الإسراء ٧٠

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِي‌ آدَمَ‌ وَ حَمَلْنَاهُمْ‌ فِي‌ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ‌ مِنَ‌ الطَّيِّبَاتِ‌ وَ فَضَّلْنَاهُمْ‌ عَلَى‌ کَثِيرٍ مِمَّنْ‌ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً

ترجمه

ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم؛ و آنها را در خشکی و دریا، (بر مرکبهای راهوار) حمل کردیم؛ و از انواع روزیهای پاکیزه به آنان روزی دادیم؛ و آنها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کرده‌ایم، برتری بخشیدیم.

ترتیل:
ترجمه:
الإسراء ٦٩ آیه ٧٠ الإسراء ٧١
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«عَلَی کَثِیرٍ»: مراد این است که خداوند انسان را جز بر فرشتگان بر همه مخلوقات اعم از جمادات و نباتات و حیوانات برتری داده است و با عطاء کردن چیزهائی بدو والاترش فرموده است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱- همه انسانها (مؤمن و غیر مؤمن) داراى کرامت و منزلت خدادادى اند. (و لقد کرّمنا بنى ءادم)

۲- عنایت خاص خداوند به آدمیان با اعطاى ارزشى ویژه به آنان (و لقد کرّمنا بنى ءادم)

۳- توجه انسان به مقام و کرامت الهى خویش، مستلزم پرهیز از ناسپاسى خداوند است. (فیغرقکم بما کفرتم ... و لقد کرّمنا بنى ءادم) یادآورى کرامت انسانها پس از ذکر ماجراى کسانى که پس از رهایى از خطر مرگ به کفران نعمتهاى الهى روى آوردند; مى تواند مذمتى باشد براى آنان و نیز به انسانها توجه بدهد که کرامت انسانى مستلزم اجتناب از کفران است.

۴- همه انسانها، از نسلى واحد و از فرزندان آدمند. (و لقد کرّمنا بنى ءادم)

۵- خداوند، فراهم آورنده زمینه ها و امکانات حرکت انسان در خشکیها و دریاها (و حملنهم فى البرّ و البحر)

۶- تمکن انسانها از سیر و سیاحت در دریا و خشکى، جلوه اى از تکریم خداوند نسبت به آنان (و لقد کرّمنا بنى ءادم و حملنهم فى البرّ و البحر) برداشت فوق، مبتنى بر این احتمال است که واو در «و حملناهم» عطف تفسیر باشد براى بیان «کرّمنا»; یعنى، ما انسانها را با دادن ابزار سیاحت در دریا و خشکى، تکریم کردیم.

۷- امتنان خدا بر آدمیان به خاطر بهره مند کردن آنان از کرامت انسانى و نیز ذخیره هاى معیشتى دریا و خشکى (و لقد کرّمنا بنى ءادم و حملنهم ... و رزقنهم من الطیّبت)

۸- خداوند، روزیهاى پاک و پاکیزه و متناسب، به آدمیان اعطا کرده است. (و لقد کرّمنا بنى ءادم ... و رزقنهم من الطیّبت) «طیّب» به آن چیزى گفته مى شود که براى حواس و جان آدمى لذت بخش باشد (مفردات راغب). و به مناسبت مقام، مراد از آن روزى هایى است که متناسب طبع انسان است.

۹- برخوردارى انسانها از روزیهاى پاک و پاکیزه و متناسب، جلوه اى از تکریم خداوند به آنان (و لقد کرّمنا بنى ءادم ... و رزقنهم من الطیّبت) بنابر اینکه واو در «و رزقناهم ...» تفسیرى و بیانگر مصداق و نوع تکریم خداوند به انسان باشد، برداشت فوق به دست مى آید.

۱۰- لزوم توجه انسان به خدایى بودن ابزار و امکانات مورد استفاده اش در تسلط بر طبیعت و بهرهورى از آن (کرّمنا ... و حملنهم ... و رزقنهم ... فضّلنهم) تکرار افعال متکلم مع الغیر و اسناد کارهاى انسان، به خداوند، شاید به این منظور باشد که بخواهد انسانها را متوجه خدایى بودن آنها بکند.

۱۱- روزیهاى پاکیزه، براى بهره بردارى انسان آفریده شده است نه زهدورزیهاى بى مورد (و رزقنهم من الطیّبت)

۱۲- تنها روزیهاى پاک و پاکیزه، رزق و روزى خدادادى و پسندیده است.* (و رزقنهم من الطیّبت) برداشت فوق مبتنى بر بیانى بودن «من» است.

۱۳- خداوند، آدمیان را بر بسیارى از مخلوقات عالم، امتیازى خاص و فضیلتى بزرگ داده است. (و فضّلنهم على کثیر ممّن خلقنا تفضیلاً) از نظر اهل لغت، استعمال فعل «فضل» همراه با مفعول مطلق (تفضیلاً) به معناى ممتاز ساختن و به خصلتى اختصاص دادن است (قاموس المحیط). و بزرگى فضیلت، از نکره آمدن «تفضیلاً» - که دال بر تعظیم است- استفاده گردید.

