السجدة ٢٢
کپی متن آیه |
---|
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ |
ترجمه
السجدة ٢١ | آیه ٢٢ | السجدة ٢٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ذُکِّرَ»: پند داده شد. یادآور گردید. «أَعْرَضَ»: روی گرداند. پشت کرد. «مُنتَقِمُونَ»: انتقام گیرندگان. مراد از انتقام خدا در قرآن، مجازات کردن و کیفر دادن است (نگا: اعراف / حجر / ، مائده / ).
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۳۰، سوره سجده
- از نظر اوصافشان
- معرفى مؤ منين از نظر اعمالشان
- بشارت به مؤ منين به پاداشى مافوق علم و تصور همگان (فلا تعلم نفس ما اخفى لهم منقرة اعين )
- مقايسه مومن و كافر از نظر عاقبت آنها، پاداش و جزاى الهى
- وجوه مختلف درباره مراد از ((بلقائه )) در آيه ((و لقد آتينا موسى الكتاب فلا تمنفى مربة من لقائه ...))
- مقصود از ((فتح )) در آيه : ((و يقولون متى هذا الفتح ...))
- بحث روايتى
- رواياتى در عظمت نماز شب و فضيلت شب و روز جمعه
- چند روايت در ذيل آيه ((افمن كان مؤ منا كمن فاسقا...)) و ((لنذيقنهم من العذاب الادنى...))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ «22»
و كيست ستمكارتر از كسى كه به آيات پروردگارش تذكّر داده شود، ولى از آنها اعراض نمايد؟ البتّه ما از تبهكاران انتقام مىگيريم.
نکته ها
در آيهى 15 خوانديم كه هرگاه مؤمنان به آيات الهى تذكّر داده شوند، بى درنگ به سجده مىافتند؛ در برابر اين گروه، كسانى هستند كه اين آيه مىفرمايد هنگام تذكّر نسبت به آيات خداوند بى توجّهى و اعراض مىنمايند.
پیام ها
1- اعراض از تذكّرات الهى، بالاترين ظلم به خود و جامعه است. «وَ مَنْ أَظْلَمُ»
2- خداوند، مؤمن و غير مؤمن را هر كدام به نحوى تذكّر مىدهد. «ذُكِّرُوا بِها خَرُّوا سُجَّداً»، «ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ»
3- بىاعتنايى گنهكار به تذكّر، بدتر از گناه است. «ذُكِّرَ- أَعْرَضَ- أَظْلَمُ»
4- رحمان و رحيم بودن خداوند، با قهر او منافاتى ندارد. «إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ»
5- اعراض از آيات الهى جُرم است و مجرم در معرض انتقام الهى قرار دارد.
«مُنْتَقِمُونَ»
6- تذكّر و محبّت كافى نيست، در مورد مجرمان، تنبيه و شدّت عمل لازم است.
«مُنْتَقِمُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ «22»
وَ مَنْ أَظْلَمُ: (استفهام انكارى است) يعنى نيست ظالمتر، مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ: از كسى كه پند داده شود به آيات پروردگار او، يعنى قرآن يا همه حجج واضحه بر امر حق. ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها: پس روى بگرداند و اعراض نمايد از آن. آيه شريفه در مقام بيان اينست كه اعراض از آيات الهى با وجود فرط وضوح آن و ارشاد آن به صراط مستقيم و طريق قويم و فوز به سعادت عظيم بعد از تذكر و تنبه به آن، خيلى مستبعد باشد در عقل. إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ: بدرستى كه ما از گناهكاران به كفر و شرك و مخالفت، انتقام كشندگانيم به هلاكت و عقوبت، چه جاى انتقام از آن كسى كه او اظلم از هر ظالمى باشد، يعنى هرگاه حق تعالى از جميع مجرمان انتقام كشد، پس كسى كه ظالمتر از همه باشد انتقام از او به درجات شديدتر و سختتر باشد.
