العنكبوت ٣٦: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
QRobot edit
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link99 | آيات ۱۴ - ۴۰، سوره عنكبوت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link99 | آيات ۱۴ - ۴۰، سوره عنكبوت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link100 | بيان اين آيات شريفه كه به هفت داستان از انبياء و آزمايش شده امم ايشان اشاره دارد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link100 | بيان اين آيات شريفه كه به هفت داستان از انبياء و آزمايش شده امم ايشان اشاره دارد]] | ||
خط ۴۶: | خط ۴۷: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۵#link113 | رواياتى درباره عمل قوم لوط و عذاب الهى آنان]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۵#link113 | رواياتى درباره عمل قوم لوط و عذاب الهى آنان]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۶۱#link120 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۶۱#link120 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ «36» | |||
و به سوى (مردم) مَدين، برادرشان شعيب را (به رسالت فرستاديم)؛ پس گفت: اى قوم من! خدا را بپرستيد، و به روز قيامت اميدوار باشيد، و در زمين (فتنهانگيزى و) فساد نكنيد. | |||
===نکته ها=== | |||
«مَدْيَنَ» شهرى است در جنوب غربى اردن و اكنون به «معان» معروف است. | |||
كلمهى «تَعْثَوْا» از «عثى» به معناى ايجاد فساد است. | |||
حضرت شعيب، مسئول راهنمايى دو قبيله بود: | |||
الف: اصحاب مَدين كه با صيحهى آسمانى هلاك شدند. | |||
ب: اصحاب ايكه، كه به عذاب «يوم الظلّه»، سايبانى از ابر صاعقهخيز گرفتار شدند. «1» | |||
---- | |||
«1». تفسير اطيبالبيان. | |||
جلد 7 - صفحه 143 | |||
===پیام ها=== | |||
1- انبيا كه پدران فكرى و ايمانى و اخلاقى مردمند، با آنان برادرانه رفتار مىكنند. | |||
«أَخاهُمْ شُعَيْباً» | |||
2- در دعوت به سوى خداوند، عواطف را فراموش نكنيم. «يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ» (اى قوم من!) | |||
3- توحيد و معاد، سرلوحهى دعوت انبياست. «اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ» | |||
4- بندگى خدا و ايمان به مبدأ و معاد، زمينهى دورى از فساد است. «اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ لا تَعْثَوْا» | |||
5- انسانها معصوم نيستند و گاهى گرفتار لغزش و گناه مىشوند؛ آنچه خطرناكتراست، فساد آگاهانه، مغرضانه و مصرّانه است. لا تَعْثَوْا ... مُفْسِدِينَ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ (36) | |||
بعد از آن قصه قوم شعيب را بيان مىفرمايد: | |||
وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً: و فرستاديم بسوى اهل مدين برادر ايشان در نسب كه شعيب بود، فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ: پس گفت به ايشان كه اى قوم من پرستش و ستايش كنيد خداى را به يگانگى و ترك كنيد بتپرستى و شرك را، وَ ارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ: و اميدوار باشيد ثواب روز باز پسين را، يعنى عملى نمائيد كه به سبب آن اميد ثواب توان داشت از اعمال حسنه مانند ايمان و طاعات الهيه و خيرات و مبرّات شرعيه و اجتناب از اعمال قبيحه و كارهاى ناشايسته منهيه. اين بيان از قبيل اقامه مسبب است مقام سبب، يا «رجاء» به معنى «خوف» باشد چنانچه استعمال شده، پس معنى آنكه بترسيد از شدت روز قيامت و از معاصى و قبايح دورى و اجتناب نمائيد. وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ: و شتاب مكنيد در زمين مدين به نقص كيل و وزن و ساير معاصى در حالتى كه فساد كنندگان باشيد، يعنى كفر و شرك و مخالفت الهى و ارتكاب مناهى موجب فساد در زمين است، پس معصيت نكنيد تا فساد واقع نشود. