الشعراء ١٥٠
کپی متن آیه |
---|
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ |
ترجمه
الشعراء ١٤٩ | آیه ١٥٠ | الشعراء ١٥١ | ||||||||||||||
|
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ «150» وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ «151»
پس، از خدا پروا كنيد و مرا پيروى نماييد. واز اسرافكاران فرمان نبريد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (150)
فَاتَّقُوا اللَّهَ: پس بترسيد خدا را به ترك شرك و آرزوهاى دور و دراز كه خير دنيا و آخرت شما در آنست، وَ أَطِيعُونِ: و فرمان بريد مرا در اوامر و نواهى و جميع احكام الهى.
«1». همان مدرك.
جلد 9 - صفحه 476
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ (141) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صالِحٌ أَ لا تَتَّقُونَ (142) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (143) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (144) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ (145)
أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ (146) فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (147) وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ (148) وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ (149) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (150)
وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ (151) الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ (152) قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ (153) ما أَنْتَ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (154) قالَ هذِهِ ناقَةٌ لَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ (155)
وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ (156) فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ (157) فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (158) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (159)
ترجمه
تكذيب كردند قوم ثمود فرستادگان را
وقتى كه گفت بآنها برادرشان صالح آيا نمىپرهيزيد
همانا من براى شما پيمبرى امينم
پس بترسيد از خدا و فرمان بريد مرا
و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزدم مگر بر پروردگار جهانيان
آيا واگذاشته ميشويد در آنچه هستيد اينجا ايمنان
در بوستانها و چشمه سارها
و كشتها و درختان خرمائيكه شكوفه آنها لطيف است
و ميتراشيد از كوهها خانههائى با آنكه ما هرانيد
پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا
جلد 4 صفحه 121
و اطاعت مكنيد فرمان تجاوز كنندگانرا
آنانكه فساد ميكنند در زمين و اصلاح نميكنند
گفتند جز اين نيست كه توئى از زياد سحر كرده شدگان
نيستى تو مگر انسانى مانند ما پس بياور نشانهاى اگر هستى از راستگويان
گفت اين ماده شترى است براى آن نوبه آب است و براى شما نوبه روزى معيّن
و اصابت منمائيد آنرا ببدى پس بگيرد شما را عذاب روزى بزرگ
پس پى كردند آنرا پس گرديدند پشيمان
پس گرفت آنها را عذاب همانا در اين هر آينه آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان
و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.
تفسير
