طه ٧٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۳۸ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ أَضَلَ‌ فِرْعَوْنُ‌ قَوْمَهُ‌ وَ مَا هَدَى‌

ترجمه

فرعون قوم خود را گمراه ساخت؛ و هرگز هدایت نکرد!

|و فرعون قوم خود را گمراه كرد و به جايى نرسانيد
و فرعون قوم خود را گمراه كرد و هدايت ننمود.
و فرعون پیروان خود را علاوه بر اینکه هدایت نکرد سخت به ضلالت و بدبختی افکند.
و فرعون، قومش را گمراه کرد و راهنمایی ننمود.
فرعون قومش را گمراه كرد، نه راهنمايى.
و [بدین‌سان‌] فرعون قومش را به گمراهی کشاند و به جایی نرساند
و فرعون قوم خود را گمراه كرد و راه ننمود.
(بدین منوال) فرعون قوم خود را گمراه ساخت و (به بیراهه کشاند، و ایشان را به راه راست) هدایت ننمود.
و فرعون قوم خود را گمراه کرد و هدایت نکرد.
و گمراه کرد فرعون قوم خویش را و رهبری نکرد

Pharaoh misled his people, and did not guide them.
ترتیل:
ترجمه:
طه ٧٨ آیه ٧٩ طه ٨٠
سوره : سوره طه
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَضَلً»: گمراه ساخت. «مَا هَدَی»: رهنمود نکرد. این بخش، بیانگر تکذیب سخن فرعون است که می‌گفت: من شما را جز به راه هدایت رهنمود نمی‌نمایم (نگا: غافر / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدى‌ «79»

و فرعون قوم خود را گمراه كرد و هيچ هدايتى نكرد.

نکته ها

هنگامى كه ساحران و مردم مصر به موسى عليه السلام ايمان آوردند و از تهديدات فرعون نهراسيدند، راه امداد الهى گشوده شد. از اين روى به موسى عليه السلام خطاب گرديد كه مردم را شبانه از مصر حركت‌بده كه دريا را براى تو خشك وشرّ فرعون را از شما دور مى‌كنيم. «1»

«اسراء» به معناى حركت در شب است، «يبس» به مكانى گفته مى‌شود كه قبلًا آب داشته، امّا اينك خشك شده و «دَرَك» به خساراتى كه دامنگير انسان مى‌شود گفته مى‌شود، و مراد از «عبادى» بنى‌اسرائيل است.

پیام ها

1- حركت انبيا و شيوه‌ى مبارزه‌ى آنان برخاسته از وحى الهى است. «أَوْحَيْنا»

2- عزّت همراه آوارگى، بهتر از ذلّت در وطن است. «أَسْرِ بِعِبادِي»


«1». تفسير فى‌ظلال‌القرآن.

جلد 5 - صفحه 369

3- اگر نمى‌توانيم در محيطى اثر بگذاريم، لااقل آن محيط را ترك و از آنجا هجرت كنيم. «أَسْرِ بِعِبادِي»

4- از جمله اهداف بعثت انبيا، نجات مردم از شرّ طاغوت‌هاست. «أَسْرِ بِعِبادِي»

5- اوّلين گام عليه ظالم، خالى كردن اطراف اوست. «أَسْرِ بِعِبادِي»

6- خداوند ياور محرومان است. «عبادى»

7- هدايت و اداره‌ى مردم، بر عهده‌ى رهبران الهى است. «أَسْرِ بِعِبادِي فَاضْرِبْ»

8- معجزه‌ى موسى عليه السلام چنان جامعه را تكان داد و به حركت واداشت كه فرعون خود مجبور به تعقيب آنان گرديد. «فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ»

9- دريا نيز همچون همه‌ى طبيعت، مأمور قهر يا مهر خداست. «فَغَشِيَهُمْ»

10- رهبران و حاكمان جامعه، در هدايت يا گمراهى مردم نقش كليدى دارند.

«أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدى‌»

11- شعارهاى انحرافى را بى‌پاسخ نگذاريد. فرعون مى‌گفت: «ما أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشادِ» «1» امّا خداوند مى‌فرمايد: «وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدى‌» فرعون نه تنها مردم را هدايت نكرد بلكه گمراه كرد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدى‌ (79)

وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ‌: و گمراه نمود فرعون قوم خود را از دين حق. وَ ما هَدى‌: و هدايت ننمود ايشان را.