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ (36) فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَ (37) وَ عاداً وَ ثَمُودَ وَ قَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَساكِنِهِمْ وَ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَ كانُوا مُسْتَبْصِرِينَ (38) وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى بِالْبَيِّناتِ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ما كانُوا سابِقِينَ (39) فَكُلاًّ أَخَذْنا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِ حاصِباً وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا وَ ما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (40) | |||
ترجمه | |||
و فرستاديم بسوى مدين برادرشان شعيب را پس گفت اى قوم من بپرستيد خدا را و انتظار داشته باشيد روز بازپسين را و كوشش مكنيد در زمين با آنكه باشيد فساد كنندگان | |||
پس تكذيب كردند او را پس گرفتشان زلزله پس گرديدند در خانهشان مرده افتادگان | |||
و هلاك نموديم قوم عاد و ثمود را و بتحقيق ظاهر شد بر شما از مسكنهاشان و بيار است براى آنها شيطان كارهاشانرا پس باز داشت آنها را از راه با آنكه بودند بينندگان | |||
و قارون و فرعون و هامان را و بتحقيق آمد آنها را موسى با معجزهها پس سركشى كردند در زمين و نبودند پيشى گيرندگان | |||
پس هر يك را گرفتيم بگناهش پس بعضيشان كسانى بودند كه فرستاديم بر آنان سنگريزه و بعضيشان كسانى بودند كه گرفت آنها را بانگ عذاب و بعضيشان كسى بود كه فرو برديم او را بزمين و بعضيشان كسى بود كه غرق كرديم و نبود خدا كه ستم كند آنها را و لكن بودند كه بر خودشان ستم ميكردند. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال حضرت شعيب را برسالت بر قوم خود بسوى مدين ارسال | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 229 | |||
فرمود و معمولا اهل يك قبيله را در عرب برادر خوانند پس فرمود اى قوم من دست از عبادت بت برداريد و خداپرست شويد و اميدوار بثواب روز قيامت و خائف از عذاب آن باشيد و سعى مكنيد در زمين بفساد و ظلم و تعدّى بر يكديگر و بنابراين تعثوا مجرّد از معناى فساد شده و بعضى آنرا بمعناى اصلى خود كه متضمّن فساد است واگذارده و مفسدين را حال مؤكّده دانستهاند و قوم، آنحضرت را تكذيب نمودند و خداوند آنها را بزلزله شديدى كه مشتمل بر صيحه آسمانى هم بود هلاك فرمود و همه در خانههاشان بزانو در آمده و افتاده و مردند و دو قبيله عاد و ثمود هم مشمول غضب الهى شدند و بر اهل مكه حال آنها از خرابه منازلشان در زمين حجر و يمن وقت عبور بر آن بلاد واضح و آشكار گرديد چون شيطان كارهاى زشت آنها را در نظرشان جلوه و زينت داد و بازداشت آنها را از راه حق لذا با آنكه مردمانى صاحب نظر و ادراك بودند اعمال نظر و فكر ننمودند و مستحق عقوبت شدند براى آنكه مشغول بدنيا گشتند و از آخرت باز ماندند و از اين قرار بود حال قارون كه از بنى اسرائيل و مؤمنين بحضرت موسى بود و اخيرا تمرّد نمود و شايد براى شرافت نسبى نامش مقدّم بر فرعون و هامان شده كه آندو هم تمرّد نمودند و كافر و معاقب شدند با آنكه حضرت موسى با معجزات با هرات مبعوث بر آنها شده بود پس تكبر و تفرعن و تجبّرشان در زمين موجب شد كه زير بار حكم خدا نرفتند و خواستند فرار كنند ولى نتوانستند سبقت گيرند بر قضا و بلاى او و عذاب خداوند آنها را ادراك نمود و طعمه خود كرد و هر يك از متمرّدين را بجزاى كردارشان رسانيد بعضى را خداوند بباد تندى كه در آن سنگريزه بود هلاك فرمود مانند قوم لوط و عاد و بعضى را بصيحه و زلزله مانند قوم ثمود و اصحاب مدين و بعضى را بخسف مانند قارون و بعضى را بغرق مانند فرعون و كسانش و قوم نوح و بهيچ يك از آنها خداوند ستم نفرمود و بدون تقصير آنها را عذاب نكرد بلكه خودشان بخودشان و غير ستم نمودند كه تمرّد از حكم الهى و تعدّى بنوع خود كردند و استدلال نمودهاند باين آيه بر نفى جبر و نبودن كار خلق كار خدا چون خداوند ظلم را از خود نفى و براى آنها اثبات فرموده است و اگر كار آنها كار خدا بود چنانچه جبريّه قائلند بايد العياذ باللّه خداوند ظالم باشد نه آنها و از حقير | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 230 | |||
