تَفِيض
«تَفِیضُ» از مادّه «فیضان»، به معناى ریزش بر اثر پر شدن است، هنگامى که انسان ناراحت مى شود، اگر ناراحتى زیاد شدید نباشد، چشم ها پر از اشک مى شود، بى آن که جریان یابد; اما هنگامى که ناراحتى به مرحله شدید رسد، اشک ها جارى مى شود.
ریشه کلمه
- فيض (۹ بار)
قاموس قرآن
پرشدن. جارى شدن فيومى در مصباح گويد:«فاضَ السَّيْلُ فَيْضاً» يعنى سيل زياد و جارى شد «فاضَالِاناءُ فَيْضاً» ظرف از آب پر شد. «اَفاضَهُ صاحِبُهُ» صاحبش ظرف را پر كرد. «اَفاضُوا مِنْ مِنى اِلى مَكَةٍ» از منى به مكه برگشتند. [مائده:83]. مىبينى كه در اثر شناختن حق چشمشان پر از اشك شد. در مجمع فرمود: فيض العين پر شدن آن از اشك است چنانكه فيض النهر پر شدن آن از آب است. [بقره:198]. افاضه از عرفات به مشعر همان كوچ و برگشتن است به مشعر. علت تعبير به افاضه ظاهراً براى كثرت است يعنى كوچ با كثرت به سيلان آب از كثرت، تشبيه شده لذا در مجمع آن را «دفع شديد از عرفات به مزدلفه بااجتماع و كثرت» گفته است. [بقره:199]. نقل است: قريش و هم پيمانهايشان در مشعر وقوف كرده و به عرفات نمىآمدند و مىگفتند: ما اهل حرم هستيم از حرم جدا نمىشويم خداوند دستور داد از مردم جدا نشوند و مانند همه به عرفات رفته و از آنجه به مشعر بكوچند. [احقاف:8]. خدا داناتر است با آنچه در آن وارد مىشويد او در گواهى ميان من و شما و كافى است. در مجمع گفته افاضه داخل شدن به عمل است بروجه سرازير شدن. على هذا معنى جريان در آن ملحوظ است. [اعراف:50]. افاضه در آيه به معنى ريختن و جارى كردن است پس افاضه لازم و متعدى هر دو آمده است. يعنى اهل آتش با اهل بهشت گويند از آب بر ما بريزيد...