تنبيه: آيه شريفه دو قسمت را آگاه فرمايد: 1- اخبار به آنكه در عالم تكليف نيست ظالمتر از كسى كه تذكر داده شود به آيات الهى پس اعراض كند از آن. 2- اعلام حضرت علّام به آنكه ما از مجرمين درگاه خود انتقام كشندگانيم، بنابراين مجرمين فرامين سبحانى بايد انديشناك باشند از سطوت قهارى و غضب منتقم حقيقى كه ناگهان آنها را دريابد؛ مطالعه احوال گذشتگان اين مطلب را ثابت گرداند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ «21» وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ «22» وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَلا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقائِهِ وَ جَعَلْناهُ هُدىً لِبَنِي إِسْرائِيلَ «23» وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ «24» إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ «25»
ترجمه
و هر آينه ميچشانيم بآنها از عذاب نزديكتر سواى عذاب بزرگتر باشد كه آنها بازگشت كنند
و كيست ستمكارتر از آنكه پند داده شد بآيتهاى پروردگارش پس روى گردانيد از آنها همانا ما از گناهكاران انتقام كشندگانيم
و هر آينه بتحقيق داديم بموسى كتابيرا پس مباش در شك از ملاقاتش و قرار داديم آنرا هدايت از براى بنى اسرائيل
و قرار داديم از ايشان پيشوايانى كه هدايت ميكردند بفرمان ما چون صبر كردند و بودند كه بآيتهاى ما يقين ميداشتند
همانا پروردگار تو او حكم ميكند ميانشان روز قيامت در آنچه بودند كه در آن اختلاف ميكردند.
تفسير
خداوند متعال قسم ياد فرموده كه بچشاند بكفار مذكور در آيات سابقه عذاب دنيا را از بلايا و محن و مصائب و قحطى و قتل و اسر و نهب و غيرها كه بعد از هجرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم از مكه خداوند آنها را در جنگ بدر و غيره مبتلا فرمود يا در رجعت بشمشير امام زمان و يارانش مبتلا شوند چنانچه قمى ره نقل فرموده يا بچشند عذاب قبر را چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده يا هر يك از آنها را چنانچه مقتضاى اطلاق لفظ است چون مراد از عذاب اكبر مسلّما عذاب آخرت است و اينها همه نزديكترند از آن در هر حال عذاب أدنى براى آنستكه عذاب شدگان يا كسانيكه عذاب آنها را ديده يا شنيدهاند متنبّه و نادم شوند و توبه و رجوع بحكم خدا نمايند چنانچه ظاهر است يا براى آنكه آنها در رجعت بدنيا بر ميگردند و معذّب ميشوند چنانچه قمى ره نقل نموده و پس از آن براى اثبات ستمكارى آنها فرموده كه كيست ستمكارتر از كسيكه آيات الهى براى او تلاوت شده و معارف حقّه را با ادلّه و براهين براى او بيان نمودهاند با وجود اين بدون فكر و تأمل از آنها اعراض نموده و رو گردان شده و باقى بكفر مانده چون چنين كسى بخود ستم نموده كه خويش را مستحق عذاب دائم كرده و ظلم بنفس آنهم چنين ظلمى از بزرگترين
جلد 4 صفحه 296
انواع ظلم است ما از گناهكاران انتقام ميكشيم چه رسد بكفار و لفظ ثمّ براى استبعاد از اين عمل است با وضوح ادله حق و براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم از اعراض كفار قريش و توجّه او به آزار و ايذاء بنى اسرائيل حضرت موسى را و اعراض آنها از دستورات الهى و صبر آنحضرت و ساير انبياء بنى اسرائيل و اوصياء ايشان در برابر آن ناملايمات فرموده و بتحقيق داديم ما بموسى عليه السّلام كتاب تورية را پس مباش در شك از ملاقات موسى پروردگارش را در آخرت چنانچه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم روايت شده و بنابر اين مراد ملاقات رحمت نامتناهى او است يا ملاقات موسى تو را در آن عالم يا ملاقات او كتاب را يا ملاقات تو آنرا چون مراد جنس كتاب آسمانى است اعمّ از تورية و قرآن يا ملاقات تو موسى را در شب معراج چنانچه حضرات مفسرين هر يك بنوبه خود فرمودهاند يا مباش در شك از ملاقات موسى رحمت واسعه و نور وجود حق را در وادى قدس و شنيدن كلام الهى را در عالم انس كه بنظر حقير رسيده و بامر وى