۱۶٬۸۸۰
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
و در تهذيب از امام صادق عليه السلام، و در عيون و تفسير عياشى از حضرت رضا عليه السلام روايت آورده اند كه فرمود: اين كلمه به اسم اعظم خدا نزديك تر است از مردمك چشم به سفيدى آن. | و در تهذيب از امام صادق عليه السلام، و در عيون و تفسير عياشى از حضرت رضا عليه السلام روايت آورده اند كه فرمود: اين كلمه به اسم اعظم خدا نزديك تر است از مردمك چشم به سفيدى آن. | ||
مؤلف: و به زودى معناى روايت در پيرامون «اسم اعظم» خواهد آمد إن شاء اللّه تعالى. و در كتاب عيون از امير المؤمنين عليه السلام روايت كرده كه فرمود: كلمه «بسم اللّه الرحمن الرحيم»، جزء سوره فاتحه الكتاب است، و رسول خدا(ص) همواره آن را مي خواند، و آيه اول سوره به حسابش مى آورد، و | مؤلف: و به زودى معناى روايت در پيرامون «اسم اعظم» خواهد آمد إن شاء اللّه تعالى. و در كتاب عيون از امير المؤمنين عليه السلام روايت كرده كه فرمود: كلمه «بسم اللّه الرحمن الرحيم»، جزء سوره فاتحه الكتاب است، و رسول خدا(ص) همواره آن را مي خواند، و آيه اول سوره به حسابش مى آورد، و فاتحة الكتاب را سبع المثانى مى ناميد. | ||
مؤلّف: و از طرق اهل سنت و جماعت، نظير اين معنا روايت شده است. مثلا دار قطنى از ابى هريره حديث كرده كه گفت: رسول اللّه(ص) فرمود: چون سوره حمد را مي خوانيد، «بسم اللّه الرحمن الرحيم» را هم يكى از آياتش بدانيد و آن را بخوانيد. چون سوره حمد، اُمّ القرآن، و سبع المثانى است، بسم اللّه الرحمن الرحيم، يكى از آيات اين سوره است. | |||
و در خصال از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه گفت ايشان فرمودند: اين مردم را چه مي شود؟ خدا آنان را بكشد، به بزرگترين آيه از آيات خدا پرداخته و پنداشتند كه گفتن آن آيه بدعت است. | و در خصال از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه گفت ايشان فرمودند: اين مردم را چه مي شود؟ خدا آنان را بكشد، به بزرگترين آيه از آيات خدا پرداخته و پنداشتند كه گفتن آن آيه بدعت است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۳۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۳۷ </center> | ||
و از امام باقر عليه السلام روايت است كه فرمود: محترم ترين آيه را از كتاب خدا دزديدند، و آن آيه «بسم اللّه الرحمن الرحيم» است كه بر بنده خدا لازم است در آغاز هر كار آن را بگويد. چه كار بزرگ، و چه كوچك، تا مبارك شود. | و از امام باقر عليه السلام روايت است كه فرمود: محترم ترين آيه را از كتاب خدا دزديدند، و آن آيه «بسم اللّه الرحمن الرحيم» است كه بر بنده خدا لازم است در آغاز هر كار آن را بگويد. چه كار بزرگ، و چه كوچك، تا مبارك شود. | ||
مؤلّف: روايات از ائمه اهل بيت عليهم السلام در اين معنا بسيار زياد است، كه همگى دلالت دارند بر اين كه: «بسم اللّه» جزء هر سوره از سوره هاى قرآن است، مگر سوره برائت، كه بسم اللّه ندارد. و در روايات اهل سنت و جماعت نيز رواياتى آمده كه بر اين معنا دلالت دارند. | |||
از آن جمله: در صحيح مسلم از انس روايت كرده كه گفت: رسول خدا(ص) فرمود: در همين لحظه پيش، سوره اى بر من نازل شد. آنگاه شروع كردند به خواندن «بسم اللّه الرحمن الرحيم». و از ابى داود از ابن عباس روايت كرده كه گفت: (وى حديث را صحيح دانسته)، رسول خدا(ص) غالبا اول و آخر سوره را نمى فهميد كجا است، تا آن كه آيه «بسم اللّه الرحمن الرحيم» نازل مي شد (و بين دو سوره قرار مي گرفت). | از آن جمله: در صحيح مسلم از انس روايت كرده كه گفت: رسول خدا(ص) فرمود: در همين لحظه پيش، سوره اى بر من نازل شد. آنگاه شروع كردند به خواندن «بسم اللّه الرحمن الرحيم». و از ابى داود از ابن عباس روايت كرده كه گفت: (وى حديث را صحيح دانسته)، رسول خدا(ص) غالبا اول و آخر سوره را نمى فهميد كجا است، تا آن كه آيه «بسم اللّه الرحمن الرحيم» نازل مي شد (و بين دو سوره قرار مي گرفت). | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
و در كشف الغمه از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: پدرم استرى را گم كرد و فرمود: اگر خدا آن را به من بر گرداند، من او را به ستايش هایى حمد مى گويم، كه از آن راضى شود. اتفاقا چيزى نگذشت كه آن را با زين و لجام آوردند. سوار شد، همين كه لباس هايش را جابه جا و جمع و جور كرد كه حركت كند، سر به آسمان بلند كرد و گفت: «الحمد لله»، و ديگر هيچ نگفت. آنگاه فرمود: در ستايش خدا از هيچ چيز فرو گذار نكردم، چون تمامى ستايش ها را مخصوص او كردم. هيچ حمدى نيست مگر آن كه خدا هم داخل در آن است. | و در كشف الغمه از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: پدرم استرى را گم كرد و فرمود: اگر خدا آن را به من بر گرداند، من او را به ستايش هایى حمد مى گويم، كه از آن راضى شود. اتفاقا چيزى نگذشت كه آن را با زين و لجام آوردند. سوار شد، همين كه لباس هايش را جابه جا و جمع و جور كرد كه حركت كند، سر به آسمان بلند كرد و گفت: «الحمد لله»، و ديگر هيچ نگفت. آنگاه فرمود: در ستايش خدا از هيچ چيز فرو گذار نكردم، چون تمامى ستايش ها را مخصوص او كردم. هيچ حمدى نيست مگر آن كه خدا هم داخل در آن است. | ||
مؤلّف: در عيون، از على عليه السلام روايت شده كه: شخصى از آن جناب، از تفسير كلمه «الحمد لله» پرسيد. حضرت فرمود: خدای تعالى، بعضى از نعمت هاى خود را آن هم سربسته و دربسته و به طوراجمال براى بندگان خود معرفى كرده، چون نمي توانستند نسبت به همگى آن ها معرفت يابند و به طور تفصيل بدان وقوف يابند، چون عدد آن ها بيش از حد آمار و شناختن است. لذا به ايشان دستور داد تنها بگويند: «'''الحمد لله على ما أنعم به علينا'''». | |||
مؤلّف: اين حديث اشاره دارد به آنچه گذشت، كه گفتيم: حمد از ناحيه بنده، در حقيقت يادآورى خداست، اما به نيابت، تا رعايت ادب را كرده باشد. | |||
<span id='link37'><span> | <span id='link37'><span> | ||
ویرایش