تبصره: آيه شريفه دليل است بر بطلان مذهب جبر، زيرا اگر چنانچه كفر و گمراهى از جانب خدا مى‌بود، هر آينه نسبت دادن آن به فرعون لغو بود؛ زيرا خداى تعالى مذمت فرموده فرعون را به گمراه كردن مردم، و هر كه مذمت كند غير را به فعلى، لابد است از فاعليت آن غير تا آنكه ذم صادق باشد، و الّا مذمت غير به فعلى كه از جانب او صادر نباشد قبيح، و ذات بارى تعالى از آن منزه و مبرى مى‌باشد. تعالى اللّه عن ذلك علوا كبيرا.

شرح حال: بطور اجمال آنكه: به زدن عصا، دوازده راه در دريا هويدا و هر يك از اسباط با پنجاه هزار قوم خود از يك راه روانه شدند. ما بين دريا به موسى عليه السلام گفتند: ما برادران خود را نمى‌بينيم. موسى عليه السلام عرض كرد: خدايا بر سوء اخلاق و جهالت بنى اسرائيليان مرا اعانت فرما. امر شد عصا بر ديوارهاى آب بزن، پس طاقها و ديوارهاى بزرگى در ديوارهاى آب ظاهر شد به نحوى كه از ميان آنها يكديگر را ديده سخن مى‌گفتند. به همين كيفيت به كنار دريا رسيدند، ديوارهاى آب كأنه از زمين دريا مانند كوههاى عظيم معاينه مى‌شد. فرعون صبح آن شب با هزار هزار سوار اسبهاى سياه و تمام خواص خود، به كنار دريا رسيدند. به مشاهده آن حال، هول عظيم در قلب تابعان او حاصل شد. فرعون گفت: از هيبت من دريا چنين شد، داخل دريا شدند؛ آخرين لشگر موسى كه خارج شد، موج متلاطم يكمرتبه تماما غرق، و نعش فرعون با اسلحه آهنين به كنار دريا افتاد.

جلد 8 - صفحه 305

تبصره: وجه مكررات قرآنى:

1- عوض شدن مخاطب در هر عصرى و تغيير نفوس در هر عهدى، مجوز تكرار لفظى و معنوى است.

2- يك حكايت يا يك قاعده اساسى، مى‌شود شاهد باشد براى چند مطلب مختلف متباعد الزمان؛ پس متكلم همان حكايت را بى‌تفاوت لفظ و معنى يا به اندك تفاوتى چند بار بقدر احتياج تكرار نمايد كه تعدد اغراض و موارد موجب تكرار است.

3- يك عمل يا يك شخص يا يك قوم از چند جهت قابل تحسين يا تقبيح باشند، پس متكلم تكرار كند تحسين يا تقبيح آنها را و در هر مرتبه به يكى از اسباب حسن و قبح توجه دارد.

4- ممكن است حكايتى چند جزء داشته باشد و در هر تكرار يك جزء علاوه بر سابق گفته شود كه اساس حكايت تكرار شده اما اجزاء تكرار نشده مانند احوال حضرت موسى عليه السلام و فرعون.

5- اهميت و تأكيد مطلبى مستلزم تكرار باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ أَوْحَيْنا إِلى‌ مُوسى‌ أَنْ أَسْرِ بِعِبادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقاً فِي الْبَحْرِ يَبَساً لا تَخافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشى‌ (77) فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ ما غَشِيَهُمْ (78) وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدى‌ (79) يا بَنِي إِسْرائِيلَ قَدْ أَنْجَيْناكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَ واعَدْناكُمْ جانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى‌ (80) كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ لا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي وَ مَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوى‌ (81)

وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى‌ (82) وَ ما أَعْجَلَكَ عَنْ قَوْمِكَ يا مُوسى‌ (83) قالَ هُمْ أُولاءِ عَلى‌ أَثَرِي وَ عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضى‌ (84) قالَ فَإِنَّا قَدْ فَتَنَّا قَوْمَكَ مِنْ بَعْدِكَ وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِيُّ (85) فَرَجَعَ مُوسى‌ إِلى‌ قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ يا قَوْمِ أَ لَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَ فَطالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِي (86)

ترجمه‌

- و بتحقيق وحى نموديم بموسى كه سير ده در شب بندگان مرا


جلد 3 صفحه 517

پس بزن براى ايشان براهى در دريا خشك در حاليكه نه بيم داشته باشى از رسيدن دشمن و نه بترسى‌

پس رفتند از پى ايشان فرعون با لشگرهايش پس فرو گرفت آنها را از دريا آنچه فرو گرفت آنها را

