النازعات ٣٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۰۵ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
يَوْمَ‌ يَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ‌ مَا سَعَى‌

ترجمه

در آن روز انسان به یاد کوششهایش می‌افتد،

|آن روز است كه آدمى آنچه را كوشيده به ياد آورد
[آن‌] روز است كه انسان آنچه را كه در پى آن كوشيده است به ياد آورد
در آن روز آدمی هر چه کرده به یاد آرد.
در آن روز انسان آنچه تلاش و کوشش کرده به یاد آورد
روزى كه آدمى همه اعمال خود را به ياد آورد،
روزی که انسان از آنچه کوشیده است، یاد آورد
روزى كه آدمى آنچه كوشيده است به ياد آرد
در آن روز، انسان به یاد می‌آورد همه‌ی کوششها و تلاشهائی را که کرده است.
روزی که انسان آنچه (را) کوشیده است به یاد آورد!
روزی که یاد آورد انسان آنچه را کوشیده است‌

A Day when man will remember what he has endeavored.
ترتیل:
ترجمه:
النازعات ٣٤ آیه ٣٥ النازعات ٣٦
سوره : سوره النازعات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَوْمَ»: بدل از (إِذَا) است و جواب (إِذَا) محذوف است و تفصیل نهفته در آیات بعدی است. یعنی همین که طامّه کبری روی آورد، عالَم و روز و دوره‌ای پیش می‌آید که در آن موجبات غفلت و فراموشی از میان می‌رود، و ...

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرى‌ «34» يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى‌ «35» وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى‌ «36» فَأَمَّا مَنْ طَغى‌ «37» وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا «38» فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوى‌ «39»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 379

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى‌ (35)

يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ‌: پس ياد كن روزى را كه ياد آورد آدمى، ما سعى:

آنچه كرده در عمل از خير و شرّ. يعنى همه را نوشته، بدست او دهند تا بخواند و

جلد 14 - صفحه 41

همه كس در آن روز تأسّف و تحسّر خورند. امّا ابرار به جهت آنكه چرا اعمال حسنه بيشتر بجا نياوردند، و اما فجّار كه چرا معصيت كردند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‌ «15» إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً «16» اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ «17» فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى «18» وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ فَتَخْشى‌ «19»

فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى‌ «20» فَكَذَّبَ وَ عَصى‌ «21» ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعى‌ «22» فَحَشَرَ فَنادى‌ «23» فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‌ «24»

فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى‌ «25» إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشى‌ «26» أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها «27» رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها «28» وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها «29»

وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها (30) أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها (31) وَ الْجِبالَ أَرْساها (32) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (33) فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرى‌ (34)

يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى‌ (35) وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى‌ (36) فَأَمَّا مَنْ طَغى‌ (37) وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا (38) فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوى‌ (39)

وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‌ (40) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‌ (41) يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها (42) فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها (43) إِلى‌ رَبِّكَ مُنْتَهاها (44)

إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها (45) كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها (46)

