النمل ٧٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۲۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
قُلْ‌ عَسَى‌ أَنْ‌ يَکُونَ‌ رَدِفَ‌ لَکُمْ‌ بَعْضُ‌ الَّذِي‌ تَسْتَعْجِلُونَ‌

ترجمه

بگو: «شاید پاره‌ای از آنچه درباره آن شتاب می‌کنید، نزدیک و در کنار شما باشد!»

|بگو: شايد برخى از آنچه شتاب در آن را مى‌خواهيد در تعقيب شما باشد
بگو: «شايد برخى از آنچه را به شتاب مى‌خواهيد در پى شما باشد.»
بگو: بعضی از آن وعده که به وقوعش تعجیل دارید بدین زودی شاید در پی شما آید (که به مرگ الهی یا شمشیر مسلمین همه هلاک شوید و به دوزخ روید).
بگو: امید است بخشی از آن عذابی که رسیدنش را با شتاب می خواهید، دنبال شما باشد،
بگو: شايد پاره‌اى از آنچه به شتاب مى‌طلبيد نزديك شما باشد.
بگو چه‌بسا بخشی از آنچه درباره‌اش بی‌تابی می‌کنید به شما برسد
بگو: شايد برخى از آنچه به شتاب مى‌خواهيد بزودى به شما فرا رسد.
بگو: چه بسا بخشی از عذابی که در فرا رسیدن آن شتاب دارید، (هم اینک) برای فرا گرفتن شما ردیف شده (و بر سرتان سایه افکنده) باشد (و به همین زودی بر شما فرود آید و نابودتان کند).
بگو: «شاید برخی از آنچه را به شتاب همی خواهید، برایتان ردیف (و) پیاپی بیاید.»
بگو امید است نزدیک باشد برای شما پاره‌ای از آنچه شتاب می‌جوئید

Say, “Perhaps some of what you are impatient for has drawn near.”
ترتیل:
ترجمه:
النمل ٧١ آیه ٧٢ النمل ٧٣
سوره : سوره النمل
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«رَدِفَ»: پیاپی شده است. پشت سر هم قرار گرفته است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ «72»

بگو: چه بسا بخشى از آن عذابى را كه با شتاب مى‌خواهيد، در پى شما باشد (و به شما برسد و خود خبر نداشته باشيد).

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ (72)

قُلْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ‌: بگو اى شنونده كلام آنان، اميد است كه به حكم الهى از پى درآيد شما را و در عقب شما پيوندد، بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ‌: برخى از آنچه شتاب مى‌كنيد نزول و حلول آن را؛ و آن عذاب روز «بدر» بود كه عده‌اى از صناديد قريش و مشركين كشته شدند، يا قحط و غلا و يا مشاهده عذاب نزد مرگ و يا عذاب قبر.

نكته: ذكر «عسى» و «لعل» و «سوف» در مواعيد ملوك در حكم جزم به آنست؛ و اطلاق عذاب و عدم تصريح به ذكر آن، به جهت اظهار است مر وقار ايشان را و اشعار به آنكه رمزى كه از آنها صادر شود مانند تصريح است از غير ايشان، وعد وعيد او سبحانه نيز بر سبيل كلام ملوك جارى شده به جهت آنكه مالك الملوك و حاكم مطلق است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ (67) لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (68) قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ (69) وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (70) وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (71)

قُلْ عَسى‌ أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ (72) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (73) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (74) وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (75)

ترجمه‌

و گفتند آنانكه كافر شدند آيا چون باشيم خاك و پدران ما آيا همانا مائيم بيرون آورده شدگان‌

بتحقيق وعده داده شديم اين را ما و پدرانمان پيش از اين نيست اين مگر افسانه‌هاى پيشينيان‌

بگو سير كنيد در زمين پس بنگريد چگونه بود انجام كار گناهكاران‌

و اندوهگين مباش بر آنها و مباش در تنگدلى از آنچه مكر ميكنند

و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان‌

بگو نزديك است كه از پى آيد شما را پاره‌اى از آنچه در رسيدنش شتاب داريد

و همانا پروردگار تو صاحب تفضّل است بر مردمان و ليكن بيشترشان شكر نميكنند

و همانا پروردگار تو ميداند آنچه را پنهان ميدارد سينه‌هاشان و آنچه را آشكار ميكنند

و نيست هيچ پنهانى در آسمان و زمين مگر كه هست در كتابى آشكار.

تفسير

بعد از شنيدن وعده معاد در آيات سابقه كفارى كه منكر آن بودند بمجرّد استبعاد استفهام انكارى نموده گفتند آيا ميشود چنين امرى كه ما بعد از مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعده‌اى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و از قبيل افسانه‌هاى پيشينيان، دروغى است كه براى سرگرمى يا اغراض ديگرى ميسازند و مى‌پردازند ولى اصلى ندارد و چون ادّعاء آنها مجرّد از دليل بود خداوند هم بحبيب خود دستور فرمود كه فقط در جواب آنها تهديد و تخويف فرمايد و امر بگردش در زمين و مشاهده ديار مخروبه اقواميكه مخالفت‌


