النبإ ٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۲۸ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
کَلاَّ سَيَعْلَمُونَ‌

ترجمه

چنین نیست که آنها فکر می‌کنند، و بزودی می‌فهمند!

چنين نيست [كه مى‌پندارند]، زودا كه بدانند
نه چنان است، به زودى خواهند دانست.
چنین نیست (که منکران پنداشته‌اند) به زودی (به وقت مرگ) خواهند دانست.
نه چنین است [که می پندارند] به زودی [به حتمی بودن وقوع آن] آگاه خواهند شد.
آرى، به زودى خواهند دانست.
چنین نیست، زودا که بدانند
نه چنان است [كه مى‌پندارند]، بزودى بدانند.
نه چنین است (که می‌پندارند)! به زودی خواهند فهمید.
نه چنان است. زودا (در برزخ) خواهند دانست.
نه چنین است زود است بدانند

Surely, they will find out.
ترتیل:
ترجمه:
النبإ ٣ آیه ٤ النبإ ٥
سوره : سوره النبإ
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«کَلاّ»: نه چنین است! (نگا: مریم / و ، مؤمنون / . «سَیَعْلَمُونَ»: خواهند دانست. مراد بعد از مرگ است. چرا که انسان بعد از مرگ متوجّه احوال و اوضاع خود می‌گردد.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


عَمَّ يَتَساءَلُونَ «1» عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ «2» الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ «3» كَلَّا سَيَعْلَمُونَ «4» ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ «5»

درباره چه از يكديگر مى‌پرسند؟ از خبر بزرگ. همان كه ايشان در باره آن اختلاف دارند. چنين نيست؛ زود است كه بدانند. باز چنين نيست؛ زود است كه بدانند.

جلد 10 - صفحه 359

نکته ها

واژه «نبأ» به معناى خبرِ مهم و حتمى است كه از آيات بعد فهميده مى‌شود مراد از آن خبر برپاشدن قيامت و رستاخيز است.

در روايات، حضرت على عليه السلام به عنوان يكى از مصاديقِ‌ «نَبَأٌ عَظِيمٌ» معرّفى شده است. «1»

درباره معاد، كفار چند گروهند: «الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ» بعضى آنرا محال و برخى بعيد دانسته و برخى ترديد مى‌ورزند و برخى ديگر لجاجت مى‌كنند.

سؤال، گاهى براى فهميدن مطلب است كه مورد تأييد و تأكيد قرآن است، چنانكه مى‌فرمايد: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» «2»* امّا گاهى سؤال، براى ايجاد تشكيك و ترديد در ذهن ديگران است، آنهم در امور قطعى و حتمى مانند وقوع قيامت كه قرآن در اين آيات، آن را مورد مذمّت قرار مى‌دهد.

پیام ها

1- شروع سخن با طرح سؤال، در تأثير كلام مؤثّر است. «عَمَّ يَتَساءَلُونَ»

2- تشكيك در قيامت، كار كافران است. «يَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ»

3- اگر سوال طبيعى بود بايد جواب داد: يسئلونك ... قل ولى اگر شيطنت بود.

برخورد لازم است. «كَلَّا سَيَعْلَمُونَ»

4- در برابر طعنه و كنايه به مقدّسات و باورهاى قطعى، با قاطعيّت بايد سخن گفت. «كَلَّا»

5- در برابر ترديد، بايد حرف حق را تكرار كرد. كَلَّا سَيَعْلَمُونَ‌ ... كَلَّا سَيَعْلَمُونَ‌

6- قيامت دورنيست. «سَيَعْلَمُونَ» (حرف سين رمز نزديك بودن است)

7- قيامت، روز كشف حقائق است. «سَيَعْلَمُونَ»


«1». تفسير نورالثقلين.

