السّفْلَى
ریشه کلمه
- سفل (۱۰ بار)
قاموس قرآن
(به ضمّ س) پائينى، پستى سافل: [هود:82]. بالاى آن را پائين آن گردانيم يعنى زير و رو كرديم. اسفل: پائينتر [نساء:145[. جمع آن اسفلون است [صافات:98]. سفلى مؤنث اسفل است [توبه:40]. * [تين:5]. نا گفته نماند در قرآن كريم هر جا اسم تفضيل به جمع اضافه شده مضاف اليه و با الف و لام نظير [تين:8]، [يوسف:64-92] و غيره ولى در اين آيه سافلين بدون لام است. بعضى گفتهاند آن نظير اعلى علّيين است. ولى علّيين مفرد است نه جمع. در كشاف گويد: عبداللّ آن را اسفل السافلين خوانده است. به هر حال معنى آيه چنين است: سپس او را به پائينتر پائينها برگردانيم بعيد است مراد از اسفل سافلين پيرى و نظير آن باشد بلكه به احنمال قوى مراد انسانى است كه قواى شهوانى بر او مسلّط شده و چنين شده [ابراهيم:34]، [اسراء:11]، [كهف:54]، [احزاب:72]، [اسراء:67]. اينها مقام اسفل سافل انسانيّت است آن گاه به وسيله هدايت فطرى و تربيت پيامبران پيش رفته «لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللّهِ يَبيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداًوَ قِياماً» و غيره شده است باقى مطلب را در «تين» و «انسان» مطالعه كنيد.