ترجمه‌

آيا آمد تو را خبر موسى‌

وقتى كه خواند او را پروردگارش در وادى‌


جلد 5 صفحه 340

مقدّس طوى‌

برو بسوى فرعون همانا او سركشى نمود

پس بگو آيا براى تو رغبتى هست بآنكه پاك شوى‌

و راهنمائى كنم تو را بسوى پروردگارت پس بترسى‌

پس نشان داد باو معجزه بزرگ را

پس تكذيب كرد و نافرمانى نمود

پس پشت كرد با آنكه كوشش مينمود

پس جمع كرد و ندا نمود

پس گفت من پروردگار بزرگ شمايم‌

پس گرفت او را خدا بعقوبت آخرت و دنيا

همانا در اين هر آينه عبرتى است براى كسيكه ميترسد

آيا شما سخت‌تريد در آفرينش يا آسمان كه بنا كرد آنرا

برافراشت سقفش را پس بدون نقص به اتمام رساند آنرا

و تاريك ساخت شب آنرا و آشكار ساخت روز روشن آنرا

و زمين را بعد از آن گسترانيد

بيرون آورد از آن آبش و چراگاهش را

و كوهها را استوار گردانيد

براى برخوردارى شما و چهار پايانتان‌

پس وقتى كه آمد آن بليّه فوق بليّات بزرگتر

روزى كه بياد مى‌آورد آدمى آنچه را كه كوشش نمود

و آشكار شود دوزخ براى هر كه به بيند

پس اما كسيكه سركشى كرد

و برگزيد زندگانى دنيا را

پس همانا دوزخ جايگاه او است‌

و اما كسيكه ترسيد از قيام در پيشگاه پروردگار خود و باز داشت نفس خود را از هوس‌

پس همانا بهشت آن اقامتگاه او است‌

ميپرسند از تو از قيامت كه چه وقت باشد زمان برپا شدن آن‌

در چه حالى تو از علم بآن‌

بسوى پروردگار تو است نهايت علم آن‌

همانا تو بيم دهنده كسى هستى كه ميترسد از آن‌

گوئيا آنها روز كه ميبينند آنرا درنگ نكردند مگر بقدر شام يكروز يا صبح آن.

تفسير

خداوند متعال براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم از انكار و تكذيب قوم و تهديد آنها باز شمه‌ئى از قصّه حضرت موسى و فرعون از گوشزد فرموده بطور پرسش براى تقرير و ميفرمايد آيا بتو رسيده خبر موسى عليه السّلام وقتى كه خواند او را پروردگارش و خطاب فرمود باو در وادى مقدّس و منزّه طوى كه بيان آن در سوره طه گذشت آنكه برو بجانب فرعون همانا او از حدّ خود تجاوز و طغيان نموده است و با ملايمت و نرمى باو بگو آيا مايل هستى كه پاك شوى از كفر و تجاوز و طغيان و آنكه هدايت نمايم من تو را بمعرفت پروردگارت و ثواب طاعت و عقاب معصيت او پس بترسى از او و امتثال نمائى او امر و نواهى او را پس او مأموريّت خود را انجام‌


جلد 5 صفحه 341

داد و ارائه داد باو معجز بزرگ خود را كه باو داده بودم و آن عصا بود كه اژدها ميشد و فرعون او را تكذيب نمود و عصيان ورزيد پس اعراض نمود و پشت كرد به احكام الهى و سعى و كوشش مينمود در باطل و بى‌اثر نمودن امر پيغمبر ما و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه پس پشت نمود باژدها و فرار كرد و ممكن است هر دو معنى مراد باشد پس جمع نمود لشگريان خود را و احضار كرد آنانرا از اطراف و جوانب مصر و فرياد زد و گفت من پروردگار شمايم كه پروردگارى بالاتر از من نيست و كسى نميتواند از نفوذ اراده من جلوگيرى كند و بعضى گفته‌اند مقصود فرعون آن بود كه پروردگار شما بتهايند و من پروردگار شما و آنها و از همه برترم پس خداوند او را بعقوبت آخرت و دنيا گرفتار فرمود و قمى ره فرموده نكال عقوبت است و مراد از آخرت قول او انا ربكم الاعلى است و مراد از اولى قول او ما علمت لكم من اله غيرى است پس خدا او را باين دو قول هلاك فرمود و در خصال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ميان اين دو قول چهل سال فاصله شد و نيز از آنحضرت نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود جبرئيل گفت بخدا عرض كردم فرعون را بحال خود واگذار ميفرمائى با آنكه انا ربكم الاعلى ميگويد و خدا فرمود اين سخن را كسى ميگويد مانند تو كه ميترسد چيزى از او فوت شود و در اين قصه حضرت موسى و فرعون و غرق شدن او و لشگريانش هر آينه عبرت و اتّعاظ است براى كسى كه اهل خوف و خشيت از خدا است و بعد از اين خداوند باز بيان قدرت خود را فرموده بخطاب منكرين روز جزا كه آيا خلقت شما بعد از مردن دشوارتر است يا بناء آسمان با اين عظمت كه خداوند سقف مرتفع آنرا بالا برد بدون خلل و فتور و تفاوت و قصور براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و تاريك فرمود شب آنرا و ظاهر ساخت روز روشن آنرا و زمين را بعد از آن منبسط فرمود و مهد آسايش خلق قرار داد و بيرون آورد از زمين آبهاى جارى آن و روئيدنى و گياهش را و كوهها را ثابت نمود در مراكز خود براى بهره بردارى بندگان از ثمرات زمين و مواشى و چهار پايان آنها پس چون آيد داهيه و بليّه بزرگ قيامت كه بزرگتر و بالاترين دواهى است در روزى خواهد بود كه متذكّر شود انسان آنچه را بجا آورده در


