الزمر ٢
کپی متن آیه |
---|
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ |
ترجمه
الزمر ١ | آیه ٢ | الزمر ٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بِالْحَقِّ»: در برگیرنده حق. فرمان دهنده به حق (نگا: آلعمران / نساء / مائده / ). «الدِّینَ»: طاعت و عبادت (نگا: اعراف / ، یونس / ، عنکبوت / ، لقمان / ، بیّنه / .
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۰ سوره زمر
- محتواى كلى سوره مباركه زمر و زمينه نزول آن
- اشاره به معناى انزال و تنزيل قرآن كريم
- معناى اينكه دين خالص براى خداست
- بيان مبناى اعتقادى بت پرستان درباره عبادت ارباب و آلهه و مقصود از اينكه آنان غير خدارا اولياءاتخاذ كرده اند
- تقرير احتجاج بر ردّ و نفى فرزند گرفتن خدا براى خود چه فرزندى حقيقى و چهاعتبارى در آيه : لوارادالله يتخذولدا لا صطفى مما يخلق مايشاء...
- احتجاج بر وحدت خداوند در الوهيت و ربوبيت ، با بيان انحصار خلق و تدبير در اوعزوجل
- تفسير آيه : و ان تكفروا فان الله غنى عنكم ولايرضى لعباده الكفر و ان تشكروايرضه لكم ... كه راجع به كفران نعمت و شكر آن است
- گفتارى در معناى خشم و رضاى خدا
- انسان بالفطره خداشناس است و در حال اضطرار رو به اوست ولى درحال تنعم و خوشى ، غافل از او
- برابر نبودن انسان متنعم غافل از خدا با مؤ من متهجد، و عدم تساوى عالم به خدا باجاهل به او
- صابران اجر بى حساب در پيش رو دارند
- رواياتى درباره اخلاص ، الذين يعلمون ، و شاءننزول آيه : امن هو قانت ...، و اجر صابران
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «2»
همانا ما اين كتاب (آسمانى) را به سوى تو به حقّ نازل كرديم، پس خدا را در حالى كه دين خود را براى او خالص نمودهاى عبادت كن.
نکته ها
«تَنْزِيلُ» به معناى نزول تدريجى و «انزال» به معناى نزول دفعى و يك باره است. در اين آيات به هر دو نوع نزولِ قرآن اشاره شده است.
واژه «عزت» 88 مرتبه در قرآن آمده است كه 46 مرتبه آن در كنار حكمت است. «الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» آرى عزّت زمانى دائمى است كه همراه با حكمت باشد. عزيز واقعى تنها اوست زيرا خالق و مقتدر است، غيب و شهود را مىداند و قبض و بسط رزق بدست اوست.
در حديث مىخوانيم: هر كس عزّت دنيا و آخرت مىخواهد مطيع خداى عزيز باشد. «فمن اراد عز الدارين فليطع العزيز» «1»
تكرار كلمه كتاب در دو آيه پى در پى كه يك بار مىفرمايد: «كتاب از سوى خداى عزيز است» و بار ديگر مىفرمايد: «كتاب حقّ است»، رمز آن است كه راه عزّت فرد و جامعه
«1». تفسير مجمعالبيان.
جلد 8 - صفحه 139
اتصال به خداى عزيز و مكتب حقّ است و اطاعت از هر كس جز خدا و پيروى از هر دينى جز مكتب وحى، آغاز يا فرجامى ذلّت بار خواهد داشت. غير از خداى عزيز همه محدود و فانى هستند و جز مكتب وحى همه مكاتب يا محدود نگرند يا خرافى يا سختگير يا غير فطرى. آرى، مكتب ساخته دست انسان وابسته نمىتواند جامعه عزيز بسازد و لذا در آيه سوم مىفرمايد: دين خالص مخصوص خداست.
گرچه خطاب عبادت خالصانه، متوجّه پيامبر است ولى در حقيقت اين خطاب، همهى مردم را شامل مىشود.
