روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۰۸

از الکتاب


آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، بَابُ الْوَقْفِ وَ الصَّدَقَةِ وَ النُّحْل

و روي الحسن بن محبوب عن علي بن رياب عن جعفر بن حنان قال :

سَأَلْتُ‏ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ ع‏ عَنْ رَجُلٍ وَقَفَ غَلَّةً لَهُ عَلَى قَرَابَةٍ لَهُ مِنْ أَبِيهِ وَ قَرَابَةٍ مِنْ أُمِّهِ‏ وَ أَوْصَى لِرَجُلٍ وَ لِعَقِبِهِ مِنْ تِلْكَ اَلْغَلَّةِ لَيْسَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ قَرَابَةٌ بِثَلاَثِمِائَةِ دِرْهَمٍ كُلَّ سَنَةٍ وَ يُقْسَمُ اَلْبَاقِي عَلَى قَرَابَتِهِ مِنْ أَبِيهِ وَ أُمِّهِ قَالَ جَائِزٌ لِلَّذِي أَوْصَى لَهُ بِذَلِكَ قُلْتُ أَ رَأَيْتَ إِنْ لَمْ يَخْرُجْ مِنْ غَلَّةِ اَلْأَرْضِ اَلَّتِي وَقَفَهَا إِلاَّ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ فَقَالَ أَ وَ لَيْسَ فِي وَصِيَّتِهِ أَنْ يُعْطَى اَلَّذِي أَوْصَى لَهُ مِنَ اَلْغَلَّةِ بِثَلاَثِمِائَةِ دِرْهَمٍ وَ يُقْسَمَ اَلْبَاقِي عَلَى قَرَابَتِهِ مِنْ أَبِيهِ وَ أُمِّهِ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ لَيْسَ لِقَرَابَتِهِ أَنْ يَأْخُذُوا مِنَ اَلْغَلَّةِ شَيْئاً حَتَّى يُوفُوا اَلْمُوصَى لَهُ ثَلاَثَمِائَةِ دِرْهَمٍ ثُمَّ لَهُمْ مَا بَقِيَ بَعْدَ ذَلِكَ قُلْتُ أَ رَأَيْتَ إِنْ مَاتَ اَلَّذِي أُوصِيَ لَهُ قَالَ إِنْ مَاتَ كَانَتِ اَلثَّلاَثُمِائَةِ دِرْهَمٍ لِوَرَثَتِهِ يَتَوَارَثُونَهَا مَا بَقِيَ أَحَدٌ مِنْهُمْ‏ فَإِذَا اِنْقَطَعَ وَرَثَتُهُ وَ لَمْ يَبْقَ مِنْهُمْ أَحَدٌ كَانَتِ اَلثَّلاَثُمِائَةِ دِرْهَمٍ لِقَرَابَةِ اَلْمَيِّتِ‏ تُرَدُّ إِلَى مَا يَخْرُجُ مِنَ اَلْوَقْفِ ثُمَّ يُقْسَمُ بَيْنَهُمْ يَتَوَارَثُونَ ذَلِكَ مَا بَقِيَ مِنْهُمْ أَحَدٌ وَ بَقِيَتِ اَلْغَلَّةُ قُلْتُ فَلِلْوَرَثَةِ مِنْ قَرَابَةِ اَلْمَيِّتِ أَنْ يَبِيعُوا اَلْأَرْضَ إِذَا اِحْتَاجُوا إِلَيْهَا وَ لَمْ يَكْفِهِمْ مَا يَخْرُجُ مِنَ اَلْغَلَّةِ قَالَ نَعَمْ إِذَا رَضُوا كُلُّهُمْ وَ كَانَ اَلْبَيْعُ خَيْراً لَهُمْ بَاعُوا


من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۰۷ حدیث من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۰۹
روایت شده از : امام جعفر صادق عليه السلام
کتاب : من لايحضره الفقيه - جلد ۴
بخش : باب الوقف و الصدقة و النحل
عنوان : حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۴ بَابُ الْوَقْفِ وَ الصَّدَقَةِ وَ النُّحْل‏
موضوعات :

ترجمه

‏محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۶ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۰۶

و حسن بن محبوب، از علىّ بن رئاب، از جعفر بن حنان روايت كرده است كه گفت: از امام عليه السّلام در باره مردى سؤال كردم كه درآمد زمينى از آن خود را بر خويشاوندان پدرى و خويشاوندان مادرى خود وقف كرده، و براى مردى كه قرابتى با او ندارد، و براى اعقاب آن مرد ساليانه سيصد درهم از آن درآمد وصيّت كرده، چنان كه پس از برداشت اين مبلغ ما بقى ميان خويشاوندان پدرى و مادريش قسمت شود، امام فرمود: اين وصيّت براى كسى كه بنفع او مقرّر شده است نافذ است.گفتم: اگر مجموع درآمد آن زمين چيزى بجز پانصد درهم نباشد چه بايد كرد؟ فرمود: مگر در وصيّت او نيامده است كه سيصد درهم از درآمد زمين را بكسى كه در باره‏اش وصيّت كرده است بدهند؟ گفتم: چرا. فرمود: در اين صورت خويشاوندان او حقّ ندارند كه چيزى از درآمد را بردارند، مگر وقتى كه سيصد درهم بشخص مورد وصيّت بپردازند، سپس آنچه را كه باقى بماند براى خود بردارند. گفتم: اگر شخص‏ مورد وصيّت بميرد تكليف چيست؟ فرمود: اگر او بميرد آن سيصد درهم متعلّق بورثه او است، و تا هر زمانى كه يكى از ايشان باقى باشد آن را به ارث ميبرند، پس چون نسل ورثه او منقطع شود و أحدى از ايشان باقى نماند، آن سيصد درهم بخويشاوندان ميّت تعلّق ميگيرد، و به درآمد وقف بر ميگردد، و آنگاه بين ايشان قسمت مى‏شود، و تا هر زمان كه يكى از ايشان باقى بماند، و درآمدى بدست آيد آن را به ارث ميبرند، گفتم: بنا بر اين آيا آن ورثه كه از خويشاوندان ميّت هستند در صورتى كه نيازمند شوند، و درآمد زمين براى ايشان كافى نباشد حقّ دارند كه آن زمين را بفروشند؟ فرمود: آرى. در صورتى كه همگى راضى باشند، و فروش زمين بنفع ايشان باشد آن را ميفروشند.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)