و گمراه كرد فرعون قوم خود را و هدايت نكرد

اى بنى اسرائيل بتحقيق نجات داديم شما را از دشمنانتان و مواعده نموديم با شما طرف راست كوه طور را و نازل كرديم بر شما ترنجبين و مرغ بريان را

بخوريد از پاكيزه‌هاى آنچه روزى كرديم شما را و تعدّى مكنيد در آن پس فرود آيد بر شما غضب من و كسيكه فرود آيد بر او غضب من پس بتحقيق هلاك شده است‌

و همانا من هر آينه آمرزنده‌ام كسى را كه توبه كند و بگرود و بجا آورد كار شايسته را پس هدايت يابد

و چه چيز بشتاب انداخت تو را در پيشروى از قومت ايموسى‌

گفت ايشان آنگروهند كه در دنبال منند و شتاب نمودم بسوى تو پروردگارا تا خشنود شوى‌

گفت پس همانا ما بتحقيق آزمايش نموديم قوم تو را بعد از تو و گمراه كرد آنها را سامرى‌

پس برگشت موسى بسوى قوم خود غضبناك متأسف‌

گفت اى قوم آيا وعده نداد بشما پروردگار شما وعده خوبى آيا پس طول كشيد بر شما آنزمان يا خواستيد كه فرود آيد بر شما غضبى از پروردگارتان پس تخلّف نموديد از وعده من.

تفسير

- پس از اتمام حجّت بر فرعون و فرعونيان بظهور معجزات باهرات بدست حضرت موسى و استنكاف آنها از قبول خداوند بحضرت موسى وحى فرمود كه شبى بنى اسرائيل را از مصر كوچ دهد و چون بدريا رسد عصاى خود را بدريا زند با توسل بمحمّد و آل او چنانچه در سوره بقره در ذيل آيه و اذ فرقنا بكم البحر مفصلا بيان شد و قرار دهد براى آنها در دريا راهى خشك با آنكه ايمن باشد از آنكه دشمن ايشانرا درك كند و بآنها برسد و نترسد از آنكه آب ايشانرا فرو گيرد و غرق نمايد و چون آنحضرت بدستور الهى عمل فرمود و بسلامت از دريا عبور نمودند و فرعون و فرعونيان در تعقيب ايشان بر آمدند آب دريا آنها را فرو گرفت بطوريكه در محلّ مذكور شرح آنگذشت و بنى اسرائيل آنرا مشاهده نمودند و از حقيقت و سرّ آن كسى آگاه نبود جز خدا و اينكه فرموده پس فرو گرفت آنها را از دريا آنچه فروگرفت بطور ابهام براى عظمت امر و اشاره بشهرت واقعه و ايجاز در كلام و مبالغه در آن است و فرعون با آنكه مدّعى بود كه قوم خود را


جلد 3 صفحه 518

هدايت بسبيل رشاد ميكند گمراه كرد آنها را و باز داشت از هدايت و بعد از اين فتح و فيروزى خداوند در ضمن وحى بحضرت موسى بنى اسرائيل را مخاطب قرار داده ميفرمايد و ظاهرا احتياج باضمار قول يا صرف خطاب به بنى اسرائيل زمان پيغمبر ما صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه در صافى فرموده ندارد چون مستفاد از وحى است باين تقريب كه بتحقيق نجات داديم ما شما را از چنگ دشمن قوى مانند فرعون و قومش و مواعده نموديم با شما بتوسط پيغمبرتان موسى عليه السّلام براى مناجات و انزال تورية كه در جانب راست كوه طور حاضر شويد و فرستاديم براى ارتزاق شما در وادى تيه ترنجبين و مرغ سمانى بريان شده را از آسمان بتفصيلى كه در سوره بقره ذكر شد و گفتيم بخوريد از روزى حلال پاكيزه لذيذى كه ببهترين وجه ما براى شما از آسمان نازل نموديم ولى در اداء شكر آن كوتاهى نكنيد و از حدّ اعتدال در صرف تجاوز باسراف و تبذير ننمائيد و از مستحق احيانا دريغ نداريد كه در صورت تخلّف مستحق عقوبت و نزول عذاب من خواهيد شد و كسيكه مستحق نزول عذاب من شود و مشمول آن گردد بتحقيق در پستى افتاده و بهلاكت رسيده در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مراد از غضب در اين آيه عقاب است چون خداوند از حالى بحالى منتقل نميشود و تغيير در ذات او روى نميدهد و همانا من آمرزنده‌ام كسى را كه توبه كند از شرك و ايمان آورد بآنچه واجب است ايمان بآن و بجا آورد كارهائى را كه بايد بجا آورد پس هدايت شود و راه يابد بولايت ائمه اطهار عليهم السلام كه جمعا چهار شرطند براى مغفرت، توبه و ايمان و عمل صالح و معرفت امام كه شرط قبول اعمال است و باين معنى اخبار كثيره از پيغمبر اكرم و ائمه هدى در كتب معتبره نقل شده ولى بعضى از مفسّرين ثمّ اهتدى را بمعناى لزوم و استمرار بر ايمان تا وقت موت و بعضى عدم تشكيك در آن و بعضى اخذ بسنّت و ترك بدعت دانسته‌اند و خلاف ظاهر بودن همه ظاهر است و مواعده خدا با بنى اسرائيل بتوسط حضرت موسى كه قبلا ذكر شد آن بود كه آنحضرت با بزرگان بنى اسرائيل متّفقا بطور بيايند ولى چون نزديك بكوه شدند حضرت موسى از شوق چند قدمى از آنها جلو افتاد و خداوند باو فرمود چه موجب شد كه عجله كردى و از قومت جلو افتادى اى موسى او در جواب عرض كرد كه آنها در عقب منند و اين‌