جلد 5 صفحه 342

دنيا از اعمال بد و خوب چون همه را در نامه اعمال خود مشاهده نمايد بعد از آنكه فراموش نموده باشد آنها را براى فرط غفلت و طول مدّت و بارز و ظاهر گردد جهنّم براى هر كس بينا باشد و بر احدى پوشيده نخواهد ماند چون سرپوش از روى آن برداشته شود پس هر كس از حدود الهيّه تجاوز و طغيان در معصيت خدا كرده و اختيار نموده باشد لذات فانيه دنيا را بر نعم باقيه آخرت جايگاه او جهنّم خواهد بود و هر كس از قيام در پيشگاه الهى ترسيده باشد براى علمش بمبدء و معاد و باز داشته باشد نفس خود را در دنيا از هوى و هوس جاهلانه جايگاه او در بهشت عنبر سرشت است و از نقل قمّى ره و كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود كه بنده چون قدرت بر معصيت داشته باشد و خدا را حاضر و ناظر بداند و ترك كند آنرا از ترس خدا مشمول اين آيه است و اخيرا خطاب بحبيب خود فرموده ميفرمايد ميپرسند از تو مشركين كه روز قيامت چه وقت برپا ميشود و ثبات و قرار ميگيرد چنانچه توصيف مينمائى تو از آن و ميفرمايد تو چه ميدانى وقت آنرا وظيفه تو نيست كه وقت آنرا بدانى و ذكر كنى براى آنان علم آن بخدا منتهى ميشود و اقامه آن بامر الهى است و كسى جز خدا از آن آگاه نيست فقط وظيفه تو ترساندن كسى است كه ميترسد از آنروز اگر بترسانى تو او را و براى غير چنين كس فائده ندارد ولى اجمالا بايد بدانند كه عمر دنيا هر قدر طولانى شود چون روز قيامت بيايد و آنرا معاينه نمايند مانند آنستكه درنگ نكردند در دنيا مگر بقدر آخر يكروز يا اوّل آن چون چيزى كه ميگذرد هر قدر زياد باشد بنظر كم مى‌آيد و گذشته گذشته است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره و النّازعات را نميرد و مبعوث نگردد و داخل بهشت نشود مگر آنكه سيراب باشد در هر سه حال و الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 5 صفحه 343

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يَوم‌َ يَتَذَكَّرُ الإِنسان‌ُ ما سَعي‌ (35)

‌در‌ ‌آن‌ روز ياد ميآورد انسان‌ آنچه‌ سعي‌ كرده‌ ‌در‌ دنيا ‌از‌ خير و شر، ايمان‌ و كفر، طاعت‌ و معصيت‌، حسن‌ و قبح‌، احسان‌ و اسائه‌، قضاياي‌ محشر ‌را‌ ‌در‌ آيات‌ قرآني‌ گوشزد بندگان‌ فرموده‌، زمين‌ محشر يك‌ قسمت‌ مثل‌ كوره‌ حدادي‌ آتش‌ فشان‌، خورشيد يك‌ ني‌ بالاي‌ سر سياه‌، آتش‌ جهنم‌ نفير و زفير دارد، غلهاي‌ آتشي‌ بگردن‌، نامه عمل‌ بدست‌ چپ‌ و ‌از‌ پشت‌ سر سپاه‌، ملائكه‌ عذاب‌ ‌با‌ تازيانه‌هاي‌ آتشي‌ بالاي‌ سر ‌آنها‌، قسمت‌ ديگر طرف‌ راست‌ صحراي‌ محشر زير سايه عرش‌، پاي‌ منبر وسيله‌ زير لواي‌ حمد، كنار حوض‌ كوثر، نسيم‌ بهشت‌ ميوزد، نامه اعمال‌ بدست‌ راست‌ نوراني‌ صورتها نوراني‌ ‌در‌ يك‌ همچو روزي‌:

يَوم‌َ يَتَذَكَّرُ الإِنسان‌ُ ما سَعي‌ ‌در‌ جاي‌ ديگر ميفرمايد: وَ أَن‌ لَيس‌َ لِلإِنسان‌ِ إِلّا ما سَعي‌ وَ أَن‌َّ سَعيَه‌ُ سَوف‌َ يُري‌ ثُم‌َّ يُجزاه‌ُ الجَزاءَ الأَوفي‌ نجم‌ آيه 39 ‌الي‌ 41.

383

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 35)- سپس می‌افزاید: «در آن روز انسان به یاد کوششهایش می‌افتد» (یوم یتذکر الانسان ما سعی).

اما این تذکر و یادآوری چه سودی برای او می‌تواند داشته باشد.

اگر تقاضای بازگشت به دنیا و جبران گذشته کند دست ردّ به سینه او می‌زنند و در پاسخ این تقاضا «کلّا» (چنین نیست) می‌گویند.

و اگر توبه کند و از اعمالش پوزش طلبد فایده‌ای ندارد چرا که درهای توبه دیگر بسته شده است.

آری! در آن روز حجابها از قلب و روح انسان برداشته می‌شود و همه حقایق مکنون بارز و آشکار می‌شود.

نکات آیه

۱ - تمام انسان ها، در صحنه قیامت حاضر شده; کردارهاى فراموش گشته خویش و اهداف آن تلاش ها را به خاطر خواهند آورد. (یوم یتذکّر الإنسن ما سعى) «ما» در «ما سعى» موصول و عائد آن حذف شده است; یعنى، «ما سعى له». این تعبیر بر اهدافى منطبق است که سعى انسان، براى دستیابى به آن بوده است. ممکن است «ما» مصدریه باشد; یعنى، «سعیه». در این صورت آنچه به یاد انسان خواهد آمد، نفس سعى و تلاش او است.

۲ - فرجام اخروى هر انسان، وابسته به کردارى است که در آن تلاش جدى داشته است. (یوم یتذکّر الإنسن ما سعى) به کار بردن ماده «سعى» - به جاى «عمل» - ممکن است در بدى ها، ناظر به نادیده گرفتن لغزش هاى خالى از اصرار و در اعمال نیک، توصیه به دریغ نورزیدن از کوشش مداوم باشد.

۳ - دنیا، محل تلاش و آخرت، جاى بهره مندى از تلاش ها است. (فإذا جاءت الطامّة الکبرى . یوم یتذکّر الإنسن ما سعى) بیان «یادآورى اعمال در قیامت»، صرفاً به منظور خبر از آینده نیست; بلکه بشارت دادن و انذار انسان ها نسبت به فرجام اعمالشان است.

۴ - غفلت انسان، از کردار خویش و فراموش کردن آن پیش از برپایى قیامت (یوم یتذکّر الإنسن ما سعى)

موضوعات مرتبط

  • آخرت: نقش آخرت ۳
  • انسان: حشر اخروى انسان ها ۱; غفلت انسان ۴
  • پاداش: مکان پاداش ۳
  • دنیا: نقش دنیا ۳
  • عمل: آثار عمل ۲; فراموشى عمل ۴; فرجام عمل ۱; فرصت عمل۳
  • غفلت: غفلت از عمل ۴
  • فرجام: عوامل مؤثر در فرجام اخروى ۲
  • قیامت: ظهور حقایق در قیامت ۱
  • کیفر: مکان کیفر ۳

منابع