آنان به طغيان با جمله و اثر الحيوه الدنيا توصيفشان كرده .
پس از لوازم طغيان اين طائفه يكى همين است كه زندگى دنيا را اختيار كنند، و اين همان است كه بعد از توصيف آنان به طغيان با جمله و اثر الحيوه الدنيا توصيفشان كرده .
۱۷٬۰۱۰

ویرایش