الزمر ٣٦

از الکتاب
کپی متن آیه
أَ لَيْسَ‌ اللَّهُ‌ بِکَافٍ‌ عَبْدَهُ‌ وَ يُخَوِّفُونَکَ‌ بِالَّذِينَ‌ مِنْ‌ دُونِهِ‌ وَ مَنْ‌ يُضْلِلِ‌ اللَّهُ‌ فَمَا لَهُ‌ مِنْ‌ هَادٍ

ترجمه

آیا خداوند برای (نجات و دفاع از) بنده‌اش کافی نیست؟! امّا آنها تو را از غیر او می‌ترسانند. و هر کس را خداوند گمراه کند، هیچ هدایت‌کننده‌ای ندارد!

ترتیل:
ترجمه:
الزمر ٣٥ آیه ٣٦ الزمر ٣٧
سوره : سوره الزمر
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«کَافٍ»: کافی و بسنده.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

معمر گوید: مردى به من گفت که مشرکین و کفار به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفتند: باید از طعن و شتم خدایان ما دست بردارى و در غیر این صورت ممکن است به تو از جانب ما صدمات و لطماتى وارد آید سپس این آیه نازل گردید.[۱]

مفسرین گویند: این آیه نازل گردید همچنانی که سوره فاتحه نیز دو بار نازل گردیده است، یکبار در مکه و بار دیگر در مدینه، این آیه نیز یکبار براى رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد.

هنگامى که کفار مکه براى هلاک پیامبر کوشش نمودند و خواستند با مکر و حیله نیت پلید خود را اجرا نمایند و بار دیگر براى خالد بن ولید نازل گردید هنگامى که پیامبر او را مامور نموده بود که درختى را که کفار معبود خویش قرار داده و مى پرستیدند از بیخ و بن برکند مشرکین نزد خالد آمدند و او را از عاقبت اجراى این دستور ترسانیدند و به او گفتند: اگر این کار را انجام دهد لات و عزى او را دیوانه کند و نابود سازد. خالد بن ولید نیز ترسید و نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و این آیه نازل گردید و خالد رفت و درخت مزبور را از بیخ و بن برکند.[۲]

تفسیر


نکات آیه

۱ - خداوند، کفایت کننده امور بندگان و بى نیازکننده آنان از دیگران است. (ألیس اللّه بکاف عبده) «کافى» به کسى گفته مى شود که با وجود او، از دیگران بى نیازى حاصل مى شود.

۲ - خداوند، شایسته ترین حامى بندگان و دفع کننده شر دشمنان از آنان است. (ألیس اللّه بکاف عبده) مقصود از کفایت خداوند، با توجه به جملات بعدى آیه شریفه - که درباره تهدیدها و ارعاب هاى دشمنان سخن مى گوید - حمایت الهى از پیامبر(ص) و مؤمنان در برابر دشمنان است.

۳ - پیامبر(ص)، بنده برجسته و مقرب خداوند (ألیس اللّه بکاف عبده) برداشت یاد شده از اضافه «عبد» به ضمیر اسم جلاله - که از نوع اضافه تشریفى است - استفاده مى شود.

۴ - عبودیت پیامبر(ص)، برجسته ترین صفت آن حضرت (ألیس اللّه بکاف عبده) توصیف پیامبر(ص) به صفت عبودیت وانتخاب این صفت از میان دیگر اوصاف آن حضرت، مى تواند گویاى برداشت یاد شده باشد.

