النبإ ٣
کپی متن آیه |
---|
الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ |
ترجمه
النبإ ٢ | آیه ٣ | النبإ ٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُخْتَلِفُونَ»: اختلاف ورزندگان. دستهای آن را میپذیرند، و گروهی درباره آن گرفتار شکّ و تردیدند.
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۶ سوره نبأ
- بيان محتواى كلى سوره مباركه نبأ
- مقصود از «خبر عظيم»، روز بعث و قيامت بوده است
- مراد از اختلاف مشركان درباره معاد
- استدلال بر ثبوت بعث و جزا، مستفاد از آيات: «ألم نَجعَل الأرضَ مِهَاداً...»
- معناى اين كه فرمود: «كوه ها را ميخ قرار داديم» و «ازواج خلقتان كرديم»
- معناى اين كه فرمود: خوابتان را «سبات»، و شب را «لباس»، و روز را «معاش» قرارداديم
- رواياتى در بيان برخى آيات گذشته
تفسیر نور (محسن قرائتی)
عَمَّ يَتَساءَلُونَ «1» عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ «2» الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ «3» كَلَّا سَيَعْلَمُونَ «4» ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ «5»
درباره چه از يكديگر مىپرسند؟ از خبر بزرگ. همان كه ايشان در باره آن اختلاف دارند. چنين نيست؛ زود است كه بدانند. باز چنين نيست؛ زود است كه بدانند.
جلد 10 - صفحه 359
نکته ها
واژه «نبأ» به معناى خبرِ مهم و حتمى است كه از آيات بعد فهميده مىشود مراد از آن خبر برپاشدن قيامت و رستاخيز است.
در روايات، حضرت على عليه السلام به عنوان يكى از مصاديقِ «نَبَأٌ عَظِيمٌ» معرّفى شده است. «1»
درباره معاد، كفار چند گروهند: «الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ» بعضى آنرا محال و برخى بعيد دانسته و برخى ترديد مىورزند و برخى ديگر لجاجت مىكنند.
سؤال، گاهى براى فهميدن مطلب است كه مورد تأييد و تأكيد قرآن است، چنانكه مىفرمايد: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» «2»* امّا گاهى سؤال، براى ايجاد تشكيك و ترديد در ذهن ديگران است، آنهم در امور قطعى و حتمى مانند وقوع قيامت كه قرآن در اين آيات، آن را مورد مذمّت قرار مىدهد.
پیام ها
1- شروع سخن با طرح سؤال، در تأثير كلام مؤثّر است. «عَمَّ يَتَساءَلُونَ»
2- تشكيك در قيامت، كار كافران است. «يَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ»
3- اگر سوال طبيعى بود بايد جواب داد: يسئلونك ... قل ولى اگر شيطنت بود.
برخورد لازم است. «كَلَّا سَيَعْلَمُونَ»
4- در برابر طعنه و كنايه به مقدّسات و باورهاى قطعى، با قاطعيّت بايد سخن گفت. «كَلَّا»
5- در برابر ترديد، بايد حرف حق را تكرار كرد. كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ... كَلَّا سَيَعْلَمُونَ
6- قيامت دورنيست. «سَيَعْلَمُونَ» (حرف سين رمز نزديك بودن است)
7- قيامت، روز كشف حقائق است. «سَيَعْلَمُونَ»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». نحل، 43.
تفسير نور(10جلدى)، ج10، ص: 360
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ «3»
الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ: آن خبرى كه ايشان در آن اختلاف كنندگانند.
بيان: در نبأ عظيم اقوالى است:
1- جميع اصول اسلام، كه آن اثبات صانع و صفات ثبوتيه و سلبيه الهى و ملائكه و بعث و بهشت و جهنم و رسالت و خلافت است. چه نبأ معرف بلام شامل همه باشد.
2- نبأ عظيم، نبوت حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است كه كفّار به هم گفتند: آيا اين شخص پيغمبر است يا شاعر يا ساحر يا مجنون باشد.
3- مراد قرآن است كه مخبر باشد بر وقوع بعث و مصدّق نبوت است.
4- مراد نبأ عظيم، ولايت حضرت امير المؤمنين عليه السّلام است؛ و احاديث دالّ است بر آن: از جمله:
الف- حافظ ابو نعيم از اكابر اهل سنت از سدّى روايت نموده كه حضرت پيغمبر فرمود: مراد از نبأ عظيم، ولايت حضرت على بن أبي طالب عليه السّلام است كه خلايق را در قبر، از آن سؤال كنند، و هيچ ميّتى نيست در شرق و غرب عالم و در برّ و بحر، مگر آنكه منكر و نكير، چنانچه از پروردگار او و پيغمبر او سؤال كنند، از ولايت على بن أبي طالب عليه السّلام نيز از او پرسند؛ فطوبى للمصدّق بولايته و الويل للمكذّب بولايته: پس خوشا حال آن نيك بختى كه به ولايتش تصديق نموده باشد و او را امام و پيشواى خود دانسته باشد و واى بر آن جاحد كه از ولايتش بىبهره باشد.
