۱۷٬۲۴۷
ویرایش
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۴: | ||
<span id='link420'><span> | <span id='link420'><span> | ||
== | ==مراد از «نعيم» كه در قیامت از آن سؤال مى شود == | ||
و در تفسير | و در تفسير قمى، به سند خود، از جميل، از امام صادق «عليه السلام» روايت كرده كه گفت: به آن حضرت عرضه داشتم معناى آيۀ «'''لتسئلنّ يومئذ عن النعيم'''» چيست؟ | ||
و در | فرمود: اين امت، بازخواست مى شود از نعمت رسول الله، و سپس از نعمت ائمّه اهل بيتش. | ||
و نيز در آن | |||
و در كافى، به سند خود، از ابى خالد كابلى روايت آورده كه گفت: وارد شدم بر امام ابو جعفر «عليه السلام»، دستور داد غذا آوردند، من با آن جناب طعام خوردم. طعامى كه پاكيزه تر و لطيف تر از آن در عمرم نخورده بودم. همين كه از طعام فارغ شديم، فرمود: اى ابو خالد! اين طعام را چگونه ديدى؟ و يا فرمود: طعام ما را چگونه ديدى؟ عرضه داشتم: فدايت شوم، من در عمرم طعامى پاكيزه تر و نظيف تر از اين نخورده بودم، ولى در حين خوردن، به ياد آيه افتادم كه خداى تعالى مى فرمايد: «'''ثُمّ لتسئلنّ يومئذ عن النعيم'''». پس حضرت فرمود: «'''خداى تعالى از خوردن شما نمى پرسد'''»، تنها از آن «دين حقى» كه شما بر آنيد، بازخواست مى كند. | |||
و نيز در آن كتاب، به سند خود، از ابو حمزه روايت كرده كه گفت: با جماعتى نزد امام صادق «عليه السلام» بوديم. حضرت دستور داد طعام بياورند. طعامى آوردند كه در تمام عمرمان لذيذتر و خوشبوتر از آن نخورده بوديم. بعد خرمايى آوردند كه آن قدر شفاف و صاف و زيبا بود، كه همه را به تماشا واداشت. مردى از حضار گفت: به زودى، از اين نعيمى كه نزد پسر پيغمبر از آن متنعم شديد، بازخواست مى شويد. | |||
امام «عليه السلام» فرمود: خداى عزوجل، كريم تر و شأنش جليل تر از آن است كه طعامى به بنده اش بدهد، و آن را براى شما حلال و گوارا بسازد، آن وقت بازخواستتان كند كه چرا خورديد؟ بلكه منظور از «نعيم» در آيه «'''لتسئلنّ يومئذ عن النعيم'''»، تنها نعمت محمّد و آل محمّد «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» است كه به شما ارزانى داشته. | |||
مؤلّف: و اين معنا، به طرق ديگر و عبارات مختلفى، از ائمّه اهل بيت «عليهم السلام» روايت شده، و در بعضى از آن ها آمده كه: منظور از «نعيم»، ولايت (دوستى و اطاعت) ما اهل بيت است. و برگشت اين معنا، به همان معنايى است كه ما خاطرنشان ساخته و گفتيم، منظور از «نعيم»، تمامى نعمت هايى است كه خداى تعالى به بشر انعام فرموده بدان جهت كه نعمت است، (و ولايت اهل بيت از ارزنده ترين مصاديق آن است، بلكه با راهنمايى امامان است كه استعمال نعمت شكر مى شود، نه كفران). | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۰۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۰۶ </center> | ||
<span id='link421'><span> | <span id='link421'><span> | ||
==بيان رابطه بين نعمت بودن نعمت بودن نعمت ها و هدايت دينى صفحه == | ==بيان رابطه بين نعمت بودن نعمت بودن نعمت ها و هدايت دينى صفحه == | ||
توضيح اينكه نعمت هايى كه خداى تعالى به آدمى ارزانى داشته اگر انسان مورد بازخواست از آنها قرار مى گيرد، از اين جهت نيست كه نعمت ها مثلا گوشت بوده يا نان يا خرما و يا آب خنك ، و يا مثلا چشم يا گوش و يا دست و پا بوده ، بلكه از اين جهت از آنها پرسش مى شود كه خداى تعالى آنها را آفريده تا نعمت بشر باشند، و آنها را در طريق كمال بشر و رسيدنش به قرب عبودى واسطه و وسيله كرده ، كه بيانش به طور اشاره گذشت ، و بشر را دعوت كرده كه آن نعمت ها را به عنوان شكر مصرف كند، و طورى استعمال كند كه آن استعمال شكر شمرده شود نه كفران | توضيح اينكه نعمت هايى كه خداى تعالى به آدمى ارزانى داشته اگر انسان مورد بازخواست از آنها قرار مى گيرد، از اين جهت نيست كه نعمت ها مثلا گوشت بوده يا نان يا خرما و يا آب خنك ، و يا مثلا چشم يا گوش و يا دست و پا بوده ، بلكه از اين جهت از آنها پرسش مى شود كه خداى تعالى آنها را آفريده تا نعمت بشر باشند، و آنها را در طريق كمال بشر و رسيدنش به قرب عبودى واسطه و وسيله كرده ، كه بيانش به طور اشاره گذشت ، و بشر را دعوت كرده كه آن نعمت ها را به عنوان شكر مصرف كند، و طورى استعمال كند كه آن استعمال شكر شمرده شود نه كفران |
ویرایش