جلد 3 صفحه 519

چند قدم كه من جلو افتادم براى شوق بخدمت و تعجيل در اطاعت امر تو بود كه موجب خوشنودى تو گردد و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده كه حضرت موسى نخورد و نياشاميد و نخوابيد و بچيزى از اين قبيل ميل نكرد در رفتن بميقات و برگشتن از آن مدّت چهل روز براى اشتياق بپروردگار خود و در مدّت غيبت حضرت موسى سامرى بتفصيلى كه در سوره بقره ذيل آيه و إذ واعدنا موسى گذشت بنى اسرائيل را گمراه نمود و خداوند بآنحضرت اعلام فرمود كه ما امتحان نموديم قوم تو را و مبتلا كرديم بعبادت گوساله بعد از بيرون آمدن تو از ميان آنها تا معلوم شود مخلص از منافق و مطيع از عاصى براى خلق و ممتاز گردند از يكديگر در خارج بعلم و معرفت و جهل و ضلالت و حضرت موسى بعد از موعد مقرّر بلا فاصله با الواح تورية مراجعت فرمود نزد بنى اسرائيل با كمال خشم و غضب و اندوه و تأسف از حال قوم كه چرا بايد مرتكب چنين امر قبيحى شوند و بآنها فرمود آيا وعده نفرمود خداوند بشما وعده خوبى كه دادن تورية باشد كه در آن نور و هدايت بود براى شما و مرحمت فرمود مگر زمان مفارقت من از شما بطول انجاميد كه از موعد مقرّر تجاوز شده باشد و باين سبب گوساله را عبادت كرديد يا آنكه خواستيد مشمول غضب الهى شويد براى اين امر شنيع لذا از وعده‌اى كه بمن داديد در حين مفارقت كه آنمدت از استقامت و ثبات در دين و اطاعت هارون در بيان اوامر و نواهى الهيّه تخلّف ننمائيد تخلف كرديد و در كلام اشاره است بآنكه وجهى براى اين عمل شما نبود جز آنكه عمدا خواستيد خودتان را مستحق عقوبت الهيّه نمائيد و اين كاشف از نهايت جهل و سفاهت است.


جلد 3 صفحه 520

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ أَضَل‌َّ فِرعَون‌ُ قَومَه‌ُ وَ ما هَدي‌ (79)

و گمراه‌ كرد فرعون‌ قوم‌ ‌خود‌ ‌را‌ و هدايت‌ نشد و گمراه‌ شد ‌در‌ مورد قتل‌ قابيل‌ هابيل‌ ‌را‌ ميفرمايد:

(مِن‌ أَجل‌ِ ذلِك‌َ كَتَبنا عَلي‌ بَنِي‌ إِسرائِيل‌َ أَنَّه‌ُ مَن‌ قَتَل‌َ نَفساً بِغَيرِ نَفس‌ٍ أَو فَسادٍ فِي‌ الأَرض‌ِ فَكَأَنَّما قَتَل‌َ النّاس‌َ جَمِيعاً وَ مَن‌ أَحياها فَكَأَنَّما أَحيَا النّاس‌َ جَمِيعاً) مائده‌ آيه 35.

