الشعراء ١٤٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۱۳ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
إِنِّي‌ لَکُمْ‌ رَسُولٌ‌ أَمِينٌ‌

ترجمه

من برای شما پیامبری امین هستم!

من براى شما فرستاده‌اى امين هستم
من براى شما فرستاده‌اى در خور اعتمادم.
من برای شما پیغمبری بسیار امین (و خیر خواه) هستم.
بی تردید من برای شما فرستاده ای امینم،
من براى شما پيامبرى امين هستم.
من برای شما پیامبری امینم‌
من براى شما پيامبرى امينم.
من بی‌گمان برایتان پیغمبر امینی هستم.
«من همواره برای شما فرستاده‌ای در خور اعتمادم.»
همانا منم برای شما فرستاده امین‌

I am to you a faithful messenger.
ترتیل:
ترجمه:
الشعراء ١٤٢ آیه ١٤٣ الشعراء ١٤٤
سوره : سوره الشعراء
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ «141» إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صالِحٌ أَ لا تَتَّقُونَ «142» إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ «143» فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ «144»

قوم ثمود (نيز) پيامبران را تكذيب كردند. آنگاه كه برادرشان صالح به آنان گفت: آيا (از شرك و انحراف) پروا نمى‌كنيد؟ من براى شما پيامبرى امين هستم. پس از خداوند پروا كنيد واز من اطاعت نماييد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (143)

جلد 9 - صفحه 473

إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ‌: بدرستى كه من مر شما را فرستاده‌ام مشهور به امانت و ديانت و راستى در اقوال و درستى در افعال.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ (141) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صالِحٌ أَ لا تَتَّقُونَ (142) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (143) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (144) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى‌ رَبِّ الْعالَمِينَ (145)

أَ تُتْرَكُونَ فِي ما هاهُنا آمِنِينَ (146) فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (147) وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِيمٌ (148) وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ (149) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (150)

وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ (151) الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ (152) قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرِينَ (153) ما أَنْتَ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (154) قالَ هذِهِ ناقَةٌ لَها شِرْبٌ وَ لَكُمْ شِرْبُ يَوْمٍ مَعْلُومٍ (155)

وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ (156) فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِينَ (157) فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (158) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (159)

ترجمه‌

تكذيب كردند قوم ثمود فرستادگان را

وقتى كه گفت بآنها برادرشان صالح آيا نمى‌پرهيزيد

همانا من براى شما پيمبرى امينم‌

پس بترسيد از خدا و فرمان بريد مرا

و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزدم مگر بر پروردگار جهانيان‌

آيا واگذاشته ميشويد در آنچه هستيد اينجا ايمنان‌

در بوستانها و چشمه سارها

و كشت‌ها و درختان خرمائيكه شكوفه آنها لطيف است‌

و ميتراشيد از كوهها خانه‌هائى با آنكه ما هرانيد

پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا


جلد 4 صفحه 121

و اطاعت مكنيد فرمان تجاوز كنندگانرا

آنانكه فساد ميكنند در زمين و اصلاح نميكنند

گفتند جز اين نيست كه توئى از زياد سحر كرده شدگان‌

نيستى تو مگر انسانى مانند ما پس بياور نشانه‌اى اگر هستى از راستگويان‌

گفت اين ماده شترى است براى آن نوبه آب است و براى شما نوبه روزى معيّن‌

و اصابت منمائيد آنرا ببدى پس بگيرد شما را عذاب روزى بزرگ‌

پس پى كردند آنرا پس گرديدند پشيمان‌

پس گرفت آنها را عذاب همانا در اين هر آينه آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان‌

و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.

تفسير

خداوند متعال پس از پنج آيه كه تفسير آنها در قصص سابقه گذشت نقل فرموده كلام حضرت صالح را بقوم خودش كه بنام سر سلسله‌شان معروف بقبيله ثمود بودند باين تقريب كه آيا تصوّر كرديد بهمين حال كه در ناز و نعمتيد باقى و از حوادث دهر مصون و مأمون خواهيد بود نه چنين است باين حال واگذار نخواهيد شد اين نعمتها كه در اين زمان خداوند بشما عنايت فرموده از قبيل باغها و چشمه‌سارها و كشتزارها و درختان خرما كه شكوفه و غلاف خوشه‌هاى آنها لطيف و نرم و نازك است كه كاشف از خوبى و نرمى و لطافت ميوه آن باشد در صورت تخلّف از امر الهى نيست و نابود خواهد شد و اين خانه‌هاى رفيعى كه در كوهها با كمال استادى و مهارت براى خود ميتراشيد براى شما باقى نمى‌ماند و بعضى فرهين بحذف الف قرائت نموده‌اند يعنى با تكبر و نشاط و دلخوشى پس از خدا بترسيد و كارى نكنيد كه موجب خشم خدا شود و اطاعت كنيد مرا كه امر من امر خدا است و من بدون دستور او دستورى نميدهم و اطاعت نكنيد امر مردمان متجاوز را كه رؤساء قوم بودند و غير از فتنه و فساد كارى نداشتند و آنها در جواب گفتند تو از كسانى هستى كه زياد برايت سحر نموده‌اند بقدرى كه عقلت زائل شده و قمى ره فرموده مراد آنستكه ميان تهى هستى مانند ساير افراد بشر و اگر پيغمبر بودى مثل ما نبودى و مؤكّد اينمعنى است كه بعد از اين گفتند نيستى تو مگر بشرى مانند ما اگر راست ميگوئى معجزى بياور تا ما تو را تصديق نمائيم و


