الزخرف ٧٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۹ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۲۶ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
وَ تِلْکَ‌ الْجَنَّةُ الَّتِي‌ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنْتُمْ‌ تَعْمَلُونَ‌

ترجمه

این بهشتی است که شما وارث آن می‌شوید بخاطر اعمالی که انجام می‌دادید!

|و اين همان بهشتى است كه به [پاداش‌] آنچه مى‌كرديد وارث آن شده‌ايد
و اين است همان بهشتى كه به [پاداش‌] آنچه مى‌كرديد ميراث يافتيد.
این همان بهشتی است که از اعمال (صالح) خود به ارث یافتید.
این بهشتی است که شما به پاداش اعمالی که همواره انجام می دادید، میراث یافتید.
اين بهشتى است كه به پاداش كارهايى كه كرده‌ايد به ميراثش مى‌بريد.
و این بهشتی است که به خاطر کار و کردارتان به شما رسیده است‌
و اين است بهشتى كه به پاداش آنچه مى‌كرديد به ميراث مى‌بريد.
این بهشتی است که به سبب کارهائی که می‌کرده‌اید، بدان دست یافته‌اید.
و آن است همان بهشتی که به آنچه می‌کرده‌اید میراث یافتید.
و این است بهشتی که ارث داده شدیدش بدانچه بودید می‌کردید

Such is the Garden you are made to inherit, because of what you used to do.
ترتیل:
ترجمه:
الزخرف ٧١ آیه ٧٢ الزخرف ٧٣
سوره : سوره الزخرف
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أُورِثْتُمُوهَا»: مال شما شده است و به شما رسیده است (نگا: اعراف / ، مریم / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «72»

و اين است بهشتى كه به خاطر عملكردتان به ميراث برده‌ايد.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (72)

وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي‌: و آن بهشت موعود بهشتى است، أُورِثْتُمُوها: ميراث دادند به شما، بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ‌: به سبب آنچه بوديد كه عمل مى‌كرديد از انواع طاعات و عبادات و خيرات و مبرات.

نكته:

تسميه اعطاء بهشت به ميراث به جهت تشبيه بهشت است در بقاى بر اهل استحقاق به ميراثى كه به وارث مستحق باقى ماند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ (66) الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِينَ (67) يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ (68) الَّذِينَ آمَنُوا بِآياتِنا وَ كانُوا مُسْلِمِينَ (69) ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ (70)

يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ (71) وَ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (72) لَكُمْ فِيها فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْها تَأْكُلُونَ (73) إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ (74) لا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ (75)

ترجمه‌

آيا انتظار ميكشند مگر قيامت را كه بيايد آنانرا ناگهان با آنكه آنها ندانند

دوستان در چنين روز بعضيشان براى بعضى دشمنند مگر پرهيزكاران‌

اى بندگان من نيست ترسى بر شما امروز و نه شما اندوهگين ميشويد

آنانكه گرويدند بآيتهاى ما و بودند منقادان اوامر ما

وارد شويد ببهشت شما و همسرانتان آنجا اكرام و مسرور خواهيد شد

بگردش درآورده شود بر آنان قدحها و تنگ‌هائى از طلا و در آنست آنچه ميخواهد آنرا نفسها و لذّت ميبرد چشمها و شما در آن جاودانيانيد

و اين آن بهشتى است كه بارث داده شديد آنرا بسبب آنچه بوديد


جلد 4 صفحه 614

كه ميكرديد

براى شما در آن ميوه بسيار است كه از آنها ميخوريد

همانا گناهكاران در عذاب دوزخ جاودانيانند

تخفيف داده نشود بر آنها و آنان در آن نوميدانند.