ب- در كتاب كافى- از حضرت صادق عليه السّلام [نقل شده كه] فرمود:
نبأ عظيم، ولايت است. «1»
«1» اصول كافى، چاپ سوم، دار الكتب الاسلاميه، ج 1، كتاب الحجة، ص 418، روايت 34.
جلد 14 - صفحه 10
ج- از حضرت باقر عليه السّلام سؤال شد از تفسير اين آيه، فرمود: او امير المؤمنين عليه السّلام است، و خود آن حضرت فرمود: نيست براى خداى عزّ وّ جلّ آيتى اكبر از من، و نيست براى خدا نبأ اعظمى از من. «1» د- عيون- از حضرت حسين بن على عليهما السّلام [مروى است كه] رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمود: يا علىّ انت حجّة اللّه و انت باب اللّه و انت الطّريق الى اللّه و انت النّبا العظيم و انت الصّراط المستقيم و انت المثل الاعلى ... «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
عَمَّ يَتَساءَلُونَ «1» عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ «2» الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ «3» كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «4»
ثُمَّ كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «5» أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً «6» وَ الْجِبالَ أَوْتاداً «7» وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً «8» وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً «9»
وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً «10» وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً «11» وَ بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً «12» وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً «13» وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً «14»
لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَ نَباتاً «15» وَ جَنَّاتٍ أَلْفافاً «16»
ترجمه
از چه سؤال ميكنند از يكديگر
از خبر بزرگى
كه آنان در آن اختلاف دارند
نه چنين است زود است كه بدانند
پس نه چنين است زود است كه بدانند
آيا قرار نداديم زمين را فرشى گسترده
و كوهها را ميخها
و آفريديم شما را جفتها مرد و زن
و قرار داديم خوابتان را آسايش
و قرار داديم شب را پوشش
و قرار داديم روز را وقت معيشت
و بنا كرديم بالاى سر شما هفت طبقه محكم
و قرار داديم چراغى درخشان
و فرو فرستاديم از ابرهاى متراكم بفشار بر يكديگر آب ريزان پى در پى را
تا بيرون آوريم بآن حبوبات و گياه را
و بوستانهائى كه بهم پيچيده باشد درختان آنها.
تفسير
گفتهاند بعد از بعثت حضرت ختمى مرتبت و اخبار او از توحيد خدا و حشر مردم در روز جزا و تلاوت آيات قرآن كفّار مكه از يكديگر بر سبيل تعجّب و انكار سؤال مينمودند كه اين چه سخنانى است محمّد ميگويد لذا خداوند براى اهميّت دادن بقضيّه و آنچه از آن سؤال مينمودند ميفرمايد از چه امر اين مردم از يكديگر سؤال ميكنند و بيان ميفرمايد از خبر بزرگى كه در آن اختلاف دارند و عمّ در اصل عن ما بوده نون قلب بميم و در ميم ادغام شده و الف براى اتّصال ما بحرف جرّ حذف شده و گفتهاند عمده نظر آنها باخبار پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از اوضاع
جلد 5 صفحه 331
قيامت بوده ولى در روايات ائمه اطهار نبأ عظيم بولايت امير المؤمنين عليه السّلام و وجود مبارك آنحضرت تفسير شده و آنكه نبأ و آيتى بزرگتر از او نيست و آنكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بآن تصريح نموده و ظاهرا نبأ عظيم شامل است تمام معارف حقّه را از توحيد و عدل و نبوّت و امامت و معاد روز قيامت و آنچه را مورد اختلاف است در بين مردم و در روايات بيان مصداق شده كه اختصاص بمعاد داده نشود و اختلاف در مقام امير المؤمنين عليه السّلام بيشتر از ساير معارف حقّه شده لذا با آنحضرت انسب است و بعدا خداوند منع فرموده سؤال از يكديگر را و به اشاره وعده مجازات بر آن داده چون فرموده نه چنين است كه تصوّر نمودهاند بعد از اين ميدانند كه حق است آنچه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آن خبر داده و باز تأكيد فرموده اينمعنى را براى مبالغه و بكلمه ثمّ اشاره فرموده به اشدّيّت وعيد دوّم از اوّل و محتمل است اوّل اشاره ببعد از مرگ باشد و دوم اشاره بقيامت و بيان فرموده آيات توحيد و قدرت كامله خود را باين تقريب كه آيا قرار نداديم