جلد 4 صفحه 122

آنحضرت بتفصيلى كه در سوره اعراف مستوفى گذشت براى آنها از كوه ماده شترى بيرون آورد كه بنا شد آب رودخانه يك روز نوبه آن ناقه و يك روز نوبه آنها باشد و بهيچ وجه آنها مزاحم نوبه آن نشوند و آسيبى هم بآن نرسانند و فرمود اگر شما بآن تعدّى نمائيد بعذاب روز بزرگ كه بزرگى آن براى بزرگى عذاب آن روز است معذّب خواهيد شد و آنها براى آنكه نميخواستند با آن هم نوبه باشند يكنفر از خودشان را مأمور بقتل آنحيوان نمودند و بقيّه با او كمك كردند و گوشتش را قسمت كردند و خوردند و پشيمان شدند وقتى كه عذاب را معاينه نمودند كه آنوقت پشيمانى سودى ندارد و توبه قبول نميشود و آن عذاب صيحه آسمانى يا زلزله زمينى يا بدنى بود كه در سور سابقه مفصلا ذكر شده است و جمل اخيره مفسّره در قصص سابقه است و باغراضى كه اخيرا بيان شد در ذيل هر قصه تكرار شده و خواهد شد و در نهج البلاغه است كه همانا شريك ميكند مردم را در امرى رضا و سخط، ناقه ثمود را يكنفر از آنها پى كرد ولى خدا عذاب را بر همه نازل فرمود چون همه راضى بآن شدند و نسبت عقر را بهمه داد كه فرمود فعقروها فأصبحوا نادمين و زمين آنها در اثر خسف شكسته و گداخته گرديد و نيز از آنحضرت روايت شده كه اول چشمه‌ئى كه جارى شد در زمين آن بود كه خدا براى صالح عليه السّلام جارى فرمود و آبش را بنوبه براى ناقه و آنها مقرّر داشت و فرمود لها شرب و لكم شرب يوم معلوم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنِّي‌ لَكُم‌ رَسُول‌ٌ أَمِين‌ٌ (143) فَاتَّقُوا اللّه‌َ وَ أَطِيعُون‌ِ (144) وَ ما أَسئَلُكُم‌ عَلَيه‌ِ مِن‌ أَجرٍ إِن‌ أَجرِي‌َ إِلاّ عَلي‌ رَب‌ِّ العالَمِين‌َ (145)

شرحش‌ بعين‌ ‌در‌ مورد نوح‌ گذشت‌ احتياج‌ بتكرار ندارد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 143)- سپس برای معرفی خویش می‌گوید: «من برای شما فرستاده‌ای امینم، (إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ) و سوابق من در میان شما شاهد گویای این مدعاست.

نکات آیه

۱ - تأکید صالح(ع) بر رسالت الهى خویش براى قومش (إنّى لکم رسول)

۲ - فراخوانى صالح(ع) قومش را، به پذیرفتن رسالت وى، اعتماد کردن به او و جدى گرفتن هشدارهایش (ألاتتّقون . إنّى لکم رسول أمین) واژه «أمین» مى تواند از ریشه «أمن» و به معناى «مأمون»; (یعنى، فرد مورد اعتماد) باشد. بنابراین آوردن این قید دعوتى است از جانب صالح(ع) که به او اعتماد کنند و به سخنانش گوش فرا دهند و هشدارهایش را جدى بگیرند.

۳ - تأکید صالح(ع) بر امانت دارى خویش در ابلاغ پیام الهى (إنّى لکم رسول أمین) برداشت یاد شده بدان احتمال است که کلمه «أمین» از ریشه «أمانة» (مقابل «خیانة») مشتق شده باشد.

۴ - امانت در تبلیغ، مهم ترین ویژگى رسولان الهى (إنّى لکم رسول أمین) اختصاص به ذکر یافتن امانت از میان همه صفات دیگر، بیانگر اهمیت برتر آن در راستاى ابلاغ پیام وحى است.

۵ - تصریح صالح(ع) بر خیرخواهى خود و تضمین منافع ثمودیان در پرتو رسالت خویش (إنّى لکم رسول أمین) برداشت یاد شده، با توجه به قید «لکم» (همراه با لام انتفاع) استفاده مى شود.

۶ - صالح(ع)، شخصیتى خوشنام و امانت دار در میان ثمودیان (إنّى لکم رسول أمین) تأکید صالح(ع) بر امین بودن خود، در صورتى ثمربخش است که وى از پیشینه اى همراه با خوشنامى و امانت دارى برخوردار باشد.

موضوعات مرتبط

  • انبیا: امانتدارى انبیا ۴; ویژگیهاى انبیا ۴
  • تبلیغ: امانتدارى در تبلیغ ۳، ۴
  • صالح(ع): آثار نبوت صالح(ع) ۵; اظهار خیرخواهى صالح(ع) ۵; اعتماد به صالح(ع) ۲; امانتدارى صالح(ع) ۳، ۶; تبلیغ صالح(ع) ۳; خوشنامى صالح(ع) ۶; دعوتهاى صالح(ع) ۲; رسالت صالح(ع) ۱; فضایل صالح(ع) ۶; قبول هشدارهاى صالح(ع) ۲ ; قصه صالح(ع) ۲، ۵
  • قوم ثمود: حفظ منافع قوم ثمود ۵; دعوت از قوم ثمود ۲

منابع