«دين» در لغت به معناى جزا، آئين، ملّت، عبادت و اطاعت بكار مىرود «1» ولى در اينجا به معناى عبادت مراد است، زيرا سخن از عبادت است. «فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ»
پیام ها
1- قدر كتاب آسمانى را بدانيم، زيرا كه از طرف خداوند حكيم نازل شده و جلوه عزّت و حكمت اوست. «مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»
2- بر خلاف عزّت طاغوتها كه همراه با استبداد است، عزّت الهى همراه با حكمت است. «الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»
3- چون خداوند عزيز و شكستناپذير است، سخن او نيز در برابر تمام مكتبها و سخنها پيروز و شكستناپذير است. «الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»
4- قرآن، عزّت آفرين و حكمتآموز است. «الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ»
5- گرچه قرآن، به تدريج در مدّت 23 سال نازل شد، «تَنْزِيلُ الْكِتابِ» امّا در آغاز بعثت يك باره و يكپارچه بر قلب مبارك پيامبر نازل شده است. «إِنَّا أَنْزَلْنا»
6- قرآن، همچون خداوند حقّ و ثابت است. «بِالْحَقِّ» (قرآن، سراسر حقّ و از هر گونه خيالپردازى و سخن نادرست به دور است). «بِالْحَقِّ»
7- دليل و فلسفه نزول قرآن، ارائه حقّ به مردم است. تَنْزِيلُ الْكِتابِ ... بِالْحَقِ
«1». قاموس المحيط.
جلد 8 - صفحه 140
8- عبادت بايد در بستر حقّ باشد. «بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ» (راه سعادت، قرار گرفتن در محور مكتب، عبادت و اخلاص است).
9- همان گونه كه هدف تكوين و آفرينش، عبادت است «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» «1»، هدف تشريع و نزول كتاب نيز عبادت است. إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ ...
فَاعْبُدِ اللَّهَ
10- نزول كتاب نعمتى است كه سزاوار شكر الهى است. تَنْزِيلُ الْكِتابِ ... فَاعْبُدِ
11- ديندارى بايد از هوسها، خيالها و خرافات دور باشد. «مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ»
12- در عبادات، قصد قربت لازم است. «فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «2»
إِنَّا أَنْزَلْنا: بدرستى كه ما نازل فرموديم، إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِ: بسوى تو اين كتاب قرآن را به راستى و درستى نه به باطل و كجى، فَاعْبُدِ اللَّهَ: پس پرستش كن خداى را، مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ: در حالتى كه خالص شونده باشى براى او پرستش را.
ظاهر خطاب به حضرت و لكن مراد امت باشند، يعنى اى امت مرحومه عبادت خود را پاك و پاكيزه داريد از شرك.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ «1» إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ «2» أَلا لِلَّهِ الدِّينُ الْخالِصُ وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي ما هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّارٌ «3» لَوْ أَرادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَداً لاصْطَفى مِمَّا يَخْلُقُ ما يَشاءُ سُبْحانَهُ هُوَ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ «4»
خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهارِ وَ يُكَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّيْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ «5»
ترجمه
اين نازل نمودن كتابست از جانب خداوند غالب درست كردار
همانا ما فرستاديم بسوى تو كتابرا بحق پس بپرست خدا را با آنكه خالصكننده باشى براى او دين را
بدانيد كه براى خدا است دين خالص و آنها كه گرفتند غير از او خداوندگارانى ميگويند نمىپرستيم آنها را مگر براى آنكه نزديك كنند ما را بخدا نزديك نمودنى همانا خدا حكم ميكند ميانشان در آنچه آنها در آن اختلاف ميكنند همانا خدا هدايت نمىكند كسى را كه او دروغگوى ناسپاس است
اگر ميخواست خدا كه بگيرد فرزندى هر آينه برگزيده بود از آنچه مىآفريند آنچه را كه ميخواست منزّه است او او است خداى يگانه داراى قهر و غلبه
آفريد آسمانها و زمين را بحق ميپوشاند لباس شب را بر روز و ميپوشاند لباس روز را بر شب و رام گردانيد خورشيد و ماه را هر يك جارى ميگردد تا مدتى نامبرده بدانيد او است خداوند غالب آمرزنده.
