الطور ١٨
کپی متن آیه |
---|
فَاکِهِينَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ |
ترجمه
الطور ١٧ | آیه ١٨ | الطور ١٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَاکِهِینَ»: افراد شاد و مسرور (نگا: یس / ، دخان / ).
تفسیر
- آيات ۱۱ - ۲۸ سوره طور
- عذاب مُكذّبان، عين عمل آنهاست و از آنان جدا شدنى نيست
- معناى اين كه در وصف متقين فرمود: «فَاكِهين بِمَا آتَاهُم رَبُّهُم ...»
- توضيح آيه: «وَ الّذِينَ آمنُوا وَ اتّبَعَتهُم ذُرّيَتُهُم بِإيمَانٍ ألحَقنَا بِهِم ذُرّيَتهُم...»
- معناى جمله: «هر انسانی، در گروِ عمل خویش است»
- شرح پاره اى از لذّت ها و نعمت هاى اهل بهشت
- معناى اين كه بهشتيان مى گويند: «ما، در خانواده مان، مشفق بوديم»
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «18»
به آنچه پروردگارشان به آنان داده، شاد و مسرورند و پروردگارشان آنان را از عذاب دوزخ حفظ كرده است.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «18»
فاكِهِينَ: در حالتى كه لذت برندگان و خوشحالان باشند، بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ:
به آنچه عطا فرموده ايشان را پروردگارشان از نعم بىپايان، وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ: و نگاه داشت ايشان را پروردگارشان، عَذابَ الْجَحِيمِ: از عذاب جهنم، يعنى اينكه در آن روز بهشتيان فرحان و شادان باشند به سبب عطاى حق سبحانه باشد از انواع نعم و نگاه داشتن ايشان از عذاب جهنم، يا متقيان در بهشت باشند در حالتى كه نگاهداشته باشد خدا ايشان را از عذاب جهنم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ «17» فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ «18» كُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئاً بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «19» مُتَّكِئِينَ عَلى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ «20» وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهِينٌ «21»
وَ أَمْدَدْناهُمْ بِفاكِهَةٍ وَ لَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ «22» يَتَنازَعُونَ فِيها كَأْساً لا لَغْوٌ فِيها وَ لا تَأْثِيمٌ «23» وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ «24» وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ يَتَساءَلُونَ «25» قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ «26»
فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا وَ وَقانا عَذابَ السَّمُومِ «27» إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ «28»
جلد 5 صفحه 75
ترجمه
همانا پرهيزكاران در بهشتها و نعمتند
با آنكه متنعّم و شاد مانند بآنچه داده است بايشان پروردگارشان و نگاه داشت آنان را پروردگارشان از عذاب دوزخ
بخوريد و بياشاميد گواراى شما باد بپاداش آنچه كه ميكردند
تكيهزدگان بر تختهاى رديف هم نهاده و تزويج نموديم ايشانرا با زنان سفيد پوست درشت چشم
و آنانكه ايمان آوردند و پيرو شدند از ايشان فرزندانشان در ايمان ملحق ساختيم بايشان فرزندانشان را و كم نكرديم از جزاى عملشان چيزى هر مردى بآنچه كسب كرده در گرو است
و پيوسته دهيم بايشان ميوه و گوشت از آنچه رغبت و ميل ميكنند
ميگيرند از يكديگر در آن بهشتها جام شرابى را كه نه بيهودهگوئى در آن معمول است و نه كار زشت كردن
و ميگردند گرد ايشان پسرانى كه مخصوص ايشانند تو گوئى آنان مرواريد در صدف پنهانند
و روى آورند بعضيشان بر بعضى از يكديگر ميپرسند گويند
همانا ما بوديم پيش از اين در ميان كسانمان ترسندگان
پس منّت نهاد خدا بر ما و محفوظ داشت ما را از عذاب آتش سوزان
همانا ما از اين پيش ميخوانديم او را همانا او است نيكوكار مهربان.