۱۴- وجود مخلوقاتى هم طراز با انسان و یا برتر از او در جهان آفرینش (و فضّلنهم على کثیر)

۱۵- وجود مخلوقاتى شعورمند علاوه بر انسان، در جهان آفرینش * (و فضّلنهم على کثیر ممّن خلقنا) آوردن کلمه «من» - که نوعاً براى ذوالعقول و موجودات باشعور به کار مى رود - به جاى «ما» مى تواند مشعر به نکته فوق باشد.

۱۶- برترى و فضیلت آدمیان بر همه موجودات آفرینش * (و فضّلنهم على کثیر) «کثیر» در این جا به معناى «جمیع» و مخلوقات فراوان خداست. چنان که در لغت «کثیر» به معناى «جمیع» بسیار استعمال شده است (مجمع البیان).

۱۷- انسان در مشترکات خویش با سایر موجودات، داراى فضیلت و برترى بسیار است.* (و فضّلنهم على کثیر ممّن خلقنا تفضیلاً) احتمال دارد که تفاوت «کرّمنا» و «فضّلنا» که در توصیف انسان است; این تفاوت را داشته باشند که کرامت، صفتى ذاتى و ویژه انسان است و فضیلت چیزى است که موجوداتى دارند اما یکى در آن میان برترش را دارد.

روایات و احادیث

۱۸- «عن على بن محمد (الهادى): ... ان معناه (صحة الخلقة) کمال الخلق للإنسان و کمال الحواس و ثبات العقل و التمییز و إطلاق اللسان بالنطق، و ذلک قول الله: «و لقد کرّمنا بنى آدم و حملناهم فى البرّ و البحر و رزقناهم من الطیّبات و فضّلنا على کثیر ممّن خلقنا تفضیلاً» فقد أخبر عزّوجلّ عن تفضیله بنى آدم على سائر خلقه...;[۱] از امام على بن محمد(هادى)(ع) روایت شده است:... همانا معنماى «صحة الخلقة» کامل بودن آفرینش انسان و کامل بودن خواس و برقرار بودن عقل و قدرت تشخیص و گویا بودن زبان اوست و آن سخن خداوند است که مى فرماید: «و لقد کرّمنا بنى آدم و حملناهم فى البرّ و البحر و رزقناهم من الطیّبات و فضّلناهم على کثیر ممّن خلقنا تفضیلاً» پس به تحقیق خداوند عزّوجلّ خبر داده است از [چگونگى ]برترى بخشیدن آدمى زاده بر سایر مخلوقاتش...».

۱۹- «عن أبى جعفر(ع) فى قوله تعالى: «و فضّلناهم على کثیر ممّن خلقنا تفضیلاً» قال: خلق کل شىء منکباً غیر الإنسان خلق منتصباً;[۲] از امام باقر(ع) در باره سخن خداوند متعال:«و فضّلنا على کثیر ممّن خلقنا تفضیلاً» روایت شده است که فرمود: تمام موجودات (حیوانات) بر روى دست و پا راه مى روند و رو به زمین مى باشند، غیر از انسان که راست قامت خلق شده است».

موضوعات مرتبط

  • آدم(ع): نسل آدم(ع) ۴
  • انسان: برترى انسان ۱۳، ۱۶، ۱۷; تأمین معاش انسان ها ۷; تکریم انسان ۲، ۷، ۱۸; فضایل انسان ۱، ۲، ۱۳، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹; مقامات انسان ۳; منّت بر انسان ۷; منشأ تکریم انسان ۱; نشانه هاى تکریم انسان ۶، ۹; نیاکان انسان ۴
  • حرکت: منشأ حرکت ۵
  • حملونقل: وسایل حملونقل دریایى ۵; وسایل حملونقل زمینى ۵
  • خدا: افعال خدا ۵; امتنان خدا ۷; رازقیت خدا ۸; روزیهاى خدا ۱۲; عطایاى خدا ۲، ۸
  • دریا: ذخایر دریایى ۷
  • ذکر: آثار ذکر کرامت انسان ۳; اهمیت ذکر نعمت ۱۰
  • روزى: استفاده از روزى پاکیزه ۱۱; روزى پاکیزه ۸، ۹، ۱۲; روزى پسندیده ۱۲; منشأ روزى ۸
  • زهد: سرزنش زهد بیجا ۱۱
  • طبیعت: ابزار استفاده از طبیعت ۱۰; منشأ حاکمیت بر طبیعت ۱۰
  • کفران: اجتناب از کفران نعمت ۳
  • مسافرت: مسافرت دریایى ۶; مسافرت زمینى ۶
  • موجودات: اقسام موجودات ۱۴; موجودات باشعور ۱۵; موجودات برتر ۱۴

منابع

  1. تحف العقول، ص ۴۷۰، رساله امام هادى(ع); بحارالأنوار، ج ۵، ص ۷۷، ح ۱.
  2. تفسیرعیاشى، ج ۲، ص ۳۰۲، ح ۱۱۳; نورالثقلین، ج ۳، ص ۱۸۸، ح ۳۱۵.