«2». نحل، 43.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 360

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «4»

كَلَّا سَيَعْلَمُونَ‌: بايد باز ايستند از اين سؤال؛ نه چنان است كه ايشان گويند، زود باشد كه بدانند نزديك نزع، حقيقت آنچه در آن اختلاف مى‌كنند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

عَمَّ يَتَساءَلُونَ «1» عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ «2» الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ «3» كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «4»

ثُمَّ كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «5» أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً «6» وَ الْجِبالَ أَوْتاداً «7» وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً «8» وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً «9»

وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً «10» وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً «11» وَ بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً «12» وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً «13» وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً «14»

لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَ نَباتاً «15» وَ جَنَّاتٍ أَلْفافاً «16»

ترجمه‌

از چه سؤال ميكنند از يكديگر

از خبر بزرگى‌

كه آنان در آن اختلاف دارند

نه چنين است زود است كه بدانند

پس نه چنين است زود است كه بدانند

آيا قرار نداديم زمين را فرشى گسترده‌

و كوهها را ميخها

و آفريديم شما را جفت‌ها مرد و زن‌

و قرار داديم خوابتان را آسايش‌

و قرار داديم شب را پوشش‌

و قرار داديم روز را وقت معيشت‌

و بنا كرديم بالاى سر شما هفت طبقه محكم‌

و قرار داديم چراغى درخشان‌

و فرو فرستاديم از ابرهاى متراكم بفشار بر يكديگر آب ريزان پى در پى را

تا بيرون آوريم بآن حبوبات و گياه را

و بوستانهائى كه بهم پيچيده باشد درختان آنها.

تفسير

گفته‌اند بعد از بعثت حضرت ختمى مرتبت و اخبار او از توحيد خدا و حشر مردم در روز جزا و تلاوت آيات قرآن كفّار مكه از يكديگر بر سبيل تعجّب و انكار سؤال مينمودند كه اين چه سخنانى است محمّد ميگويد لذا خداوند براى اهميّت دادن بقضيّه و آنچه از آن سؤال مينمودند ميفرمايد از چه امر اين مردم از يكديگر سؤال ميكنند و بيان ميفرمايد از خبر بزرگى كه در آن اختلاف دارند و عمّ در اصل عن ما بوده نون قلب بميم و در ميم ادغام شده و الف براى اتّصال ما بحرف جرّ حذف شده و گفته‌اند عمده نظر آنها باخبار پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از اوضاع‌


جلد 5 صفحه 331

قيامت بوده ولى در روايات ائمه اطهار نبأ عظيم بولايت امير المؤمنين عليه السّلام و وجود مبارك آنحضرت تفسير شده و آنكه نبأ و آيتى بزرگتر از او نيست و آنكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بآن تصريح نموده و ظاهرا نبأ عظيم شامل است تمام معارف حقّه را از توحيد و عدل و نبوّت و امامت و معاد روز قيامت و آنچه را مورد اختلاف است در بين مردم و در روايات بيان مصداق شده كه اختصاص بمعاد داده نشود و اختلاف در مقام امير المؤمنين عليه السّلام بيشتر از ساير معارف حقّه شده لذا با آنحضرت انسب است و بعدا خداوند منع فرموده سؤال از يكديگر را و به اشاره وعده مجازات بر آن داده چون فرموده نه چنين است كه تصوّر نموده‌اند بعد از اين ميدانند كه حق است آنچه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آن خبر داده و باز تأكيد فرموده اينمعنى را براى مبالغه و بكلمه ثمّ اشاره فرموده به اشدّيّت وعيد دوّم از اوّل و محتمل است اوّل اشاره ببعد از مرگ باشد و دوم اشاره بقيامت و بيان فرموده آيات توحيد و قدرت كامله خود را باين تقريب كه آيا قرار نداديم زمين را بساط گسترده مهيّا براى سكونت و آرامش و تصرّفات شما و نگردانيديم كوهها را ميخهاى محكم زمين تا متزلزل و متمايل به اطراف نگردد و آفريديم شما را جفتها مرد و زن تا با يكديگر مأنوس شويد و نسل شما در زمين باقى بماند و قرار داديم خواب شما را قاطع حس و حركت براى آسايش و استراحت و قرار داديم شب را براى شما مانند پوششى كه مستور دارد شما را از انظار يكديگر اگر بخواهيد از هم مخفى شويد و قمّى ره نقل فرموده كه قرار ميدهد شب را لباس براى روز و قرار داديم روز را وقت معيشت يعنى طلب معاش حلال براى شما و قرار داديم در بالاى سر شما هفت سقف محكم معظم مبرم را كه بمرور ايّام كهنه و خراب نگردد و قرار داديم خورشيد را چراغى پر نور و درخشان و با حرارت كه منافع آن بيشمار است و نازل نموديم از ابرهاى متراكم بفشار بر يكديگر باران شديد پى در پى را تا بيرون آوريم بسبب آن حبوباتى را كه ارزاق مردم است و روئيدنيهائى را كه خوراك حيوانات است و باغهائى را كه درختان سبز و خرّم آن سر در گريبان يكديگر كرده و بهم پيچيده شده‌اند اينها همه براى آنستكه شما بوظائف خود عمل نمائيد و مستحق مقام‌