تفسير
خداوند متعال بر حسب معمول در كلام خود بعد از احوال كفّار بيان فرموده است احوال اهل ايمان و تقوى را كه در باغهاى پردرخت و نعمتهاى گوناگون متنعّم و متلذّذ و شاد مانند كه خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ فرمود و بچنين فوز عظيم كه بوصف در نيايد نائل شدند و بآنها گفته ميشود بخوريد و بياشاميد گواراى وجود شما براى آنكه كسانى بوديد در دنيا كه بوظايف خود عمل مينموديد و اينها پاداش شما است كه در مقابل كار شما و باستحقاق بشما رسيده است و ايشان بر تختهائى كه رديف يكديگر قرار داده شده نشسته و بر بالشها تكيه دادهاند و خداوند دختران سفيد پوست آهوى چشم را كه سياهى
جلد 5 صفحه 76
آن بر سفيدى غالب و درشت خوشحالت باشد براى آنان تزويج و جفت قرار داده و ساير اوصاف كمال و جمال آنها قبلا كرارا ذكر شده است و كسانيكه ايمان آوردند و اولاد ايشان به تبع آنها قبول اسلام نمودند اگر چه اعتقاد آنها كامل نباشد و عملشان كمتر از پدرانشان باشد صغير باشند يا كبير خداوند باحترام پدرانشان و براى خشنودى آنها ذريّه و نسل آنانرا ملحق بايشان فرموده هم درجه آنها در بهشت قرار ميدهد و در مقابل اين كرامت چيزى از پاداش اعمال آنها كاسته نميفرمايد بلكه صرف تفضّل است و در كافى و فقيه و توحيد از امام صادق عليه السّلام و در حديث نبوى اينمعنى نقل شده و از چند روايت معتبر استفاده ميشود كه اطفال اهل ايمان در بهشت تحت تربيت حضرت ابراهيم و ساره قرار ميگيرند و از درخت مخصوصى تغذّى مينمايند و روز قيامت ملبّس و معطّر بپدرانشان هديه داده ميشوند و اين روايات در ذيل اين آيه و در تفسير آن وارد شده است و فرد اكمل اين الحاق تبعيّت ذريّه طاهره پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام است در درجات آن دو و در بعضى از روايات به اين معنى اشاره و بكمتر نبودن ائمه اطهار از امير المؤمنين عليه السّلام در حجيّت قول و اطاعت امر بنصّ پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم تصريح شده است و پس از اين براى آنكه فرزندان مغرور بعمل پدران خود نشوند ميفرمايد هر كس در گرو عمل خود ميباشد اگر عملش خوب شد آزاد ميگردد و اگر عملش بد شد هلاك ميشود بلى اگر عمل پسر خوب و عمل پدر خوبتر باشد براى كرامت پدر پسر را با او محشور خواهند نمود و باز عود باحوال اهل تقوى نموده ميفرمايد پى در پى براى ايشان از انواع ميوجات و اقسام گوشتهاى پرندگان و چرندگان حلال گوشت هر چه مايل باشند و اشتها داشته باشند حاضر و آماده ميگردد و جامهاى شراب طهور بهشتى را بيكديگر تعارف نموده و از هم ميگيرند و مىنوشند بدون آنكه در بين سخن لغو و ناروائى گفته شود يا بعد كار زشتى از ايشان صادر گردد كه معمول شراب خواران دنيا است يعنى آن جام نه موجب ياوهگوئى ميشود نه موجب گناه و كأس مؤنّث مجازى است و پسران خوش صورتى گرد ايشان براى خدمتگزارى ميگردند كه مملوك آنانند و در سفيدى و صفا و جلوه مانند مرواريدى
جلد 5 صفحه 77
هستند كه تازه از صدف بيرون آمده در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه پرسيدند خدمتگزاران كه مانند لؤلؤ باشند پس آنها چگونه خواهند بود فرمود قسم بخدائيكه جان من در دست قدرت او است فضيلت مخدوم بر خادم مانند فضيلت ماه شب چهارده است بر ساير ستارگان و در ضمن با يكديگر صحبت ميكنند يكى برفقايش ميگويد حال شما در دنيا چگونه بود كه به اين مقام رسيديد آنها جواب ميدهند ما در دنيا در بين كسانمان خدا ترس بوديم پس او بر ما منّت نهاد و ما را از عذاب آتش سوزان يا نافذ در مسامات بدن مانند باد سام نجات داد و حفظ فرمود ما در دنيا خدا را بيگانگى ميخوانديم و باخلاص عبادت ميكرديم و او محسن و نيكوكار و مهربان بر بندگان است لذا ما را باين نعم بىپايان متنعّم فرموده و باين مقامات عاليات فائز ساخته است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فاكِهِينَ بِما آتاهُم رَبُّهُم وَ وَقاهُم رَبُّهُم عَذابَ الجَحِيمِ «18»
لذت ميبرند به آنچه به آنها عنايت فرموده پروردگار آنها و حفظ فرموده و باز داشته آنها را پروردگار آنها از عذاب جحيم.
