الفلق ١
گسترشکپی متن آیه |
---|
ترجمه
سوره الفلق | آیه ١ | الفلق ٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَعُوذُ»: پناه میبرم. متوسّل میگردم. «الْفَلَقِ»: سپیده دم. صبح. از آنجا که به هنگام دمیدن سپیده صبح، پرده سیاه شب میشکافد، این واژه به معنی طلوع صبح به کار رفته است. بعضی آن را به معنی خلق، یعنی همه آفریدگان جهان دانستهاند. چرا که با آفرینش هستی پرده عدم شکافته شده است و نور وجود آشکار گردیده است، و هر روز و هر ساعت هم با آفرینش و پیدایش هر موجودی پرده نیستی شکافته میشود و سیمای هستی سر به در میآورد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
«شیخ طوسى» گویند: دختران لبید بن اعصم یهودى سحر و جادو مى کردند و آن را در یازده گره مى بستند سپس این دو سوره(فلق و ناس) نازل گردید و این دو سوره را رسول خدا صلى الله علیه و آله به حسنین علیهماالسلام تعوید میفرمود.[۱]
تفسیر
- آيات ۱ - ۵ سوره فلق
- معنى «فلق» در «قل أعوذ بربّ الفلق» و مفاد «و من شرّ ما خلق»
- ذكر خصوص شرّ شبانگاه، شرّ ساحران و شرّ حاسد بعد از ذكر «من شرّ ما خلق»، ازباب اهتمام به اين سه شرط است
- چند روايت حاكى از نزول «معوّذتين» بعد از بيمار شدن پيامبر (صلى الله عليه و آله) بر اثر سحر يك يهودى
- نظر ابن مسعود داثر بر اين كه «معوّذتين» جزء قرآن نيست، ردّ اين نظر و بيان اين كه تواتر قطعى بر اين كه اين دو سوره جزء قرآنند، وجود دارد
- چند روايت درباره مراد از «فلق» و درباره آثار حسد
نکات آیه
۱ - خداوند، به پیامبر(ص) فرمان داد که خود را در پناه او قرار دهد. (قل أعوذ بربّ الفلق)
۲ - لزوم به زبان جارى کردن استعاذه به خداوند (قل) فعل «قل» گرچه امر به رسول اکرم(ص) است; ولى وجود آن در قرآن، قرینه تعمیم بر دیگران است. این گونه خطاب، از باب استعمال لفظ، در دو مفاد است; بدین صورت که خطاب به فرد معین و خطاب به فرد فرد مردم، هر دو مراد است.
۳ - خداوند، تدبیرکننده صبحدم و صاحب اختیار طلوع فجر است. (بربّ الفلق) «فلق»، به معناى صبح یا فجر است (قاموس). تناسب این کلمه با معناى «فَلْق» (شکافتن)، از این جهت است که طلوع فجر، تاریکى را مى شکافد.
۴ - اشتقاق مخلوقات از یکدیگر، جلوه ربوبیت خداوند بر آنان است. (بربّ الفلق) از جمله معانى «فَلَق»، تمام مخلوقات است (لسان العرب). اطلاق این وصف بر آنها، به خاطر این است که «شقّه شدن» و «شکافتن»، در پیدایش آنها نقشى اساسى دارد.
۵ - توصیف خداوند به «تدبیرکننده صبحدم»، از آداب استعاذه به خداوند (قل أعوذ بربّ الفلق)
۶ - خداوند، آموزنده الفاظ استعاذه به پیامبر(ص) (قل أعوذ بربّ الفلق)
۷ - پیامبر(ص)، در معرض آسیب و خطر و نیازمند امداد الهى (قل أعوذ بربّ الفلق)
۸ - خداوند، بر حفاظت انسان ها از خطرها و آسیب ها توانا است. (قل أعوذ بربّ الفلق)
۹ - برطرف شدن تاریکى با طلوع سپیده دم، نعمتى بزرگ از جانب خداوند (بربّ الفلق)
۱۰ - برطرف شدن تاریکى شب و شکافتن آن با طلوع صبحدم به تدبیر خداوند، دلیل توانمندى او بر نجات انسان ها از حوادث خطرناک (قل أعوذ بربّ الفلق)
۱۱ - توجّه به ربوبیت خداوند و حاکمیت تدبیر او بر نظام هستى، برانگیزاننده انسان به پناه بردن به او و اطمینان بخش و دلگرم سازنده پناهندگان است. (قل أعوذ بربّ الفلق)
روایات و احادیث
۱۲ - «عُقْبة بن عامر قال: قال لى رسول اللّه(ص) اقرء «قل أعوذ بربّ الفلق» هل تدرى ما الفلق؟ باب فى النار إذا فتح سعّرت جهنم;[۲] عُقْبة بن عامر گوید: رسول خدا(ص) به من فرمود: [سوره] «قل أعوذ بربّ الفلق» را بخوان، مى دانى فلق چیست؟ [آن ]درى است در آتش جهنم، هرگاه باز شود جهنم شعلهور مى گردد».