تحقيقى در اين باب در سوره بقره ذيل آيه تلك الرّسل فضّلنا بعضهم على بعض گذشت چنانچه قصص و احوال اقوام و اشخاص مذكوره در اين آيات در سور سابقه مفصلا ذكر شده است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِلي مَديَنَ أَخاهُم شُعَيباً فَقالَ يا قَومِ اعبُدُوا اللّهَ وَ ارجُوا اليَومَ الآخِرَ وَ لا تَعثَوا فِي الأَرضِ مُفسِدِينَ (36) | |||
و فرستاديم بسوي اهل مدين برادر آنها شعيب را پس گفت اي قوم من بندهگي كنيد خداوند متعال را و طلب كنيد و اميدوار باشيد روز ديگري را و تباه كاري نكنيد در روي زمين در حالي که فساد ميكنيد. | |||
وَ إِلي مَديَنَ أَخاهُم شُعَيباً عطف بما سبق است نوحا و ابراهيم و لوطا مدخول: | |||
وَ لَقَد أَرسَلنا و الي مدين اهل مدين هستند که فعلا «تعبير بمدائن ميكنند و مدين اسم جد آنها بود و شهر خود را به اسم جد خود نام نهادند و حضرت شعيب هم از همين قبيله بود که گفتند «هو إبن ميكد إبن مشخره إبن مدين» بود و بر دو قبيله مبعوث شد اصحاب- مدين که بصيحه هلاك شدند و اصحاب ايكه که بعذاب يوم الظله هلاك شدند و شعيب | |||
جلد 14 - صفحه 322 | |||
بسيار فصيح و بليغ و خوش بيان بود که او را خطيب الانبياء نام نهادند و عمر طولاني داشت که چندين مرتبه از گريه كور شد و خداوند او را بينا فرمود تا زمان موسي را درك كرد. | |||
فَقالَ يا قَومِ قومي بوده كسره بجاي ياء است. | |||
اعبُدُوا اللّهَ که معلوم ميشود آنها مشرك بودند که اولين دعوت انبياء دعوت بتوحيد است. | |||
وَ ارجُوا اليَومَ الآخِرَ تمام همّ خود را مصروف دنيا نكنيد متوجه بعالم ديگري باشيد که گفتند «من رجي شيئا طلبه و من خاف عن شيء هرب منه» اثر رجا طلب است و اثر خوف هرب است. | |||
وَ لا تَعثَوا فِي الأَرضِ عثي را بمعني فساد تفسير كردند لكن فساد مورث عثي ميشود و عثي تباه كاريست که عمر عزيز خود را تلف كنيد و از بين ببريد. | |||
مُفسِدِينَ بفساد در روي زمين و فساد آنها را در سوره اعراف بيان ميفرمايد، غير از شرك و تكذيب انبياء ميفرمايد فَأَوفُوا الكَيلَ وَ المِيزانَ وَ لا تَبخَسُوا النّاسَ أَشياءَهُم وَ لا تُفسِدُوا فِي الأَرضِ بَعدَ إِصلاحِها ذلِكُم خَيرٌ لَكُم إِن كُنتُم مُؤمِنِينَ وَ لا تَقعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ مَن آمَنَ بِهِ وَ تَبغُونَها عِوَجاً (آيه 85 و 86). | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 36)- هر گروه ستمگر به نوعی مجازات شدند: بعد از داستان لوط و قومش نوبت به اقوام دیگری همچون «قوم شعیب» و «عاد» و «ثمود» و «فرعون» میرسد. | |||
نخست میگوید: «ما به سوی مدین برادرشان شعیب را فرستادیم» (وَ إِلی مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً). | |||
تعبیر به برادر، اشاره به نهایت محبت این پیامبران نسبت به امتهایشان و عدم سلطهجویی آنها است. | |||
«مدین» شهری است در جنوب غربی «اردن» که امروز به نام «معان» خوانده میشود، در شرق «خلیج عقبه» قرار گرفته، و حضرت شعیب و قومش در آنجا میزیستند. | |||
«شعیب» مانند سایر پیامبران بزرگ خدا دعوت خود را از اعتقاد به مبدأ و معاد که پایه و اساس هر دین و آیین است آغاز کرد، «گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید و به روز قیامت امیدوار باشید» (فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْیَوْمَ الْآخِرَ). | |||
اعتقاد به این دو اصل مسلما در تربیت و اصلاح انسان تأثیر فوق العادهای خواهد داشت. | |||
دستور سوم «شعیب» یک دستور جامع عملی بود که تمام برنامههای اجتماعی را در بر میگیرد گفت: «سعی در فساد در زمین مکنید» (وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ). | |||
«فساد» مفهوم وسیعی دارد که هر گونه نابسامانی و ویرانگری و انحراف و ظلم را در بر میگیرد و نقطه مقابل آن صلاح و اصلاح است. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||