۵ - عبودیت خداوند، مقامى است بس ارجمند. (ألیس اللّه بکاف عبده)

۶ - عبودیت خداوند، موجب بهره مندى از لطف و امداد الهى (ألیس اللّه بکاف عبده)

۷ - تسلى و دلدارى خداوند به پیامبر(ص) در برابر آزار وارعاب دشمنان (ألیس اللّه بکاف عبده)

۸ - ترسانیدن و به هراس افکندن پیامبر(ص) و مؤمنان از ضربات دشمنان، از روش هاى مبارزاتى مشرکان و کافران (و یخوّفونک بالذین من دونه)

۹ - مشرکان، پیامبر اسلام را از مبارزه با معبودهایشان برحذر داشته و از قهر آنان مى ترساندند. (و یخوّفونک بالذین من دونه) برداشت یاد شده مبتنى بر این فرض است که مقصود از «الذین من دونه» معبودهاى مشرکان باشد; چنان که بسیارى مفسران گفته اند: بت پرستان مکه پیامبر(ص) را از خشم و غضب بت ها برحذر مى داشتند.

۱۰ - مشرکان، معتقد به شعورمندى معبودها و تأثیرگذارى آنها در سرنوشت انسان ها (و یخوّفونک بالذین من دونه) اعتقاد به گزند رساندن معبودهایى چون بت، بیانگر مطلب یاد شده است.

۱۱ - خداوند، بهترین و شایسته ترین مدافع و حامى پیامبر(ص) و مؤمنان در برابر تهدید و ارعاب دشمنان (و یخوّفونک بالذین من دونه)

۱۲ - گمراه شده الهى، براى همیشه از هدایت محروم است. (و من یضلل اللّه فما له من هاد)

۱۳ - ناتوانى همگان از هدایت گمراه شده الهى (و من یضلل اللّه فما له من هاد)

۱۴ - هدایت کردن مشرکان و کافران در صدر اسلام (نیمه نخست رسالت)، عملى مشکل و ناامیدانه بود. (و من یضلل اللّه فما له من هاد) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که این آیه در مکه نازل گردیده بود و در آن زمان مشرکان دست از مواضع شرک آلود خود برنمى داشتند. ازاین رو آیه شریفه درصدد بیان این حقیقت است که ایمان آوردن آنان، بسیار مشکل و مأیوسانه است و پیامبر(ص) نباید بیش از این، غم آنها را بخورد و خود را به زحمت بیاندازد.

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۹، ۱۴
  • انسان: حامى انسان ها ۲; عجز انسان ها ۱۳; منشأ تأمین انسان ها ۱
  • حمایتهاى خدا: مشمولان حمایتهاى خدا ۱۱
  • خدا: حمایتهاى خدا ۲; زمینه امدادهاى خدا ۶; زمینه لطف خدا ۶; کفایت خدا ۱; ویژگیهاى اضلال خدا ۱۲، ۱۳
  • دشمنان: اذیتهاى دشمنان ۷; روش برخورد دشمنان ۸; منشأ دفع شر دشمنان ۲
  • عبادت: آثار عبادت خدا ۶
  • عبودیت: مقام عبودیت ۵
  • عقیده: عقیده به شعور معبودان باطل ۱۰
  • کافران: روش مبارزه کافران ۸; هدایت ناپذیرى کافران صدراسلام ۱۴
  • گمراهان: عجز از هدایت گمراهان ۱۳; محرومیت گمراهان ۱۲
  • مؤمنان: حامى مؤمنان ۱۱
  • محمد(ص): اذیت محمد(ص) ۷; ایجاد ترس در محمد(ص) ۸; تقرب محمد(ص) ۳; حامى محمد(ص) ۱۱; دلدارى به محمد(ص) ۷; عبودیت محمد(ص) ۳، ۴; مشکلات محمد(ص) ۱۴; مقامات محمد(ص) ۳، ۴; ممانعت از شرک ستیزى محمد(ص) ۹
  • مشرکان: روش برخورد مشرکان صدراسلام ۹; روش مبارزه مشرکان ۸; عقیده مشرکان ۱۰; هدایت ناپذیرى مشرکان صدراسلام ۱۴
  • مقربان: ۳
  • هدایت: محرومان از هدایت ۱۲

منابع

  1. تفسیر عبدالرزاق.
  2. تفسیر کشف الاسرار.