أُسَرّحْکُن

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

تعبیر «أُسَرِّحْکُنَّ» (من شما را رها سازم); از مادّه «تسریح» ظهور در این دارد که پیامبر(صلى الله علیه وآله)اقدام به جدا ساختن آنها مى فرمود، به خصوص این که مادّه «تسریح» به معناى طلاق در جاى دیگر، از قرآن مجید به کار رفته است.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

رها كردن. چون گلّه را براى چرا رها كنند گويند «سَرَحَ الْماشَيَةَ سَرْحاً» گرگ را سرحان گويند كه در تعقيب سرح (گله) باشد سرحه درخت بلندى است كه در بالا رفتن رها شده. ملخ را سرياح گويند كه در بيابان رها شده است (مجمع ذيل آيه 229 بقره). راغب گويد: سرح درختى است ميوه دار مفرد آن سرحه است «سَرَّحْتُ الْاِبِلَ» در اصل آن است كه شتر را براى چريدن رها كردم سپس هر رها كردن در چرا را سرح گفته‏اند. به هر حال معنى آن رها كردن است و سرح چنانكه صحاح و اقرب تصريح كرده لازم و متعدى هر دو آمده است. [نحل:6]. شما را در چهارپايان زينتى است آنگاه كه آنهارا به آغل برمى گردانيد و انگاه كه به چرا رها مى‏كنيد. [احزاب:28]. بيائيد شما را متاع دهم و رهاتان كنم رها كردن خوبى. [بقره:229]. امساك را رجوع در عدّه و تسريح را رها كردن تا عدّه‏اى تمام شود معنى كرده‏اند يعنى طلاق دو دفعه است پس از آن رجوع در عده است و يا رها كردن و عدم رجوع تا عدّه منقضى گردد. بعضى از بزرگان گويد: اظهر آن است كه تسريح به معنى طلاق سوّم باشد و ظاهر تفريح «فَاِمْساكٌ...»آن را مى‏رساند. در اين صورت آيه بعدى كه گويد «فَاِنْ طَلَقَّها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ» بيان تفصيلى آن اجمال است. ولى به نظر نگارنده معناى اولى بهتر است و تفريع «فَاِمْساكٌ بِمَعْروفٍ» است يعنى پس از دو طلاق يا رجوع مى‏كند و در صورت رجوع اگر بار سوم طلاق بدهد ديگر بر او حلال نيست .


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...