تفسير
خداوند متعال در اينسوره مباركه بدوا فرموده نزول قرآن از خداوند ارجمند درستكردار است و بنابراين تنزيل مبتدا و من اللّه خبر است و محتمل است تنزيل خبر مبتداء محذوف باشد چنانچه ترجمه شد و بعدا ميفرمايد
جلد 4 صفحه 483
ما آنرا براستى و درستى و حق و حقيقت فرستاديم نه بدون غرض صحيح و بيهوده و بباطل و براى تذكر عموم بندگان به پيغمبر خود دستور داده كه عبادت كن خدا را از روى اخلاص بدون ريا و شرك و اغراض ديگرى بطوريكه دين تو منحصر بخداپرستى باشد و بدانكه دين خدا خالص از غير خدا است و دينى كه در آن شرك باشد بهر وجه كه باشد منسوب بحقّ و بامر خدا نميشود و مرضىّ الهى نيست و نبوده و نخواهد بود و آنكه بتپرستان مكّه ميگويند ما خداوند بزرگ را كه خالق آسمانها و زمين است قبول داريم و اينكه پرستش مينمائيم بتها را براى آنستكه آنها نزديك كنند ما را بخدا بنزديكى مخصوصى كه آنشفاعت است و خدا حكم ميكند ميان آنها و موحّدين در آنچه با هم در آن اختلاف مينمايند از توحيد و شرك يا حكم مينمايد بين اهل شرك در اختلافاتيكه مينمايند با يكديگر در امور دينى و انواع شرك آنها از خفى و جلى و اجلى و غيرها و هر كس را بقدر استحقاق عذاب ميفرمايد و قدر مشترك ميان همه آنستكه آنها دروغ ميگويند بتها هيچ كار از دستشان برنمىآيد و بعبادت آنها كفران نعمت خدا را مينمايند و خداوند توفيق نيل بسعادت و هدايت بدار كرامت خود را بآنها نميدهد در احتجاج از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نقل نموده كه بمشركين عرب فرمود شما چرا عبادت ميكنيد بتها را گفتند براى آنكه آنها ما را بخدا نزديك كنند فرمود آيا آنها شنوا و مطيع و عبادت كننده پروردگارند تا شما براى تعظيم آنها مقرّب درگاه خدا شويد گفتند خير فرمود شما كسانى هستيد كه آن بتها را بدست خودتان تراشيده و ساختهايد گفتند بلى فرمود پس اگر قدرت داشتند آنها سزاوارتر بود عبادت شما را نمايند از شما كه عبادت آنها را نمائيد وقتى كه امر نفرموده باشد شما را بتعظيم آنها كسيكه عارف است بمصالح و عواقب شما و حكيم است در آنچه شما را بآن تكليف ميفرمايد و نيز اينكه بعضى از مشركين عرب ميگويند ملائكه دختران خدايند و يهود ميگويند عزير پسر خدا است و نصارى ميگويند مسيح پسر خدا است تمام دروغ و افتراء بخدا است چون خداوند منزّه است از آنكه مجانسى از زن و فرزند داشته باشد و اگر ميخواست كسيرا بفرزندى از بندگان خود قبول نمايد باختيار آنها نميگذارد كه براى او فرزند اختيار نمايند خودش براى خود از مخلوقاتش
جلد 4 صفحه 484
هر كس را ميخواست بفرزندى اختيار مينمود ولى او حاجت بگرفتن زن و فرزند براى خود ندارد و مقام مقدّسش اجلّ از اين امور است چون او يگانه است مجانس و مشابه و عديل و نظيرى ندارد و منقسم نميشود در وجودى و نه در عقلى و نه در وهمى چنانچه در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده و قاهر و غالب بر تمام موجودات است خلق فرموده آسمانها و زمين را بحقّ نه بباطل و بمقتضاى حكمت نه بيهوده و عبث و شب و روز را بر گرد يكديگر ميگرداند يا هر يك را غالب بر ديگرى مينمايد و مسخّر فرموده خورشيد و ماه و ساير سيّارات را كه هر يك از آنها در مدار خود بامر او سير مينمايند تا مدّت معيّنى كه نهايت دور آنها يا روز قيامت باشد كه پايان سير آنها است و همه مقهور بقهر الهى خواهند شد و اينها براى آنستكه تمام موجودات بكمال لايق خود برسند و هر موجودى بقدر قابليّت خود از معرفت و نعمت بىمنتهاى او كامياب و بهرهمند گردد و عزّت و عظمت خداوند آشكار شود و براى اهل ايمان احيانا اگر خلل و فتورى در اطاعت و عبادت حقّ روى دهد بمغفرت و رحمت او تلافى و تدارك گردد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنّا أَنزَلنا إِلَيكَ الكِتابَ بِالحَقِّ فَاعبُدِ اللّهَ مُخلِصاً لَهُ الدِّينَ «2»
محققا ما نازل كرديم بسوي تو اينکه كتاب را بحق پس عبادت كن اللّه را و خالص نما از براي او دين را.
