گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۱: خط ۲۱:
پس روشن شد آنچه كه ادب بندگى اقتضا دارد، اين است كه: بنده خدا، پروردگار خود را به همان ثنائى ثنا گويد كه خودِ خدا، خود را به آن ستوده، و از آن تجاوز نكند. همچنان كه در حديث مورد اتفاق شيعه و سنى از رسول خدا (ص) رسيده كه در ثناى خود مى گفت: «'''لا احصى ثناء عليك، انت كما اثنيت على نفسك '''»: (پروردگارا! من ثناء تو را نمى توانم بشمارم، و بگويم، تو آن طورى كه بر خود ثنا كرده اى).
پس روشن شد آنچه كه ادب بندگى اقتضا دارد، اين است كه: بنده خدا، پروردگار خود را به همان ثنائى ثنا گويد كه خودِ خدا، خود را به آن ستوده، و از آن تجاوز نكند. همچنان كه در حديث مورد اتفاق شيعه و سنى از رسول خدا (ص) رسيده كه در ثناى خود مى گفت: «'''لا احصى ثناء عليك، انت كما اثنيت على نفسك '''»: (پروردگارا! من ثناء تو را نمى توانم بشمارم، و بگويم، تو آن طورى كه بر خود ثنا كرده اى).
پس اين كه در آغاز سوره مورد بحث فرمود: «الحمد لله» تا به آخر، ادب عبوديت را مى آموزد و تعليم مى دهد كه: بنده او لايق آن نبود كه او را حمد گويد و فعلا كه مى گويد، به تعليم و اجازه خود او است. او دستور داده كه بنده اش بگويد.
پس اين كه در آغاز سوره مورد بحث فرمود: «الحمد لله» تا به آخر، ادب عبوديت را مى آموزد و تعليم مى دهد كه: بنده او لايق آن نبود كه او را حمد گويد و فعلا كه مى گويد، به تعليم و اجازه خود او است. او دستور داده كه بنده اش بگويد.
معنى ربّ «'''مالك مدبر'''»
معنى ربّ «'''مالك مدبر'''»
  «الحمد لله رب العالمين، الرحمن الرحيم، مالك يوم الدين ...». بيشتر اساتيد قرائت خوانده اند: «مّلِكِ يوم الدين». اما كلمه «رب»: معناى اين كلمه مالكى است كه امر مملوك خود را تدبير كند. پس معناى «مالك» در كلمه «رب» خوابيده. و ملك نزد ما اهل اجتماع و در ظرف اجتماع، يك نوع اختصاص ‍ مخصوص است كه به خاطر آن اختصاص، چيزى قائم به چيزى ديگر مى شود. و لازمه آن صحت تصرفات است، و صحت تصرفات قائم به كسى مى شود كه مالك آن چيز است. وقتى مى گویيم: فلان متاع ملك من است، معنايش اين است كه آن متاع يك نوع قيامى به وجود من دارد. اگر من باشم، مى توانم در آن تصرف كنم، ولى اگر من نباشم، ديگرى نمى تواند در آن تصرف كند.
  «الحمد لله رب العالمين، الرحمن الرحيم، مالك يوم الدين ...». بيشتر اساتيد قرائت خوانده اند: «مّلِكِ يوم الدين». اما كلمه «رب»: معناى اين كلمه مالكى است كه امر مملوك خود را تدبير كند. پس معناى «مالك» در كلمه «رب» خوابيده. و ملك نزد ما اهل اجتماع و در ظرف اجتماع، يك نوع اختصاص ‍ مخصوص است كه به خاطر آن اختصاص، چيزى قائم به چيزى ديگر مى شود. و لازمه آن صحت تصرفات است، و صحت تصرفات قائم به كسى مى شود كه مالك آن چيز است. وقتى مى گویيم: فلان متاع ملك من است، معنايش اين است كه آن متاع يك نوع قيامى به وجود من دارد. اگر من باشم، مى توانم در آن تصرف كنم، ولى اگر من نباشم، ديگرى نمى تواند در آن تصرف كند.
۱۷٬۰۰۸

ویرایش