المائدة ٢٩
ترجمه
المائدة ٢٨ | آیه ٢٩ | المائدة ٣٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَبُوأَ»: برگردی. «تَبُوأَ بِإِثْمِی وَ إِثْمِکَ»: مراد این است که گناه کشتن مرا بر گناهان اصلی خود بیفزائی.
تفسیر
نکات آیه
۱- عزم هابیل بر آلوده نساختن دست خویش به خون برادر و گرفتار نیامدن به پیامدهاى آن (انى ارید ... فتکون من اصحب النار)
۲- تأکید هابیل بر پیشدستى نکردن در قتل برادر، در عین حفظ حق دفاع از خویش در برابر تهاجم وى (انى ارید ان تبوا باثمى) چنانچه مراد از «اثمى»، گناهى باشد که از کشته شدن احتمالى قابیل به دست هابیل صورت گیرد، معلوم مى شود هابیل خاطر نشان ساخته است که من اگرچه قصد کشتن تو را ندارم ولى از خود دفاع مى کنم، هر چند به کشتن ناخواسته تو بینجامد.
۳- قابیل در دیدگاه و سخن هابیل، در صورت اقدام به تهاجم، مسؤول تمامى پیامدهاى سوء عملکرد هر کدام (انى ارید ان تبوا باثمى و اثمک) مراد از «اثمى»، به قرینه «اثمک»، گناهانى است که بر اثر درگیرى آن دو به وجود مى آید. زیرا به شهادت مقام، مراد از گناه قابیل، همان برادرکشى و مقدمات آن است. بنابراین مقصود هابیل این است که من تهاجمى را علیه تو آغاز نمى کنم و هرگز قصد کشتن تو را نخواهم کرد تا در درگیرى احتمالى، تو مهاجم باشى و آغازگر و در نتیجه اگر تو تلف شدى و یامن کشته شدم در هر صورت گناه به گردن تو افتد.
۴- آغازگر درگیرى و تهاجم ناروا، مسؤول خسارتهاى عملکرد خویش و طرف مقابل (ان تبوا باثمى و اثمک)
۵- گناهان به وجود آمده در درگیریهاى ناروا، بر عهده آغازگر آن است، هر چند به دست طرف مقابل صورت گیرد. (انى ارید ان تبوا باثمى و اثمک)
۶- هشدار هابیل به قابیل درباره بزرگى گناه آدمکشى و سنگینى عقوبت آن در قیامت (ان تبوا باثمى و اثمک فتکون من اصحب النار)
۷- خداوند، گناهان مقتول به ناحق را به پاى قاتل او ثبت خواهد کرد. (انى ارید ان تبوا باثمى و اثمک) برداشت فوق مبتنى بر این است که مراد از «اثمى»، مطلق گناهان باشد. برداشت فوق را فرمایش منقول از امام باقر (ع) تأیید مى کند که فرمود: من قتل مؤمناً متعمداً اثبت اللّه علیه جمیع الذنوب و برى المقتول منها و ذلک قول اللّه تعالى «انى ارید ان تبوا باثمى و اثمک فتکون من اصحب النار».(۱)
۸- گناه آدمى، همواره ملازم وى (ان تبوا باثمى و اثمک)
۱- . ثواب الاعمال و عقاب الاعمال (مترجم)، ص ۶۳۶، ح ۹، باب عقاب من قتل نفساً متعمداً; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۱۳، ح ۱۳۳.
۹- گناهان آدمى، قابل انتقال به ذمه فردى دیگر (انى ارید ان تبوا باثمى و اثمک) «تبوأ» به معناى «ترجع» است. یعنى «تو بر فرض کشتن من باز مى گردى در حالى که گناهان مرا نیز به دوش مى کشى» و لازمه آن، گناهان هابیل بر گردن قابیل است.
۱۰- هابیل، معتقد به معاد و معارف دین و داراى یقین به بهشت و دوزخ و آگاه به کیفر و پاداش اعمال (انى اخاف اللّه رب العلمین ... تبوأ باثمى و اثمک فتکون من اصحب النار)
۱۱- آتش همواره دوزخ، جزاى ستمگران و کیفرى مناسب براى آنان (فتکون من اصحب النار و ذلک جزؤا الظلمین) «جزاء» در لغت به معنى کیفر و پاداشى است که کافى باشد.
۱۲- قتل و برادر کشى، ظلم و موجب ورود به آتش دوزخ (قال لاقتلنک قال ... و ذلک جزؤا الظلمین)
۱۳- خوف از خداوند و یا معاد، مانع ظلم و گناه و گرفتار آمدن به عذاب دوزخ (انى اخاف اللّه رب العلمین. انى ارید ان تبوا باثمى ... فتکون من اصحب النار)
موضوعات مرتبط
- ایمان: به بهشت ۱۰ ; ایمان به تعالیم دین ۱۰ ; ایمان به جهنّم ۱۰ ; ایمان به معاد ۱۰
- برادر: قتل برادر ۱۲
- تجاوز: آغازگر تجاوز ۴، ۵ ; کیفر تجاوز ۴، ۵
- ترس: آثار ترس از خدا ۱۳
- جهنّم: آتش جهنّم ۱۱ ; موانع جهنّم ۱۳ ; موجبات جهنّم ۱۲
- جهنّمیان: جاودانگى جهنّمیان ۱۱ ; کیفر جهنّمیان ۱۱
- دفاع: حق دفاع ۲
- ذکر: آثار ذکر معاد ۱۳
- ظالمان: کیفر ظالمان ۱۱
- ظلم: موارد ظلم ۱۲ ; موانع ظلم ۱۳
- عمل: پاداش عمل ۱۰ ; ثبت عمل ۷ ; کیفر عمل ۱۰
- فرزندان آدم (ع): قصه فرزندان آدم (ع) ۲
- قابیل: قصه قابیل ۳ ; هشدار به قابیل ۶
- قاتل: گناه قاتل ۷ ; هشدار به قاتل ۶
- قتل: آثار قتل ۱ ; اجتناب از قتل ۲ ; ظلم قتل ۱۲ ; قتل ناحق ۷ ; کیفر اخروى قتل ۶ ; گناه قتل ۶
- گناه: آثار گناه ۸ ; انتقال گناه ۹ ; گناه کبیره ۶ ; موانع گناه ۱۳
- مسؤول عمل ناپسند:۳، ۴، ۵
- مقتول: گناه مقتول ۷
- هابیل: عقیده هابیل ۳، ۱۰ ; قصه هابیل ۱، ۲، ۳ ; هابیل و قابیل ۱، ۲ ; هشدار هابیل ۶