از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم ممكن است تطبيق شود در هر حال خداوند آنحضرت و كتابش را موجب هدايت بنى اسرائيل قرار داد و قرار داد از ميان آنها پيغمبران و اوصياء ايشانرا پيشوايان و راهنمايان خلق بفرمان خدا چون صبر نمودند بر طاعت و از معصيت و بر مصائب و ناملايمات وارده از قوم بر ايشان و لما بكسر لام و تخفيف نيز قرائت شده است و معلوم است كه چنين اشخاصيكه خداوند ايشانرا براى ارشاد خلق اختيار ميفرمايد داراى نظر صائب و فكر ثاقب ميباشند و از آيات الهى يقين بذات و كمال نامتناهى او پيدا ميكنند و قمى ره نقل فرموده كه خدا ميدانست ايشان صبر بر مصائب وارده بر خودشان مينمايند پس قرار دادشان امامان و خداوند حكم ميفرمايد بين مؤمن و كافر و ائمه و خلق ستمكار در روز قيامت در آنچه اختلاف داشتند با يكديگر در امر دين و جدا ميكند حق را از باطل و هر كس را بپاداش خود از خوب و بد ميرساند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مَن أَظلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعرَضَ عَنها إِنّا مِنَ المُجرِمِينَ مُنتَقِمُونَ «22»
و كيست ظالم تر از كسي که او را يادآوري كنند و متذكر سازند به آيات پروردگار پس از آن اعراض كند از آن آيات محققا ما از مجرمين انتقام خواهيم كشيد.
وَ مَن أَظلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآياتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعرَضَ عَنها ظلم اقسامي دارد و هر قسم آن درجاتي دارد:
قسم اول- ظلم به نفس است که خود را در معرض عذاب الهي در ميآورد و هر چه بيشتر
جلد 14 - صفحه 464
در كفر و شرك و عناد و عصبيت و فسق و فجور و معاصي فرو رود ظلم به نفس خود بيشتر كرده.
قسم دوم- ظلم به غير است آن هم هر چه بيشتر ظلم به بندگان خدا كند بالاخص به صلحا و علما و ائمه هدي و انبيا ظلمش افزوده ميشود.
قسم سيم- ظلم در دين به شرك و كفر و ضلالت هر چه بيشتر ظلم بالا ميزند و اظلم تمام اينها اينکه است که او را متذكر كنند به آيات پروردگار خود و او اعتناء نكند و زير بار نرود و اعراض كند و آيات پروردگار معجزات انبياء است حمل به سحر كند، قرآن مجيد است مفتريات بشمارد انبياء هستند آنها را ساحر و مجنون و كذاب پندارد، ائمه اطهار هستند آنها را دور اندازد، علما هستند بي اعتنايي كند، احكام الهي است زير پا بيندازد بلكه اذيت و آزار به آنها برساند بدانند که آثار ظلم زودتر ظاهر ميشود و خداوند قسم ياد فرموده در حديث قدسي است
«و عزتي و جلالي لا يجوزني ظلم ظالم».
إِنّا مِنَ المُجرِمِينَ همين كساني که پس از تذكر به آيات الهي اعراض كردند.
مُنتَقِمُونَ انتقام الهي سخت است، همين نحوي که ارحم الراحمين است في موضع العفو و الرحمه، اشد المعاقبين است في موضع النكال و النقمه و اعظم المتجبرين است في موضع الكبرياء و العظمه» وَ يَومَ القِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلي أَشَدِّ العَذابِ (بقره آيه 85) وَ اللّهُ أَشَدُّ بَأساً وَ أَشَدُّ تَنكِيلًا (نساء آيه 84).
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 22)- و از آنجا که هر گاه هیچ یک از وسائل بیدار کننده، حتی مجازات الهی سود ندهد راهی جز انتقام پروردگار از این گروه که ظالمترین افرادند وجود ندارد. در این آیه میفرماید: «چه کسی ستمکارتر است از آن کس که آیات پروردگارش به او یاد آوری شده و او از آن روی گردانده است» (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُکِّرَ بِآیاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْها).
«مسلما ما از این مجرمان بیایمان انتقام خواهیم گرفت» (إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنْتَقِمُونَ).
اینها در حقیقت کسانی هستند که نه مواهب و نعمتهای الهی در آنها مؤثر افتاده، و نه عذاب و بلای هشدار دهنده او، بنا بر این ظالمتر از اینها کسی نیست، و اگر از آنها انتقام گرفته نشود از چه کسی انتقام گرفته شود؟!
