۱۶٬۸۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
<span id='link349'><span> | <span id='link349'><span> | ||
==رواياتى درباره الهام | ==رواياتى درباره الهام «فجور» و «تقوى» == | ||
در تفسير | در تفسير قمى، در ذيل آيه «و نفس و ما سوّيها» آمده كه: يعنى آن را بيافريد و صورتگرى كرد. | ||
و در مجمع البيان آمده : از زراره و | |||
و در | و در مجمع البيان آمده: از زراره و محمّد بن مسلم و حمران روايت شده كه از امام باقر و امام صادق «عليهما السلام» نقل كرده اند كه در تفسير آيه «فألهمها فجورها و تقويها» فرموده اند: يعنى براى او بيان كرده كه چه كارهايى مى كند و چه كارهايى نمى كند. و در تفسير آيه: «قد أفلح من زكّيها» فرمودند: يعنى رستگار شد هر كس اطاعت كرد؛ «و قد خاب من دسّيها»، و نوميد و زيانكار شد هر كس كه معصيت كرد. | ||
و در الدرّ المنثور است كه احمد، مسلم، ابن جرير، ابن منذر، و ابن مردويه، از عمران بن حصين روايت كرده اند كه گفت: مردى به رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» عرضه داشت: يا رسول اللّه! آيا به نظر شما آنچه امروز مردم مى كنند و درباره آن رنج مى كشند، چيزى است كه خداى تعالى قبلا قضايش را رانده و از پيش، مقدّرش كرده؟ و همچنين آنچه بعدا براى مردم پيش مى آيد و رفتارى كه با پيامبر خود مى كنند، و با همان رفتار، حجت بر آنان تمام مى شود؛ همۀ اين ها از پيش مقدّر شده؟ فرمود: بله، سرنوشتى است كه از پيش تعيين شده. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۰۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۰۴ </center> | ||
مرد پرسيد پس حال كه وضع چنين | مرد پرسيد: پس حال كه وضع چنين است، ديگر اين همه تلاش براى چيست؟ فرمود: خداى تعالى، وقتى كسى را براى يكى از دو سرنوشت فجور و تقوا خلق كرده، راه رسيدن به آن را هم برايش فراهم مى سازد و او را آماده مى كند تا براى رسيدن به آن هدف، عمل كند. و اين معنا را، قرآن كريم تصديق نموده، مى فرمايد: «و نفس و ما سوّيها فألهمها فجورها و تقويها». | ||
و در همان كتاب است كه ابن ابى | مؤلّف: اين كه سائل پرسيد: «و همچنين آنچه بعدا براى مردم پيش مى آيد...»، معنايش اين است كه: وجوب صدور فعل، چه حسنه و چه سيئه، از نظر قضاء و قدرى كه قبلا رانده شده منافات ندارد، با اين كه از نظر صدورش از انسان اختيارى و ممكن باشد؛ و ما اين معنا را در بحث هاى گذشته اين كتاب، مکرر ذكر نموده و توضيح داديم. | ||
و در مجمع البيان آمده كه روايت | و در همان كتاب است كه: ابن ابى حاتم، ابوالشيخ، ابن مردويه، و ديلمى، از جويبر، از ضحاكف از ابن عبّاس روايت كرده اند كه گفت: از رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» شنيدم مى خواند: «قد أفلح من زكّيها...» و مى فرمود: «رستگار شد نفسى كه خدا آن را تزكيه كرده باشد؛ و زيانكار شد آن نفسى كه خدا از هر چيزى محرومش كرده باشد». | ||
و در تفسير برهان است كه ثعلبى و | مؤلّف: اين كه در اين حديث، تزكيه و محروم كردن را به خداى تعالى نسبت داده، به وجهى درست است، و با انتساب اولى به اطاعت خود انسان، و دومى به معصيت خود آدمى منافات ندارد. چون مكرر خاطرنشان كرده ايم كه محروميت از هدايت، و به عبارت ديگر، «اضلال»، تنها به عنوان مجازات، منسوب به خدا مى شود و خداى تعالى، هرگز ابتداء كسى را اضلال نمى كند. همچنان كه خودش فرمود: «و ما يضلّ به إلّا الفاسقين». | ||
و در مجمع البيان آمده كه روايت صحيح، از عثمان بن صهيب، از پدرش رسيده كه گفت: رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» به على بن ابى طالب فرمود: شقى ترين اولين چه كسى بود؟ عرضه داشت: كُشندۀ ناقه صالح. فرمود: درست گفتى، حال بگو ببينم: شقى ترين آخرين كيست؟ على «عليه السلام» مى گويد: عرضه داشتم: نمى دانم يا رسول الله. فرمود: آن كسى است كه تو را بر اين جايت (اشاره كرد به فرق سرش) ضربت مى زند. | |||
مؤلّف: اين معنا را از عمّار ياسر نيز روايت كرده. | |||
و در تفسير برهان است كه ثعلبى و واحدى، هر دو به سند خود، از عمّار و از عثمان بن | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۰۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۰۵ </center> | ||
صهيب، و از ضحاك و ابن مردويه، به سند خود، از جابر بن سمره، و از عمّار و از ابن عدى و يا از ضحاك، و خطيب بغدادى، در تاريخ خود، از جابر بن سمره، و طبرانى و موصلى و احمد از ضحاك از عمار، روايت كرده اند كه رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» فرمود: اى على! اشقاى اولين، كُشندۀ ناقۀ صالح بود، و اشقاى آخرين، قاتل تو است. و در روايتى آمده كه: اشقاى آخرين كسى است كه اين - محاسنت - را با اين - خون سرت - خضاب مى كند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۰۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۵۰۶ </center> | ||
<span id='link350'><span> | <span id='link350'><span> |
ویرایش