موضوعات مرتبط
- آفرینش: مدبر آفرینش ۱۱
- استعاذه: آداب استعاذه ۲، ۵; الفاظ استعاذه ۶; تلفظ استعاذه ۲; عوامل استعاذه به خدا ۱۱
- اطمینان: زمینه اطمینان ۱۱
- انسان: منشأ نجات انسان ۱۰
- انگیزش: عوامل انگیزش ۱۱
- جهنم: فلق از درهاى جهنم ۱۲
- خدا: اختیارات خدا ۳; اطمینان پناهندگان به خدا ۱۱; اوامر خدا ۱; تدبیر خدا ۳، ۵، ۱۰; تعالیم خدا ۶; دلایل قدرت خدا ۱۰; قدرت خدا ۸; مالکیت خدا ۳; نجات بخشى خدا ۸، ۱۰; نشانه هاى ربوبیت خدا ۴
- ذکر: آثار ذکر تدبیر خدا ۱۱; آثار ذکر حاکمیت خدا ۱۱; آثار ذکر ربوبیت خدا ۱۱
- صبحگاهان: مدبر صبحگاهان ۳، ۵
- فجر: مالک طلوع فجر ۳; مدبر طلوع فجر ۱۰
- فلق: مراد از فلق ۱۲
- محمد(ص): استعاذه محمد(ص) ۱، ۶; زمینه آسیب پذیرى محمد(ص) ۷; معلم محمد(ص) ۶; نیازهاى معنوى محمد(ص) ۷
- موجودات: اشتقاق موجودات ۴; روابط موجودات ۴
- نعمت: مراتب نعمت ۹; نعمت بزرگ ۹; نعمت طلوع فجر ۹
- نیازها: نیاز به امدادهاى خدا ۷
منابع
- ↑ صاحب مجمع البیان موضوع جادوگرى دختران لبید را براى رسول خدا صلی الله علیه و آله و بیمار شدن پیامبر را از اثر آن جادو نیز بیرون آورده شدن جادوى مزبور به توسط على و زبیر از ته چاه آن هم به دستور رسول خدا صلی الله علیه و آله که عده اى از مفسرین عامه و خاصه آن را متذکر شده اند به کلى تکذیب مینماید و چنین استدلال کند و گوید: وقتى که در قرآن طى آیه «وَ قالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُوراً؛ ستمکاران گفتند که پیروى نمى کنند جز مرد سحرزده شده را» شخص سحرزده شده و یا کسى که تحت تأثیر مبتلیات جادو و سحر قرار بگیرد. مورد مذمت واقع بشود چگونه بتوانیم باور کنیم که پیامبر اسلام تحت تأثیر جادو قرار گیرد و بالنتیجه بیمار شود بنابراین چنین گفتارى نمى تواند درست باشد (و البته نظریة صاحب مجمع البیان بسیار درست و منطقى است). بیهقى از علماء عامه در کتاب دلائل النبوة و نیز ابونعیم یکى دیگر از علماء عامه در کتاب الدلائل از ربیع بن انس و او از انس بن مالک موضوع سحر و جادو را درباره پیامبر روایت کرده اند، (و چنان که گفته شده این قبیل احادیث و اخبار خواه از ناحیة خاصه و خواه از عامه باشد چون برخلاف آیات قرآن است مورد قبول نمى تواند قرار بگیرد).
- ↑ الدرالمنثور، ج ۸ ، ص ۶۸۸ .