تفسير

خداوند متعال براى توبيخ و ملامت كفّار و فجّار ميفرمايد كه آيا بعد از آمدن قرآن و كشف حقائق براى فرق مختلفه آنان باز منتظر چيزى هستند جز روز قيامت كه ناگهان بر آنها وارد و آنان بكلّى غافل و بى‌خبر از آن باشند چون ايمان بآن ندارند و بايد دانست كه دوستانى كه براى امور دنيوى با يكديگر مرافقت مينمايند بدون غرض الهى در آخرت با هم دشمن ميشوند چنانچه از امام صادق عليه السّلام نقل شده چون آنجا معلوم ميشود كه هر يك موجب بعد ديگرى از مقام ربوبى شده‌اند و بيكديگر ضرر اخروى وارد نموده‌اند ولى دوستى و معاشرت و مرافقتى كه براى خدا باشد مانند دوستى اهل تقوى با يكديگر در دنيا هميشه باقى و برقرار خواهد بود و در آنروز خداوند بآنها ميفرمايد اى بندگان من خوف و ترس و حزن و اندوه شما تمام شد امروز روز آسايش و راحتى شما است تا خدا خدائى ميكند و مخاطب كسانى هستند كه ايمان آوردند بائمه اطهار و مطيع و منقاد ايشان بودند چون اطاعت و انقياد از ايشان اطاعت و انقياد از خدا و پيغمبر است چنانچه مراد از متّقين هم بروايت كافى از امام صادق عليه السّلام شيعيان ايشانند و امر ميشود بآنها كه داخل بهشت شويد بازنهاتان در دنيا كه شيعه بودند اكرام و پذيرائى ميشود از شما كه مسرور شويد بطوريكه آثار سرور از چهره شما نمايان باشد و آنها داخل ميشوند و گردش ميكنند در اطراف ايشان حوران و غلمان بهشتى با قدحهائى مملوّ از طعام و تنگهائى پر از شراب طهور بهشتى كه تمام آنها از طلاى خالص است و در بهشت است آنچه نفس و دل مؤمن بخواهد از طعام و شراب و لباس و تعيّن و تجمّل و تغنّى و خلوت و جلوت و صحبت و عشرت و انواع لذائذ روحى و جسمى كه بچشم ديده شود مانند گل و سبزه و درخت و آب جارى و قصر عالى كه لذّت نظرى دارد و غير اينها كه قبلا ذكر شد و همه در آن هميشه سالم و غانم و باقى و برقرار خواهند بود و بالاتر از همه آنكه اهل تقوى اين بهشت و نعمتهاى آنرا باستحقاق در مقابل اعمالشان در دنيا مالك ميشوند و از كفّار و فجّار ارث ميبرند


جلد 4 صفحه 615

بتقريبى كه در اوّل سوره المؤمنون نقل شد و اوصاف ميوه‌هاى گوناگون زياد بهشتى مكرّر ذكر شده و اجمالش آنستكه تمام محسّنات ميوه‌هاى دنيا را دارد و از تمام عيوب آنها مبرّى است و هر چه از آنها خورده شود كم نميشود و آنجا در هر خوراكى بقدريكه شخص در دنيا خورده ميخورد و كفّار و مشركين (و قمّى ره فرموده دشمنان آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم) در عذاب جهنّم مخلّدند و تخفيف عذابى براى آنها نيست و مأيوس از هر خيرى ميباشند و تشتهى الأنفس بدون ضمير مفعول نيز قرائت شده و گفته‌اند آن بهتر است براى آنكه كلمه طولانى نشود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ تِلك‌َ الجَنَّةُ الَّتِي‌ أُورِثتُمُوها بِما كُنتُم‌ تَعمَلُون‌َ (72) لَكُم‌ فِيها فاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنها تَأكُلُون‌َ (73)

جلد 16 - صفحه 56

و ‌اينکه‌ ‌است‌ بهشتي‌ ‌آن‌ چناني‌ ‌که‌ ‌به‌ ميراث‌ داديم‌ ‌به‌ ‌شما‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌به‌ واسطه آنچه‌ بوديد عمل‌ مي‌كرديد ‌از‌ ‌براي‌ ‌شما‌ ‌در‌ ‌آن‌ بهشت‌ ميوه‌هاي‌ فراواني‌ ‌است‌ ‌از‌ ‌آنها‌ مي‌خوريد.

‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ بيان‌ ميوه‌هاي‌ بهشت‌ ‌را‌ فرموده‌ و ‌در‌ جاهاي‌ ديگر انهار بهشت‌ و قصور و تختها و تكيه‌گاه‌ها و فرش‌ها و حوريان‌ و ساير نعم‌ ‌آن‌ ‌را‌ بيان‌ فرموده‌ مَثَل‌ُ الجَنَّةِ الَّتِي‌ وُعِدَ المُتَّقُون‌َ فِيها أَنهارٌ مِن‌ ماءٍ غَيرِ آسِن‌ٍ وَ أَنهارٌ مِن‌ لَبَن‌ٍ لَم‌ يَتَغَيَّر طَعمُه‌ُ وَ أَنهارٌ مِن‌ خَمرٍ لَذَّةٍ لِلشّارِبِين‌َ وَ أَنهارٌ مِن‌ عَسَل‌ٍ مُصَفًّي‌ وَ لَهُم‌ فِيها مِن‌ كُل‌ِّ الثَّمَرات‌ِ‌-‌ ‌محمّد‌ آيه 16 و 17‌-‌ فِي‌ جَنَّةٍ عالِيَةٍ لا تَسمَع‌ُ فِيها لاغِيَةً فِيها عَين‌ٌ جارِيَةٌ فِيها سُرُرٌ مَرفُوعَةٌ وَ أَكواب‌ٌ مَوضُوعَةٌ وَ نَمارِق‌ُ مَصفُوفَةٌ وَ زَرابِي‌ُّ مَبثُوثَةٌ‌-‌ غاشيه‌ آيه 11 ‌الي‌ 16‌-‌ و ‌در‌ سوره الرحمن‌ ‌از‌ آيه 46 ‌الي‌ آيه 76 اوصاف‌ بهشت‌ ‌را‌ بيان‌ مي‌كند مثل‌ ذَواتا أَفنان‌ٍ‌-‌ عَينان‌ِ تَجرِيان‌ِ‌-‌ مِن‌ كُل‌ِّ فاكِهَةٍ زَوجان‌ِ‌-‌ فُرُش‌ٍ بَطائِنُها مِن‌ إِستَبرَق‌ٍ‌-‌ فِيهِن‌َّ خَيرات‌ٌ حِسان‌ٌ‌-‌ حُورٌ مَقصُورات‌ٌ فِي‌ الخِيام‌ِ‌-‌ مُتَّكِئِين‌َ عَلي‌ رَفرَف‌ٍ خُضرٍ وَ عَبقَرِي‌ٍّ حِسان‌ٍ‌-‌ و ‌غير‌ اين‌ها‌-‌ و ‌هم‌ چنين‌ ‌در‌ سوره واقعه‌ ‌براي‌ اوصاف‌ سابقين‌ و اصحاب‌ يمين‌ و ساير سور قرآني‌ و ‌در‌ اخبار بسيار و گفتيم‌ تمام‌ اينها ‌به‌ اندازه فهم‌ بشر ‌است‌ و الا اوصاف‌ بهشت‌ ‌لا‌ يدرك‌ و ‌لا‌ يوصف‌ ‌است‌ و تعبير ‌به‌ ميراث‌ شايد اشاره‌ ‌باشد‌ ‌به‌ اينكه‌ ‌از‌ راه‌ تفضل‌ ‌است‌ نه‌ استحقاق‌ زيرا چيزي‌ ‌را‌ ‌که‌ انسان‌ مالك‌ مي‌شود ‌ يا ‌ بحيازت‌ ‌است‌ مثل‌ صيد ‌که‌ ‌به‌ ازاء زحمت‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ ‌به‌ معامله‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌به‌ ازاء عوض‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ ‌به‌ اجرت‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌به‌ ازاء عمل‌ ‌است‌ و اما ميراث‌ نه‌ ‌به‌ ازاء زحمت‌ ‌است‌ و نه‌ عوض‌ و نه‌ عمل‌ فقط قابليت‌ مي‌خواهد ‌تا‌ اينجا اوصاف‌ مؤمنين‌ و متقين‌.

و اما مجرمين‌، ميفرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 72)- در اینجا برای این که روشن شود این همه نعمتهای بهشتی را به «بها» می‌دهند و به «بهانه» نمی‌دهند می‌افزاید: «این بهشتی است که شما وارث آن می‌شوید به خاطر اعمالی که انجام می‌دادید» (وَ تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی أُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).

اشاره به این که اعمال شما پایه اصلی نجات شماست، ولی آنچه دریافت می‌دارید در مقایسه با اعمالتان آنقدر برتری دارد که گویی همه را رایگان از فضل الهی به دست آورده‌اید!

نکات آیه

۱ - بهشت با نعمت هاى فراوان و پایان ناپذیر آن، پاداش عملکرد پرهیزگاران (و تلک الجنّة الّتى أُورثتموها بما کنتم تعملون)

۲ - پایدارى و مداومت در اعمال نیک، مایه راه یابى به بهشت (و تلک الجنّة ... بما کنتم تعملون) با توجه به واژه «کنتم» - که دلالت بر استمرار دارد - استفاده مى شود براى دستیابى به نعمت بهشتى، باید در انجام اعمال نیک مداومت داشت.

۳ - نعمت هاى بهشتى، تفضل الهى و افزون بر استحقاق آدمى است.* (تلک الجنّة الّتى أُورثتموها) واژه «اُورثتموه» از ماده «ارث») به معناى رسیدن مال بدون عوض و زحمت است. عبارت «بما کنتم تعملون» نیز نقش عمل را در رسیدن به بهشت بیان مى کند. این مطلب نشانگر آن است که عمل تنها زمینه اى براى دستیابى به بهشت است و نعمت هاى بى کران الهى در آن، تفضل الهى است.

موضوعات مرتبط

  • انسان: تفضل به انسان ۳
  • بهشت: پاداش بهشت ۱; جاودانگى نعمتهاى بهشت ۱; موجبات بهشت ۲; نعمتهاى بهشت ۳; وفور نعمتهاى بهشت۱
  • خدا: فضل خدا ۳
  • عمل صالح: آثار استقامت در عمل صالح ۲; آثار تداوم عمل صالح ۲; پاداش عمل صالح ۱
  • متقین: پاداش متقین ۱

منابع