خداوند متعال پس از پنج آيه كه تفسير آنها در قصص سابقه گذشت نقل فرموده كلام حضرت صالح را بقوم خودش كه بنام سر سلسلهشان معروف بقبيله ثمود بودند باين تقريب كه آيا تصوّر كرديد بهمين حال كه در ناز و نعمتيد باقى و از حوادث دهر مصون و مأمون خواهيد بود نه چنين است باين حال واگذار نخواهيد شد اين نعمتها كه در اين زمان خداوند بشما عنايت فرموده از قبيل باغها و چشمهسارها و كشتزارها و درختان خرما كه شكوفه و غلاف خوشههاى آنها لطيف و نرم و نازك است كه كاشف از خوبى و نرمى و لطافت ميوه آن باشد در صورت تخلّف از امر الهى نيست و نابود خواهد شد و اين خانههاى رفيعى كه در كوهها با كمال استادى و مهارت براى خود ميتراشيد براى شما باقى نمىماند و بعضى فرهين بحذف الف قرائت نمودهاند يعنى با تكبر و نشاط و دلخوشى پس از خدا بترسيد و كارى نكنيد كه موجب خشم خدا شود و اطاعت كنيد مرا كه امر من امر خدا است و من بدون دستور او دستورى نميدهم و اطاعت نكنيد امر مردمان متجاوز را كه رؤساء قوم بودند و غير از فتنه و فساد كارى نداشتند و آنها در جواب گفتند تو از كسانى هستى كه زياد برايت سحر نمودهاند بقدرى كه عقلت زائل شده و قمى ره فرموده مراد آنستكه ميان تهى هستى مانند ساير افراد بشر و اگر پيغمبر بودى مثل ما نبودى و مؤكّد اينمعنى است كه بعد از اين گفتند نيستى تو مگر بشرى مانند ما اگر راست ميگوئى معجزى بياور تا ما تو را تصديق نمائيم و
جلد 4 صفحه 122
آنحضرت بتفصيلى كه در سوره اعراف مستوفى گذشت براى آنها از كوه ماده شترى بيرون آورد كه بنا شد آب رودخانه يك روز نوبه آن ناقه و يك روز نوبه آنها باشد و بهيچ وجه آنها مزاحم نوبه آن نشوند و آسيبى هم بآن نرسانند و فرمود اگر شما بآن تعدّى نمائيد بعذاب روز بزرگ كه بزرگى آن براى بزرگى عذاب آن روز است معذّب خواهيد شد و آنها براى آنكه نميخواستند با آن هم نوبه باشند يكنفر از خودشان را مأمور بقتل آنحيوان نمودند و بقيّه با او كمك كردند و گوشتش را قسمت كردند و خوردند و پشيمان شدند وقتى كه عذاب را معاينه نمودند كه آنوقت پشيمانى سودى ندارد و توبه قبول نميشود و آن عذاب صيحه آسمانى يا زلزله زمينى يا بدنى بود كه در سور سابقه مفصلا ذكر شده است و جمل اخيره مفسّره در قصص سابقه است و باغراضى كه اخيرا بيان شد در ذيل هر قصه تكرار شده و خواهد شد و در نهج البلاغه است كه همانا شريك ميكند مردم را در امرى رضا و سخط، ناقه ثمود را يكنفر از آنها پى كرد ولى خدا عذاب را بر همه نازل فرمود چون همه راضى بآن شدند و نسبت عقر را بهمه داد كه فرمود فعقروها فأصبحوا نادمين و زمين آنها در اثر خسف شكسته و گداخته گرديد و نيز از آنحضرت روايت شده كه اول چشمهئى كه جارى شد در زمين آن بود كه خدا براى صالح عليه السّلام جارى فرمود و آبش را بنوبه براى ناقه و آنها مقرّر داشت و فرمود لها شرب و لكم شرب يوم معلوم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ تُترَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ (146) فِي جَنّاتٍ وَ عُيُونٍ (147) وَ زُرُوعٍ وَ نَخلٍ طَلعُها هَضِيمٌ (148) وَ تَنحِتُونَ مِنَ الجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ (149) فَاتَّقُوا اللّهَ وَ أَطِيعُونِ (150)
جلد 14 - صفحه 73
آيا واميگذاريد خود را در آنچه فعلا در او هستيد و ايمن هستيد از زوال او در باغستانهايي که درختان آنها سر به هم آورده و چشمههاي جاري و مزرعههاي سبز و خرم و نخلستانهايي که اول طلوع آنها بسر است بسيار خوشبو و خوش طعم و كوهها را ميتراشيد و خانه و حجره ميسازيد با كمال مهارت و استادي پس بترسيد از اينکه که خداوند اينکه نعمتها را از شما بگيريد و هلاك شويد و اطاعت كنيد مرا در آنچه خداوند امر فرموده از توحيد و عبادت او و ترك مخالفت او و معاصي او.
(أَ تُترَكُونَ) يعني وقوف ميكنيد باعمال زشت خود!
(فِي ما هاهُنا آمِنِينَ) تصور ميكنيد هميشه در دنيا هستيد و هميشه متنعم بنعم الهيه هستيد.
تنبيه: حضرت هود تعجب ميكند که استفهام تعجبيست از اينكه اينها بخيال امن و خاطر جمع در لهو و لعب هستند با اينكه بسا عمر آنها بهزار سال ميرسيد بيايد عصر حاضر ما را مشاهده كند که غايت عمر بين هفتاد و هشتاد سال است با اينکه تصادفات هر روزه و امراض تازه بتازه چه اندازه در امن هستند و خيال مرگ و زوال نعم نميكنند.
(في جنات) جنة از ماده جن بمعني مستور است يعني اشجار باغستانهاي آنها بقدري شاخ و برگ داده که زير آنها مستور شده.
