ریشه زنم

از الکتاب

تکرار در قرآن: ۱(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

زنمه به فتح (ز.ن.م) قسمتى از گوش شتر و گوسفند است كه پس از شكافتن آويزان مى‏ماند (اقرب) و نيز دو چيز زايد دكمه مانند است كه از گلوى بعضى از گوسفندان آويزان مى‏شود (مفردات) و از آن كسى اراده مى‏شود كه در نسب متّهم است و به قومى چسبانده شده در روايت است كه امام حسين عليه السلام ابن زياد را دعّى بن الدعّى خواند كه يعنى او به زياد چسبانده شده چنانكه زياد نيز به ابى سفيان چسبانده شده بود. زنيم همان دعّى است طبرسى اين شعر را نقل مى‏كند. زنيم ليس بعرف من ابوه بغىّ الام ذو حسب لئيم‏ [قلم:12و13]. زنيم را در آيه متّهم در نسب (حرامزاده)، لئيم معروف بلئامت، شخص معروف به شرارت گفته‏اند در مجمع از على عليه السلام شخص بى اصل و نانجيب نقل شده در صافى از حضرت صادق عليه السلام نقل است كه آن را كافر سخت فرموده است. به نظر مى‏آيد كه مراد از آن در آيه لئيم و شرير است گوئى شرّ و لئامت علامت مخصوص اوست چنانكه زنمه براى گوسفند و بزغاله و عتل چنانكه گفته‏اند به معنى بد خلق و خشن است يعنى او مانع خير و متجاوز و پيوسته گنانكار است با همه اينها بد رفتار و شرير است. اين كلمه تنها يك دفعه در كلام اللّه مجيد به كار رفته است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
زَنِيمٍ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط