الكهف ٣٥

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ دَخَلَ‌ جَنَّتَهُ‌ وَ هُوَ ظَالِمٌ‌ لِنَفْسِهِ‌ قَالَ‌ مَا أَظُنُ‌ أَنْ‌ تَبِيدَ هٰذِهِ‌ أَبَداً

ترجمه

و در حالی که نسبت به خود ستمکار بود، در باغ خویش گام نهاد، و گفت: «من گمان نمی‌کنم هرگز این باغ نابود شود!

ترتیل:
ترجمه:
الكهف ٣٤ آیه ٣٥ الكهف ٣٦
سوره : سوره الكهف
نزول : ١٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَآ أَظُنُّ»: گمان نمی‌برم. باور ندارم. «تَبِیدَ»: نابود شود. از میان رود. از مصدر بَیْد و به یاد، به معنی فنا و هلاک. «هذِهِ»: این باغ. چه بسا مراد تسمیه کلّ به اسم جزء بوده و مقصود این جهان، و مرجع (مِنْها) در آیه بعد هم (جَنَّة) یا (حَیَاة) باشد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱- مرد ثروت مند، با دلى آکنده از غرور، به دارایى خویش، به باغ پرنعمت خود، گام نهاد. (و دخل جنّته و هو ظالم لنفسه قال)

۲- خودبرتربینى و تحقیر دیگران، ظلم بر خویشتن است. (أنا أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا ... و دخل جنّته و هو ظالم لنفسه)

۳- فریفتگى به جلوه هاى مادّى دنیا، ستم انسان بر خویش است. (أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا ... و هو ظالم لنفسه)

۴- قرار گرفتن در متن نعمت هاى سرشار مادّى، زمینه غرور و انحطاط روحى و بینشى و اخلاقى انسان است. (و دخل جنّته و هو ظالم لنفسه)

۵- آسیب و زیان ناسپاسى توانگران در برابر نعمت هاى الهى، دامنگیر خود ایشان است. (فقال ... أنا أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا ... و هو ظالم لنفسه)

۶- تحقیر تهیدستان و افراد بى مال و منال، و غرور و سرمستى به اموال و امکانات، در حقیقت، تباه ساختن و سقوط دادن خویش است. (فقال ... أنا أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا ... و هو ظالم لنفسه)

۷- ثروت مند مغرور، باغ و بوستان و نعمت هاى خود را جاودانه و فناناپذیر مى پنداشت. (قال ما أظنّ أن تبید هذه أبدًا) «تبید» از «بید» به معناى هلاک و نابود شدن است.

۸- انسان، به زوال پذیرى نعمت هاى مادّى، باید توجه داشته باشد و به آن ها مغرور نشود. (فقال ... أنا أکثر منک مالاً و أعزّ نفرًا ... و هو ظالم لنفسه قال ما أظنّ أن تبید هذه أبدًا)

۹- ثروت مندان و قدرت مندان، در خطر پندار جاودانگى نعمت ها در دنیایند. (أنا أکثر منک مالاً ... قال ما أظنّ أن تبید هذه أبدًا) داستان مذکور در آیه، چه واقعى باشد و چه سمبلیک، بیان خصلت هاى آدمى و واکنش هاى او در شرایط مختلف است. از جمله این خصلت ها آن است که وقتى در اوج رفاه قرار گیرد و اموال خود را در اطراف خود مشاهده کند، چنین مى پندارد که نعمت هاى اطراف او جاودانه هستند.

۱۰- غرور و استکبار، زمینه ساز انحراف در بینش و از موانع شناخت است. (أنا أکثر منک مالاً ... قال ما أظنّ أن تبید هذه أبدًا)

موضوعات مرتبط

  • استکبار: آثار استکبار ۱۰
  • انحطاط: زمینه انحطاط ۴; عوامل انحطاط ۶
  • انسان: لغزشگاههاى انسان ۹
  • باغدار متکبر: باغهاى باغدار متکبر ۱، ۷; بینش باغدار متکبر ۷; قصه باغدار متکبر ۱، ۷
  • تحقیر: تحقیر دیگران ۲
  • تکبر: آثار تکبر ۶، ۱۰; حقیقت تکبر ۲; زمینه تکبر ۴
  • ثروتمندان: بینش ثروتمندان ۹; زیانکارى ثروتمندان ۵; هشدار به ثروتمندان ۹
  • خود: زیان به خود ۵; ظلم به خود ۲، ۳
  • دنیاطلبى: حقیقت دنیاطلبى ۳
  • ذکر: ذکر ناپایدارى امکانات مادى ۸
  • رفاه: آثار رفاه ۴
  • شخصیت: آسیب شناسى شخصیت ۴، ۶
  • شناخت: موانع شناخت ۱۰
  • فقرا: آثار تحقیر فقرا ۶
  • قدرتمندان: بینش قدرتمندان ۹
  • کفران: زیان کفران نعمت ۵
  • گمراهى: زمینه گمراهى ۱۰
  • نعمت: پندار جاودانگى نعمت ۷، ۹

منابع