فاكِهِينَ بعضي گفتند: متنعمين و بعضي گفتند: متعجبين و ما ميگوئيم مسرورين و ملتذين.
بِما آتاهُم رَبُّهُم از حور و قصور و فواكه و انهار و ماكولات و مشروبات و البسه و ارائك و فرش مرفوعة و نمارق مصفوفة و زرابي مبثوثة و حشر با اولياء و از همه بالاتر خشنودي حق و قرب به جوار رحمت او.
وَ وَقاهُم رَبُّهُم عَذابَ الجَحِيمِ که مشاهده ميكنند اهل عذاب را ميگويند الحَمدُ لِلّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهتَدِيَ لَو لا أَن هَدانَا اللّهُ اعراف آيه 41.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 18)- سپس به تأثیر این نعمتهای بزرگ بر روحیه بهشتیان اشاره کرده، میگوید: «و از آنچه پروردگارشان به آنها داده شاد و مسرورند» و سخنان شیرین و دلپذیر در این باره میگویند (فاکِهِینَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ).
آری! از خوشحالی در پوست نمیگنجند، پیوسته با هم مزاح میکنند، و دلهای آنها از هر گونه اندوه و غم تهی است، و آرامش فوق العادهای را احساس میکنند.
بخصوص این که: خدا به آنها اطمینان خاطر در برابر مجازات داده «و آنان را از عذاب دوزخ نگاهداشته است» (وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِیمِ).
این جمله دو معنی میتواند داشته باشد: نخست بیان نعمت مستقلی در مقابل نعمتهای دیگر پروردگار، دیگر این که: دنباله کلام سابق باشد یعنی بهشتیان از دو چیز مسرورند، نخست به خاطر نعمتهائی که خداوند به آنها داده، و دیگر به خاطر عذابهائی که از آنها دور ساخته است.
نکات آیه
۱ - شادمانى تقواپیشگان در بهشت، از عطایاى پروردگار به آنان (فکهین بما ءاتیهم ربّهم) «فاکه» (از مصدر «فکاهه») به معناى شادمان است.
۲ - بهشت و نعمت هاى گسترده آن، مایه بهرهورى و لذت کامل بهشتیان - و نه مانند امکانات محدود و ناقص دنیوى - * (فکهین بما ءاتیهم ربّهم) ممکن است که «فاکهین»، تعریض به امکانات دنیا داشته باشد که معمولاً بشر قادر به بهرهورى کامل از آنها نیست و لذت آن، آمیخته با محرومیت ها است.
۳ - شادمانى و عیشِ بهشتیان، فضل الهى در قبال تعهد و تقواى ایشان (إنّ المتّقین ... فکهین بما ءاتیهم ربّهم)
۴ - بهشت، جلوه ربوبیت خداوند، در حق تقواپیشگان (إنّ المتّقین فى جنّ-ت ... ءاتیهم ربّهم) مطرح ساختن ربوبیت خداوند، در مقام اعطاى بهشت به پرهیزکاران و نیز اضافه «رب» به «هم»، مطلب بالا را افاده مى کند.
۵ - یاد نعمت ها و تعظیم عطایاى خداوند، نقل مجلس انس متقین، در بهشت * (فکهین بما ءاتیهم ربّهم) در معناى «فاکهین» گفت و گوهاى دوستانه در مجالس انس آورده شده است.