جلد 5 صفحه 332

برترى شويد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


كَلاّ سَيَعلَمُون‌َ «4»

چنين‌ نيست‌ زود ‌باشد‌ ‌که‌ بدانند.

كَلّا ‌اينکه‌ اختلاف‌ باقي‌ نميماند بزودي‌ زود:

سَيَعلَمُون‌َ همان‌ حال‌ احتضار ‌که‌ امير المؤمنين‌ بالاي‌ سر ‌آنها‌ حاضر ميشود و دستور ‌به‌ ملك‌ الموت‌ ميدهد ‌که‌ ‌اينکه‌ دوست‌ ‌من‌ ‌است‌ براحتي‌ قبض‌ روح‌ ‌او‌ ‌را‌ بكن‌ ‌ يا ‌ دشمن‌ ‌من‌ ‌است‌ بسختي‌ جان‌ ‌او‌ ‌را‌ بگير چنانچه‌ ‌به‌ حارث‌ همداني‌ فرمود: ‌من‌ بالاي‌ سر ‌هر‌ محتضر حاضر هستم‌:

‌ يا ‌ حار همدان‌ ‌من‌ يمت‌ يرني‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 4)- سپس می‌افزاید: «چنین نیست که آنها فکر می‌کنند و به زودی می‌فهمند» (کلا سیعلمون).

نکات آیه

۱ - معاد، حقیقتى انکارناپذیر و غیر قابل تشکیک و تردید (کلاّ) «کلاّ» براى ردع است و اندیشه یا گفتارى را که پیش از آن آمده، تخطئه مى کند، این کلمه در آیه شریفه بر ناروا بودن تشکیک و اختلاف درباره معاد دلالت دارد.

۲ - خداوند، منکران معاد را از شبهه افکنى و استهزا بر حذر ساخته است. (یتساءلون ... مختلفون . کلاّ سیعلمون)

۳ - منکران معاد، در قیامت به خطاى خود واقف شده و حقانیت معاد را درخواهند یافت. (کلاّ سیعلمون)

۴ - معاد و بر پایى جهان آخرت، نزدیک است. (کلاّ سیعلمون)

۵ - انکار معاد، زمینه ساز گرفتارى به عذاب الهى در آخرت است. (کلاّ سیعلمون) لحن تهدید گونه «کلاّ سیعلمون»، بیانگر مواجه شدن منکران معاد با مجازات الهى و عملى دیدن وعده هاى عذاب است.

۶ - جهان آخرت، جایگاه کشف حقایق و رفع اختلافات است. (مختلفون ... سیعلمون)

۷ - اعتراف برخى از مردم به حوادث بعد از مرگ، تنها با مشاهده آن امکان پذیر است. (کلاّ سیعلمون) سؤال در «یتسائلون» چنانچه به معناى استفهام حقیقى باشد جمله «کلاّ سیعلمون» به منزله پاسخ خواهد بود; یعنى، پاسخ این گونه پرسش ها مشکل این گروه از مردم را حل نمى کند; بلکه باید آن را مشاهده کنند تا به حقانیت آن اعتراف نمایند.

موضوعات مرتبط

  • آخرت: رفع اختلاف در آخرت ۶; ویژگیهاى آخرت ۶
  • حس گرایان: اقرار حس گرایان ۷; بینش حس گرایان ۷
  • خدا: نواهى خدا ۲
  • عذاب: زمینه عذاب اخروى ۵
  • قیامت: ظهور حقایق در قیامت ۳، ۶
  • معاد: آثار تکذیب معاد ۵; حقانیت معاد ۳; مکذبان معاد در قیامت ۳; نزدیکى معاد ۴; نهى از استهزاى معاد ۲; نهى از شبهه افکنى در معاد ۲; وضوح حتمیت معاد ۱

منابع