(و عيون) چشمههاي جاري در همان باغستانها و مزارع آنها.
(و زروع) كشتزارها.
(و نخل) نخلستانها.
(طَلعُها هَضِيمٌ) طلع اول ظهور شيء است مثل طلوع فجر و طلوع شمس و هول مطلع که آثار مرگ ظاهر ميشود و اول نظر که ميفرمايد فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَواءِ الجَحِيمِ (صافات آيه 53) و هضم رطب را گويند که هنوز هسته نبسته باشد بسيار نرم و خوش طعم و خوشبو است.
جلد 14 - صفحه 74
(وَ تَنحِتُونَ مِنَ الجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ) صنعت عجيبيست ميان كوه را در آورند خانه بسازند در كوه مشتمل بر بيوت زيادي که از خطر خرابي مصون و محفوظ باشد «فاره» بمعني استاد ماهر است که چه مهارتي داشتند.
(فَاتَّقُوا اللّهَ وَ أَطِيعُونِ) گذشت تفسيرش.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 150)- حضرت صالح بعد از ذکر این انتقادها به بخش سوم از سخنانش
ج3، ص390
پرداخته، و به آنها هشدار میدهد: «پس از مخالفت فرمان خدا بپرهیزید و مرا اطاعت کنید» (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ)
نکات آیه
۱ - فراخوانى مجدّد صالح ثمودیان را براى رعایت تقواى الهى و پرهیز از گناه (إذ قال لهم أخوهم صلح ألاتتّقون ... فاتّقوا اللّه و أطیعون)
۲ - برخوردارى از موهبت هاى طبیعى و نعمت هاى خدادادى، مقتضى تقواپیشگى و سرپیچى نکردن از فرمان هاى خدا و رسول او. (فى جنّ-ت و عیون . و زروع ... و تنحتون من الجبال بیوتًا فرهین . فاتّقوا اللّه و أطیعون) تفریع «فاتّقوا...» بر آیات پیش بیانگر مطلب یاد شده است.
۳ - تقواى الهى، زمینه ساز اطاعت از پیامبران و رهبران دینى (فاتّقوا اللّه و أطیعون) مقدم آوردن «اتّقوا» بر «أطیعوا» مى تواند بیانگر مطلب یادشده باشد.
۴ - پیامبران الهى، داراى حق ولایت و اطاعت بر مردم (فاتّقوا اللّه و أطیعون)
۵ - تبلور تقواى الهى در اطاعت از پیامبران و رهبران الهى (فاتّقوا اللّه و أطیعون) براساس این که عطف «أطیعون» عطف تفسیرى باشد; برداشت یاد شده به دست مى آید.
۶ - بى تقوایى و گنه پیشگى، بزرگ ترین مشکل ثمودیان (فاتّقوا اللّه و أطیعون) در سفارش هاى حضرت صالح(ع)، توصیه به تقوا بیش از همه توصیه ها تکرار شده است و این نشان مى دهد که مشکل عمده ثمودیان، مسأله بى تقوایى آنان بوده است.
موضوعات مرتبط
- اطاعت: اطاعت از انبیا ۴، ۵; اطاعت از رهبران دینى ۵; زمینه اطاعت از انبیا ۳; زمینه اطاعت از رهبران دینى ۳
- انبیا: حقوق انبیا ۴; ولایت انبیا ۴
- تقوا: آثار تقوا ۳; اهمیت تقوا ۱; دعوت به تقوا ۱; زمینه تقوا۲; نشانه هاى تقوا ۵
- حقوق: حق ولایت ۴
- صالح(ع): دعوتهاى صالح(ع) ۱
- عصیان: زمینه اجتناب از عصیان انبیا ۲; زمینه اجتناب از عصیان خدا ۲
- قوم ثمود: بى تقوایى قوم ثمود ۶; تاریخ قوم ثمود ۶; دعوت از قوم ثمود ۱; گناهکارى قوم ثمود ۶
- گناه: دعوت به ترک گناه ۱
- نعمت: آثار نعمت ۲
منابع