۶ - رهایى از عذاب دوزخ در پرتو ربوبیت خداوند، خود نعمتى بزرگ براى تقواپیشگان (و وقیهم ربّهم عذاب الجحیم)
۷ - بهشتیان، مسرور و شادمان از لطف پروردگار خویش، به خاطر رهایى از دوزخ (فکهین بما ءاتیهم ربّهم و وقیهم ربّهم عذاب الجحیم)
۸ - «جحیم»، از نام هاى دوزخ (و وقیهم ربّهم عذاب الجحیم)
۹ - آتش دوزخ، سخت برافروخته و ملتهب (عذاب الجحیم) «جحمه» (مبدأ اشتقاق «جحیم») به شدت افروختگى و التهاب آتش اطلاق مى شود.
۱۰ - تقواپیشگان، مورد حفاظت خداوند از گرفتارى به جهنم، در قبال تلاش آنان براى حفظ ارزش هاى الهى در دنیا (إنّ المتّقین ... و وقیهم ربّهم عذاب الجحیم) با توجه به این که ریشه «متقین» و «وقاهم» از یک ماده مى باشد، ممکن است تعبیر «وقاهم» اشاره به مطلب بالا داشته باشد.
۱۱ - اعتراف متقین به نقش اصلى ربوبیت خداوند، در هدایت آنان به بهشت و نجات از دروخ (فکهین بما ءاتیهم ربّهم و وقیهم ربّهم عذاب الجحیم) قید «بماآتاهم...» مى رساند که پارسایان بهشتى، در عین برخوردارى از نعمت ها، گرفتار غفلت نشده و مغرور به تقواى خود نمى باشند; بلکه توجه دارند که به هر نعمتى رسیده اند و از هر بلایى که رهیده اند جز در پرتو امداد و رهنمودهاى رشد آفرین خداوند و الطاف او نبوده است.
۱۲ - ربوبیت و تکامل بخشى خداوند، داراى تداوم حتى درجهان آخرت (فکهین بما ءاتیهم ربّهم و وقیهم ربّهم عذاب الجحیم) در صورتى که اضافه «ربّ» به «هم»، بیانگر ربوبیت قبلى و فعلى خداوند نسبت به بهشتیان باشد - و نه صرفاً به لحاظ گذشته - معلوم مى گردد که جریان تکامل بخشى در جهان آخرت نیز تداوم دارد. گفتنى است که تربیت کردن - که در واژه «ربّ» هست - عبارت است از ایجاد حالتى در شىء پس از حالت قبل، تا زمانى که به حد تمام و کمال برسد. (مفردات راغب)
موضوعات مرتبط
- ارزشها: آثار حفظ ارزشها ۱۰
- انسان: تکامل اخروى انسان ها ۱۲
- بهشت: موجبات بهشت ۱۱; ویژگیهاى بهشت ۲; ویژگى نعمتهاى بهشت۲
- بهشتیان: پاداش بهشتیان ۳; تقواى بهشتیان ۳; سرور بهشتیان ۳; عوامل سرور بهشتیان۷; عوامل لذایذ اخروى بهشتیان ۲; مجلس انس بهشتیان ۵; مربى بهشتیان ۴; نعمتهاى بهشتیان ۱
- تقوا: پاداش تقوا ۳
- جهنم: جحیم ۸; شعله آتش جهنم ۹; عوامل نجات از جهنم ۱۰; منشأ نجات از جهنم ۱۱; نامهاى جهنم ۸; ویژگیهاى آتش جهنم ۹
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۶، ۱۱; تداوم ربوبیت خدا ۱۲; عطایاى خدا ۱; نشانه هاى ربوبیت خدا ۴; نعمتهاى خدا ۶
- ذکر: ذکر نعمت در بهشت ۵
- فضل خدا: مشمولان فضل خدا ۳
- لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۷
- متقین: اقرار متقین ۱۱; پاداش دیندارى متقین ۱۰; سرور اخروى متقین۱; فضایل متقین ۴، ۱۰; متقین در بهشت ۱، ۴، ۵; منشأ نجات متقین ۱۱; منشأ هدایت متقین ۱۱; نعمتهاى متقین ۶
- نعمت: مراتب نعمت ۶; نعمت نجات از جهنم ۶، ۷
منابع