الْأَرْحَام
ریشه کلمه
- رحم (۵۶۳ بار)
قاموس قرآن
(به فتح اوّل و كسر دوّم) رحم زن. محل رشد جنين. جمع آن ارحام است [آل عمران:6]. [لقمان:34]. رحم به معناى فوق در قرآن هميشه جمع آمده است. به قوم و خويش از آن جهت رحم و ارحام گفتهاند كه آنها از يك رحم خارج شدهاند (مفردات) يعنى ريشه همه يك رحم است. ذورحم يعنى صاحب قرابت و ذوى الارحام يعنى صاحبان قرابت. [نساء:1]. يعنى از خدا و از ارحام بترسد و قطع رحم نكنيد، مراد از ارحام، خويشان است. [انفال:75]. نظير اين آيه، آيه [احزاب:6] است. به موجب اين دو آيه وارث شخص متوفّىفقط ارحام اوست نه ديگران و در ميان ارحام هم بعضى ار بعض ديگر برتر است و با وجود ارحام نزديك ارحام ديگر ارث نمىبرند مثلاً با وجود اولاد، فرزند اولاد و با وجود برادران برادرزادگان ارث نمب يرند مؤمنين و مهاجران و غى هم با آنكه دوست و رفيق برادر پيمانى شخصاند باز حقّى در ارث ندارند مگر آن كه بطور احسان چيزى با آنها داده شود و اين كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» بالاتر از خود مؤمنان بر آنهاست و زنانش مادران مؤمنيناند اينها هيچ يك سبب ازث نمىشود و تركه فقط مال ارحام است. در الميزان ازدّرالمنثور نقل مىكند كه ابن عباس گويد: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» ميان صحابه برادرى افكند و گفت كه بعضى ارث ببرند تا اين آيه نازل شد «وَ اَوْلُوا الْاَرْحامِ بَعْضُهُمْ اَوْلى بِبَعضٍ فِى كِتابِ اللّهِ» و توارث بانسب برقرار گرديد. در مجمع از امام باقر «عليه السلام» نقل شده كه با برادرى ارث مىبردند (تا آيه آن را نسخ كرد). الميزان ذيل آيه دوم مىگويد: اين توراثى را كه در صدر اسلام بوسيله هجرت و موالات در دين بود نسخ مىكند. اهل بيت «عليهم السلام» با آيه «اُولُوا الْاَرْحامِ» آن طور كه گذشت فتوى دادهاند در صافى از كافى نقل مىكند چون يكى از غلامان آزاد كرده على «عليه السلام» فوت مىكرد و وارث داشت امام چيزى از تركه او اخذ نمىكرد و مىفرمود: «وَ اَوْلُوا الْاَرْحامِ بَعْضُهُمْ اَوْلى بِبَعضٍ».