زمين را بساط گسترده مهيّا براى سكونت و آرامش و تصرّفات شما و نگردانيديم كوهها را ميخهاى محكم زمين تا متزلزل و متمايل به اطراف نگردد و آفريديم شما را جفتها مرد و زن تا با يكديگر مأنوس شويد و نسل شما در زمين باقى بماند و قرار داديم خواب شما را قاطع حس و حركت براى آسايش و استراحت و قرار داديم شب را براى شما مانند پوششى كه مستور دارد شما را از انظار يكديگر اگر بخواهيد از هم مخفى شويد و قمّى ره نقل فرموده كه قرار ميدهد شب را لباس براى روز و قرار داديم روز را وقت معيشت يعنى طلب معاش حلال براى شما و قرار داديم در بالاى سر شما هفت سقف محكم معظم مبرم را كه بمرور ايّام كهنه و خراب نگردد و قرار داديم خورشيد را چراغى پر نور و درخشان و با حرارت كه منافع آن بيشمار است و نازل نموديم از ابرهاى متراكم بفشار بر يكديگر باران شديد پى در پى را تا بيرون آوريم بسبب آن حبوباتى را كه ارزاق مردم است و روئيدنيهائى را كه خوراك حيوانات است و باغهائى را كه درختان سبز و خرّم آن سر در گريبان يكديگر كرده و بهم پيچيده شدهاند اينها همه براى آنستكه شما بوظائف خود عمل نمائيد و مستحق مقام
جلد 5 صفحه 332
برترى شويد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِي هُم فِيهِ مُختَلِفُونَ «3»
جلد 17 - صفحه 350
آن بنا عظيم آن چيزي است که در او اختلاف كردند ضمير هم بمسلمين بر ميگردد و ضمير فيه بنبإ عظيم از زمان حضرت رسالت همان موقع که نصب فرمود خلافت امير المؤمنين را و همان موقع که امر فرمود بروند و سلام كنند بعلي (ع) بلقب امير المؤمنين و همان موقع که حديث ثقلين را بيان فرمود الي زمان ما و الي زمان ظهور حضرت بقية اللّه بين شيعه و سني اختلاف برقرار بوده و هست و همين اختلاف را پيغمبر خبر داد که فرمود: امت من هفتاد و سه فرقه ميشوند يك فرقه ناجي و بقيه هالك و همين اختلاف منشأ اختلاف در نوع احكام از فرائض و مندوبات و محرمات و حدود و ديات و مواريث شده، و همين اختلاف سبب قتل ابي عبد اللّه (ع) و ساير ائمه هدي و ذراري پيغمبر و ظلم ظالمين شده و اينکه همه فساد ظاهر شده.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 3)- «همان خبری که پیوسته در آن اختلاف دارند» (الذی هم فیه مختلفون).
در این که منظور از این خبر بزرگ «نبأ عظیم» چیست؟
دقت در مجموع آیات این سوره مخصوصا تعبیراتی که در آیات بعد آمده و جمله «انّ یوم الفصل کان میقاتا» که بعد از ذکر نشانههای قدرت خداوند در زمین و آسمان آمده و توجه به این حقیقت که شدیدترین مخالفت مشرکان در مسأله «معاد» بود، روی هم رفته تفسیر به روز معاد و رستاخیز را تأیید میکند.
ولی این مانع نمیشود که آیه مصداقهای دیگری نیز داشته باشد چرا که قرآن دارای بطون مختلفی است، یعنی یک آیه ممکن است معانی متعددی داشته باشد که از میان آنها یک معنی ظاهر است، و معانی دیگر بطون قرآن است که به کمک قرائن مختلفی از آن استفاده میشود، لذا در روایات زیادی که از طرق اهل بیت علیهم السّلام و بعضی از طرق اهل سنت نقل شده «نبأ عظیم» (خبر بزرگ) به مسأله
ج5، ص379
ولایت و امامت امیر مؤمنان علی علیه السّلام که مورد اختلاف و گفتگو از سوی جمعی بود، یا به مسأله ولایت بطور اعم تفسیر شده است.
نکات آیه
۱ - منکران معاد در عصر بعثت، درباره وضعیت انسان پس از مرگ، تحلیل هاى گوناگون و متناقضى ارائه مى کردند. (الذى هم فیه مختلفون)
۲ - اختلاف نظر کافران درباره معاد، دلیل نابه جا بودن موضع گیرى استهزاآمیز آنان است. (عمّ یتساءلون ... الذى هم فیه مختلفون) توصیف منکران معاد به کسانى که با هم اختلاف نظر دارند، اشاره به این است که نباید آنان درباره چیزى که خود درباره آن آراى گوناگون دارند، موضع انکارآمیز برگزینند; بلکه باید آن را محتمل دانسته و از استهزاى معتقدان به آن دست بردارند.
۳ - منکران معاد، در خوددارى از پذیرش آن بر هیچ شیوه و دستاوردى، اتفاق نظر ندارند. (الذى هم فیه مختلفون) اختلاف منکران معاد، ممکن است در انگیزه ها و روش ها باشد; به این که برخى با تردید و دسته اى با استبعاد، موضع گیرى مى کنند و جمعى عناد ورزیده و گروهى محال بودن آن را معتقداند.
موضوعات مرتبط
- کافران: آثار اختلاف کافران ۲; رد استهزاهاى کافران ۲
- معاد: اختلاف در معاد ۱، ۲; اختلاف مکذبان معاد ۱، ۳; استهزاى معاد ۲
منابع