نکات آیه
۱ - روى بر تافتن از آیات پروردگار، با توجه به الهى بودن آن، ظالمانه ترین عمل ها است. (و من أظلم ممّن ذکّر بأیت ربّه ثمّ أعرض عنها)
۲ - ظالم ترین مردم، کسانى اند که پس از توجه به آیات خدا، از آن روى بگردانند. (و من أظلم ممّن ذکّر بأیت ربّه ثمّ أعرض عنها)
۳ - اعراض کنندگان از آیات الهى، مردمى مجرم اند. (و من أظلم ممّن ذکّر بأیت ربّه ثمّ أعرض عنها إنّا من المجرمین منتقمون)
۴ - خداوند، از مجرمان منکر آیات الهى قطعاً انتقام خواهد گرفت. (ذکّر بأیت ربّه ثمّ أعرض عنها إنّا من المجرمین منتقمون)
۵ - گرفتار شدن تکذیب کنندگان آیات الهى به عذاب عظیم در قیامت، حاصل و پى آمد اعراض آنان از آیات خدا، پس از توجه به آنها است. (و لنذیقنّهم من العذاب ... دون العذاب الأکبر ... و من أظلم ممّن ذکّر بأیت ربّه ثمّ أعرض عنها) «و من أظلم...» به منزله تعلیل آیه قبل است و درصدد تبیین چرایىِ گرفتار آمدن مجرمان به عذاب سخت قیامت است.
۶ - عذاب بزرگ اخروى، همان انتقام الهى از مجرمان تکذیب کننده آیات خدا است. (ذوقوا عذاب النار الذى کنتم به تکذّبون ... العذاب الأکبر ... إنّا من المجرمین منتقمون)
۷ - انتقام خداوند از مجرمان، پى آمد ظلم آنان به آیات الهى است. (و من أظلم ممّن ذکّر بأیت ربّه ثمّ أعرض عنها إنّا من المجرمین منتقمون) «إنّا من المجرمین...» به منزله تعلیل براى عذاب تکذیب کنندگان آیات خدا و اعراض کنندگان از آن است.
۸ - بلاهاى مقطعى دنیا، آیات پروردگار در جهت تذکر به انسان ها است. (و لنذیقنّهم من العذاب الأدنى ... لعلّهم یرجعون . و من أظلم ممّن ذکّر بأیت ربّه ثمّ أعرض عنها) به قرینه «ذکّر» احتمال دارد مراد از آیات الهى - که در این آیه، یادآورى شده - همان «العذاب الأدنى» باشد که در آیه پیش ذکر شده است; چه این که عذاب یاد شده در آن آیه، به منظور تنبّه مطرح شده بود و در این آیه هم منظور از آن، عبرت گرفتن، ذکر شده است.
۹ - آیات و نشانه هاى عبرت آموز و هشداردهنده الهى، براى رشد انسان ها است. (ذکّر بأیت ربّه)
۱۰ - انتقام الهى از مجرمان در قیامت، پس از اتمام حجت با ایشان در دنیا است. (ذکّر بأیت ربّه ... إنّا من المجرمین منتقمون)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا :۸ آثار اعراض از آیات خدا ۸ ۵; آثار ظلم به آیات خدا ۸ ۷; اعراض از آیات خدا ۸ ۱، ۲; انتقام از مکذبان آیات خدا ۸ ۴، ۶; جرم معرضان از آیات خدا ۸ ۳; کیفر اعراض از آیات خدا ۸ ۵; کیفر مکذبان آیات خدا ۸ ۵; نقش آیات خدا ۸ ۹
- اتمام حجت: آثار اتمام حجت ۱۰
- بلایا: فلسفه بلایا ۸
- تذکر: عوامل تذکر ۸
- تکامل: عوامل تکامل ۹
- خدا: انتقامهاى خدا ۴، ۶، ۷، ۱۰
- ذکر: ذکر آیات خدا ۲، ۵
- ظالمان: انتقام از ظالمان ۷
- عذاب: عذاب بزرگ ۶; موجبات عذاب اخروى ۵
- عمل: ظالمانه ترین عمل ۱
- گناهکاران: انتقام از گناهکاران ۴، ۶، ۱۰
- مردم: ظالمترین مردم ۲
منابع