و ‌در‌ اخبار دارد نظير ‌اينکه‌ موضوع‌ ‌که‌ كسي‌ ‌که‌ گمراه‌ كند تفسيرا مثل‌ كسي‌ ‌است‌ ‌که‌ گمراه‌ كند جميع‌ ناس‌ ‌را‌ و كسي‌ ‌که‌ هدايت‌ كند تفسيرا مثل‌ كسي‌ ‌است‌ ‌که‌ هدايت‌ كرده‌ ‌باشد‌ جميع‌ نفوس‌ ‌را‌ بعلاوه‌ فاعل‌ بالسبب‌ ‌در‌ عقوبت‌ مثل‌ فاعل‌ بالمباشرة ‌است‌.

(وَ أَضَل‌َّ فِرعَون‌ُ قَومَه‌ُ) سيصد سال‌ سلطنت‌ چه‌ اندازه‌ ‌از‌ نفوس‌ ‌را‌ بضلالت‌ انداخت‌ عقوبت‌ تمام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ دارد بعلاوه‌ عقوبت‌ ‌خود‌ ‌که‌: سبب‌ انحلال‌ ‌آنها‌ ‌شده‌

جلد 13 - صفحه 72

(وَ ما هَدي‌) هدايت‌ نشد ولي‌ ‌بعد‌ ‌از‌ هلاكت‌ ‌خود‌ و قومش‌ ‌از‌ نسل‌ ‌آنها‌ باقي‌ نماند، چنانچه‌ قوم‌ نوح‌ و هود و صالح‌ و لوط ‌هم‌ ‌از‌ نسل‌ ‌آنها‌ باقي‌ نماند ‌که‌ بضلالت‌ ‌آنها‌ ‌در‌ ضلالت‌ بيفتند، و امّا اوّلي‌ و دوّمي‌ ‌تا‌ امروز چه‌ اندازه‌ ‌از‌ افراد ‌را‌ ‌در‌ ضلالت‌ انداختند، بلكه‌ ‌تا‌ زمان‌ ظهور حضرت‌ بقيّة اللّه‌ گناه‌ تمام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بگردن‌ ‌اينکه‌ دو نفر بار ميكنند حتّي‌ گناه‌ بني‌ اميّه‌ و بني‌ عبّاس‌ و قتله سيّد الشهداء ‌عليه‌ ‌السلام‌ و و و بلكه‌ گناه‌ يهود و نصاري‌ و ساير فرق‌ باطله‌ ‌بر‌ گردن‌ ‌آنها‌ بار ‌است‌، زيرا ‌اگر‌ حق‌ ‌را‌ گذارده‌ بودند بصاحب‌ حق‌ّ تمام‌ ‌اينکه‌ فرق‌ هدايت‌ ‌شده‌ بودند حتّي‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ ‌السلام‌ ‌است‌ سؤال‌ شد چه‌ روزي‌ حسين‌ ‌را‌ كشتند! فرمود:

(‌في‌ يوم الجمعة ‌او‌ الاثنين‌)

عاشورا جمعه‌ ‌بود‌ و سقيفه‌ دو شنبه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 79)- آری «فرعون، قوم خود را گمراه ساخت و هرگز هدایتشان نکرد» (وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدی).

نکات آیه

۱ - فرعون، نقش اساسى و تعیین کننده اى در گمراهى مردم خود داشت. (و أضلّ فرعون قومه)

۲ - رهبران و حاکمان جوامع، داراى نقشى بسیار مؤثر در گمراهى و یا هدایت مردم (و أضلّ فرعون قومه )

۳ - هدایت کردن مردم، از مسؤولیت هاى حاکمان و پیشوایان (و أضلّ فرعون قومه و ما هدى) مضمون «أضلّ» و «و ما هدى» یکى است و تکرار معنا به لفظى دیگر است. شاید جمله «ما هدى» به این لحاظ باشد که آنچه از حاکمان و پیشوایان توقع مى رود، هدایت کردن مردم است.

۴ - نابودى فرعونیان و متلاشى شدن نظام حکومتى آنان، از پى آمدهاى متابعت آنان از فرعون بود. (فغشیهم ... و أضلّ فرعون قومه و ما هدى)

موضوعات مرتبط

  • رهبران: مسؤولیت رهبران ۳; نقش رهبران ۲
  • رهبرى: اضلال رهبرى ۲; هدایتگرى رهبرى ۲
  • فرعونیان: عوامل گمراهى فرعونیان ۱; عوامل هلاکت فرعونیان ۴
  • فرعون: آثار پیروى از فرعون ۴; اضلال فرعون ۱
  • گمراهى: عوامل گمراهى ۲
  • مردم: اهمیت هدایت مردم ۳
  • هدایت: عوامل هدایت ۲

منابع