إِنّا أَنزَلنا إِلَيكَ الكِتابَ بِالحَقِّ كتابي که ميفرمايد وَ لا رَطبٍ وَ لا يابِسٍ إِلّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ انعام آيه 59 و ميفرمايد وَ بِالحَقِّ أَنزَلناهُ وَ بِالحَقِّ نَزَلَ وَ ما أَرسَلناكَ إِلّا مُبَشِّراً وَ نَذِيراً اسراء آيه 106 و ميفرمايد وَ كُلَّ شَيءٍ أَحصَيناهُ كِتاباً نبأ آيه 29 و ميفرمايد وَ قُل جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الباطِلُ إِنَّ الباطِلَ كانَ زَهُوقاً اسراء آيه 83 و ميفرمايد وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ لا يَأتِيهِ الباطِلُ مِن بَينِ يَدَيهِ وَ لا مِن خَلفِهِ تَنزِيلٌ مِن حَكِيمٍ حَمِيدٍ فصلت آيه 41 و 42 و غير اينها از آيات و مراد از حق ثابت و محقق است تا دامنه قيامت در حفظ الهي و موافق با حكمت و صلاح بندگان صلاح دنيا و آخرت و خالي از نقص و عيب و باطل لذا ميفرمايد إِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّكرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ حجر آيه 9 و ميفرمايد إِنَّ هذَا القُرآنَ يَهدِي لِلَّتِي هِيَ أَقوَمُ اسراء آيه 9.
فَاعبُدِ اللّهَ مُخلِصاً لَهُ الدِّينَ پس بعد از نزول قرآن بندهگي كن خداوند متعال را زيرا عبادت مختص بذات اقدس او است نبايد غير او را پرستيد نه اصنام و نه شمس و نه قمر و نه شجر و حجر و نار و انس و جن و ملك بلكه نبايد هوي پرست باشد که ميفرمايد أَ فَرَأَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللّهُ عَلي عِلمٍ- الايه جاثيه آيه 22 بلكه از امير المؤمنين (ع) است عرض ميكند
ما عبدتك خوفا من نارك و لا طمعا من جنتك بل وجدتك اهلا للعبادة فعبدتك
و اينکه معني نيست که خوف از نار ندارم يا طمع ببهشت بلكه عبادت براي آن نميكنم که اگر بهشت و نار هم نبود عبادت تو را ميكردم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 2)- سپس به محتوای این کتاب آسمانی و هدف آن پرداخته، میگوید: «ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم» (إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ).
چیزی جز «حق» در آن نیست، و مطلبی جز «حق» در آن مشاهده نمیکنی از همین رو حق طلبان به دنبال آن میروند و تشنه کامان وادی حقیقت در جستجوی محتوای آنند.
و از آنجا که هدف از نزول آن دادن دین خالص به انسانهاست در پایان آیه میافزاید: «پس خدا را پرستش کن و دین خود را برای او خالص گردان»
ج4، ص207
(فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ).
