الإسراء ١١

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ يَدْعُ‌ الْإِنْسَانُ‌ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ‌ بِالْخَيْرِ وَ کَانَ‌ الْإِنْسَانُ‌ عَجُولاً

ترجمه

انسان (بر اثر شتابزدگی)، بدیها را طلب می‌کند آن گونه که نیکیها را می‌طلبد؛ و انسان، همیشه عجول بوده است!

ترتیل:
ترجمه:
الإسراء ١٠ آیه ١١ الإسراء ١٢
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَدْعُو»: دعا می‌کند. می‌طلبد. در رسم‌الخطّ قرآنی واو آن ذکر نشده است. «دُعَآءَهُ»: مثل دعایش. همچون طلبیدنش. مفعول مطلق است. «یَدْعُو الإِنسَانُ بِالشَّرِّ ...». شرّ و بلا یا خیر و صفا را فریاد زدن و خواستن، به دو صورت امکان‌پذیر است، یکی با گفتار (نگا: انفال / ، اعراف / ، انبیاء / ) دیگری با کردار خوب و رفتار پسندیده منتهی بدانها (نگا: یونس / ). «عَجُولاً»: بسیار عجله‌کننده. شتابگر. معنی آیه چنین نیز می‌تواند باشد: انسان همان گونه که نیکیها را طلب می‌کند، بر اثر شتابزدگی و عدم مطالعه کافی به طلب بدیها برمی‌خیزد، چرا که انسان ذاتاً عجول است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

درباره نزول این آیه چنین گویند که رسول خدا صلى الله علیه و آله یک نفر اسیر را به سودة دختر زمعة سپرده بود، اسیر مزبور همه شب مى نالید. سودة بر او ترحم نمود و او را بخشیده و بند اسارت وى را سست کرد. اسیر مزبور از موقعیت استفاده نموده از بند گریخت. پیامبر که بامداد اسیر را طلب نمود. گفتند: از اثر بخشودن سودة و سست گردانیدن بند او اسیر مزبور گریخته است.

پیامبر در خشم شد و فرمود: اللّهمّ اقطع یدیها، یعنى خدایا دست‌هاى سودة را قطع کن. سپس فرمود: از خداوند خواستم که لعنت و نفرین مرا بر کسى که از اهل من مستحق رحمت نباشد، نافذ نماید زیرا من بشر هستم و مانند بشر به خشم و غضب می‌افتم و نیز روایت کرده اند که پیامبر مى فرمود: خدایا من بشرم اگر کسى را نفرین بکنم تو نفرین مرا به دعا خیر مبدل گردان سپس این آیه نازل گردید.[۱]

تفسیر


نکات آیه

۱- انسان، شرّ و بدى را چونان خیر و خوبى، طالب و خواستار است. (و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر) مراد از «دعا» مطلق درخواست است اعم از اینکه به لفظ دعا باشد و یا به غیر آن.

۲- خیرطلبى در انسان، اصیل و در پى شرّ بودنش، تبعى و غیر اصیل است. (و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر) برداشت فوق از تشبیه شرخواهى انسان به طالب خیر بودنش استفاده گردیده است; یعنى، همان طور که انسان همواره و به طور طبیعى و اصیل طالب خیر است، به دنبال شر هم خواهد رفت.

۳- منکران آخرت شرّ و بدى را بسان خیر و خوبى خواستارند. (و أن الذین لایؤمنون بالأخرة ... و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر) برداشت فوق مبتنى بر این نکته است که مقصود از «الإنسان» مطلق انسانها نباشد - چنانکه برخى از مفسّران گفته اند -; بلکه الف و لام «الإنسان» براى عهد ذکرى است و اشاره به منکران معاد مى باشد که در آیه قبل (الذین لایؤمنون بالأخرة...) آمده است.

۴- سرشت انسان، آمیخته با عجله و شتابزدگى است. (و کان الإنسن عجولاً)

۵- انسان بر اثر خصلت شتابزدگى براى نیل به خواسته هاى خود، از ابزار و وسایل شرّ و ناپسند بهره مى گیرد. (و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر و کان الإنسن عجولاً) برداشت فوق مبتنى بر این نکته است که باء در «بالشرّ» و «بالخیر» براى استعانت باشد; یعنى، انسان عجول وسایل خیر و شرّ را مساوى مى بیند; مثلاً براى رسیدن به رفاه زندگى، از ابزارى چون دزدى، استثمار و احتکار استفاده مى کند.

۶- شتابزدگى انسان، عامل اشتباه وى در شناخت سود و زیان واقعى خود (و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر و کان الإنسن عجولاً) جمله «و کان الإنسان عجولاً» در مقام تعلیل براى «و یدع الإنسان...» است; یعنى، چون انسان عجول است، شر و خیر و سود و زیان خویش را یکسان مى بیند و به دنبال هر دو مى شتابد.

۷- انکار آخرت، نتیجه نقدطلبى و ناشکیبایى انسان است. (الذین لایؤمنون بالأخرة ... و یدع الإنسن بالشرّ ... و کان الإنسن عجولاً) برداشت فوق مبتنى بر این نکته است که جمله «و یدع الإنسان ...» براى بیان و تفسیر «الذین لایؤمنون بالأخرة...» در آیه قبل بوده و الف و لام «الإنسان» براى عهد ذکرى و اشاره به افرادى باشد که در همین جمله از آنان یاد شده است; یعنى، چون انسان عجول و ناشکیباست، به آخرت ایمان نمى آورد و به دنبال متاع نقد دنیاست.

۸- عجله و شتابزدگى، از آفات شناخت است. (و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر و کان الإنسن عجولاً)

۹- انسان وظیفه دار تأمّل در جوانب خواسته ها و آمال خویش (و یدع الإنسن بالشرّ دعاءه بالخیر و کان الإنسن عجولاً) در آیه فوق، یکى از نقاط ضعف بشرى - که منشأ آن شتابزدگى و دوراندیش نبودن است - بیان شده که در حقیقت هشدارى است به اینکه انسانها باید دوراندیش باشند و پیرامون مصالح خویش تأمّل و تفکر نمایند.

موضوعات مرتبط

  • آخرت: خیرخواهى مکذبان آخرت ۳; شرخواهى مکذبان آخرت ۳; صفات مکذبان آخرت ۳; عوامل تکذیب آخرت ۷; گرایشهاى مکذبان آخرت ۳
  • انسان: آثار عجله انسان ۵; خیرخواهى انسان ۱، ۲; شرخواهى انسان ۱، ۲;صفات انسان ۱، ۴; طبع انسان ۴; عجله انسان ۴; گرایشهایانسان ۱، ۲; مسؤولیت انسان ۹
  • انگیزش: زمینه انگیزش ۵
  • تفکر: تفکر در آرزوها ۹
  • خطا: عوامل خطا ۶
  • خیرخواهى: اصالت خیرخواهى ۲
  • دوراندیشى: اهمیت دوراندیشى ۹
  • زیان: موانع تشخیص زیان ۶
  • شرور: زمینه بهره گیرى از شرور ۵
  • شناخت: آفات شناخت ۶، ۸
  • عجله: آثار عجله ۵، ۶، ۷، ۸
  • گرایشها: گرایش به خیر ۱، ۲; گرایش به شرور ۱، ۲
  • منافع: موانع تشخیص منافع ۶

منابع

  1. تفسیر کشف الاسرار.