«دین» مجموعه حیات معنوی و مادی انسان را در بر میگیرد، و بندگان خالص خدا باید تمام شؤن زندگی خود را برای او خالص گردانند.
نکات آیه
۱ - قرآن، کتابى الهى و آسمانى است; نه بشرى. (إنّا أنزلنا إلیک الکتب)
۲ - پیامبراسلام(ص)، دریافت کننده وحى (قرآن) از سوى خداوند (إنّا أنزلنا إلیک الکتب)
۳ - نزول کتاب (قرآن) از سوى خداوند، عملى هدفدار و امرى لازم و شایسته براى بشر (إنّا أنزلنا إلیک الکتب بالحقّ) برداشت یاد شده بر این اساس استوار است که «بالحقّ» متعلق به «أنزلنا» باشد. کلمه «حق» - در برابر باطل (پوچ و بیهوده) - به معناى کار به جا، شایسته و هدفمند است. بنابراین نزول قرآن، هدفمند و کارى شایسته و لازم براى بشر مى باشد.
۴ - قرآن، کتابى است سراسر حق و به دور از مطالب نادرست و خیال پردازى هاى باطل. (إنّا أنزلنا إلیک الکتب بالحقّ) برداشت یاد شده بر این دیدگاه استوار است که «بالحقّ» متعلق به ظرف مستقر و حال براى «الکتاب» باشد.
۵ - ارائه حق و شناساندن آن به مردم، فلسفه نزول قرآن (إنّا أنزلنا إلیک الکتب بالحقّ)
۶ - توصیه خداوند به پیامبر(ص)، مبنى بر عبادت و فرمان برى خالصانه آن حضرت (فاعبد اللّه مخلصًا له الدین) واژه «دین» در معانى جزا، عادت، ملت، اسلام، عبادت و طاعت، به کار مى رود (قاموس المحیط); ولى در این جا - با توجه به این که مخاطبان آیات مورد بحث، مشرکان مى باشند و نیز در این آیات واژه عبادت به کار رفته - ممکن است به معناى عبادت و طاعت استعمال شده باشد.
۷ - نزول کتاب آسمانى (قرآن)، نعمتى است درخور شکر و شایسته عبادت خالصانه خدا و اطاعت محض از او. (إنّا أنزلنا إلیک الکتب بالحقّ فاعبد اللّه مخلصًا له الدین) برداشت یاد شده از تفریع جمله «فاعبد اللّه مخلصاً له الدین»، بر جمله «إنّا أنزلنا إلیک الکتاب» به دست مى آید.
۸ - اخلاص، شرط پذیرش عبادت و رکن اساسى آن است. (فاعبد اللّه مخلصًا له الدین) این که خداوند به پیامبر(ص) توصیه فرموده که عبادت را در حال اخلاص انجام دهد، مى توان برداشت یاد شده را به دست آورد.
۹ - لزوم عبادت خالصانه خداوند (فاعبد اللّه مخلصًا له الدین)
موضوعات مرتبط
- حق: ممیز حق و باطل ۵
- خدا: توصیه هاى خدا ۶
- شکر: شکر نعمت ۷
- عبادت: اخلاص در عبادت ۶، ۷، ۸، ۹; شرایط عبادت ۸
- قرآن: اهمیت نزول قرآن ۳، ۷; تنزیه قرآن ۴; حقانیت قرآن ۴; فضیلت قرآن ۷; فلسفه نزول قرآن ۵; قرآن از کتب آسمانى ۱; منشأ نزول قرآن ۱; وحیانیت قرآن ۱; ویژگیهاى قرآن ۴; هدفدارى نزول قرآن ۳
- محمد(ص): اخلاص محمد(ص) ۶; توحید عبادى محمد(ص) ۶; توصیه به محمد(ص)۶; نزول قرآن بر محمد(ص) ۲; وحى به محمد(ص) ۲
- نعمت: نعمت قرآن ۷
- نیازها: نیاز به قرآن ۳
منابع