جلد 4 صفحه 163

با انبيا نمودند و بعذاب الهى گرفتار شدند نمايد و آنكه محزون نباشد از بقاء آنها بر كفر و دلتنگ نگردد از مكر و حيله آنها در ضدّيت و معاندت با آنحضرت چون خداوند هميشه حافظ و نگهدار او است و تكرار همزه استفهام براى تأكيد انكار است و بحذف همزه اولى و بحذف هر دو و ائنّنا بدو نون و ضيق بكسر ضاد نيز قرائت شده است و چون بر سبيل انكار و استهزاء ميگفتند نميدانيم اين وعده عذابى كه اهل ايمان بما ميدهند چه زمان محقّق خواهد شد اگر راست ميگويند خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب آنها بفرمايد نزديك است چيزى نميگذرد كه بشما و اصل خواهد شد بعضى از آن عذاب موعودى كه شما طالب تعجيل آن هستيد و مقصود از آن بعض ظاهرا قتل و أسر در بدر باشد و از بعض ديگر عذاب بعد از مرگ اعمّ از قبر و قيامت كه بموقع خودش بآنها خواهد رسيد و نيز گوشزد فرمايد كه تأخير عذاب كسانيكه استحقاق آنرا پيدا كرده‌اند بمقتضاى فضل الهى است بر بندگان كه شايد توبه نمايند و استحقاق مغفرت پيدا كنند ولى بيشتر مردم نادانند و بر تفضّل الهى شكر گذارى نميكنند و تعجيل ميكنند در امريكه بر ضرر آنها است و آنكه خدا ميداند كه انكار و استكبار آنها از قبول دين حق براى عداوتى است كه در ضمير آنها از پيغمبر خدا جاى گرفته و احيانا اظهار ميكنند و مجازات خواهد فرمود آنقوم عنود را بعد اوت مكنونه در قلب و مكشوفه از اقوال و اعمالشان و تمام امور خفيّه‌اى كه از خلق پوشيده است در آسمان و زمين اعمّ از خصلتهاى زشت و زيبا و غيرها در لوح محفوظ و امّ الكتاب ثبت و نزد خدا و پيغمبر و ائمه اطهار واضح و آشكار است و بهيچ وجه نميشود امرى را از خداوند و آن ذوات مقدّسه مخفى و مستور داشت و اين از علومى است كه خداى عليم بايشان كرامت فرموده و براى وراثت كتاب اين خاندان را از بين بندگان صالح خود برگزيده است بلكه نفوس مقدّسه ايشان همان كتاب مبين است كه خفاياى ارضيّه و سماويّه در آن بظهور ميرسد و اللّه اعلم بحقائق الامور.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ عَسي‌ أَن‌ يَكُون‌َ رَدِف‌َ لَكُم‌ بَعض‌ُ الَّذِي‌ تَستَعجِلُون‌َ (72)

بفرما باين‌ كفار ‌که‌ اميد

جلد 14 - صفحه 178

‌است‌ ‌که‌ بوده‌ ‌باشد‌ ‌در‌ رديف‌ ‌شما‌ و دنبال‌ ‌شما‌ بعض‌ آنچه‌ ‌شما‌ عجله‌ ميكنيد و طلب‌ تعجيل‌ ‌آن‌ ميكنيد.

قُل‌ عَسي‌ عسي‌ ‌از‌ خداوند تخلف‌ پذير نيست‌ و البته‌ واقع‌ شدني‌ ‌است‌.

أَن‌ يَكُون‌َ رَدِف‌َ لَكُم‌ رديف‌ كسي‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ ‌در‌ پشت‌ سر ‌او‌ سوار شود ‌ يا ‌ ‌در‌ عقب‌ ‌او‌ بيايد چنانچه‌ ميفرمايد يَوم‌َ تَرجُف‌ُ الرّاجِفَةُ تَتبَعُهَا الرّادِفَةُ (نازعات‌ ‌آيه‌ 6 و 7) مراد نفختين‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد وَ نُفِخ‌َ فِي‌ الصُّورِ فَصَعِق‌َ مَن‌ فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ مَن‌ فِي‌ الأَرض‌ِ إِلّا مَن‌ شاءَ اللّه‌ُ ثُم‌َّ نُفِخ‌َ فِيه‌ِ أُخري‌ فَإِذا هُم‌ قِيام‌ٌ يَنظُرُون‌َ (زمر ‌آيه‌ 68) و نيز ميفرمايد أَنِّي‌ مُمِدُّكُم‌ بِأَلف‌ٍ مِن‌َ المَلائِكَةِ مُردِفِين‌َ (انفال‌ ‌آيه‌ 9) ‌يعني‌ ملائكه‌ بكمك‌ ‌شما‌ ‌در‌ عقب‌ ‌شما‌ ميآيند.

بَعض‌ُ الَّذِي‌ تَستَعجِلُون‌َ بعض‌ عذابهايي‌ ‌که‌ ‌شما‌ طلب‌ تعجيل‌ ‌آن‌ ميكنيد ميآيد ‌در‌ عقب‌ ‌شما‌ مثل‌ بلاهايي‌ ‌که‌ ‌بر‌ امم‌ سابقه‌ نازل‌ ميشد مثل‌ قوم‌ لوط ‌که‌ گفتند ائتِنا بِعَذاب‌ِ اللّه‌ِ إِن‌ كُنت‌َ مِن‌َ الصّادِقِين‌َ (عنكبوت‌ ‌آيه‌ 28) و مشركين‌ مكه‌ ‌که‌ گفتند فَأَمطِر عَلَينا حِجارَةً مِن‌َ السَّماءِ أَوِ ائتِنا بِعَذاب‌ٍ أَلِيم‌ٍ (انفال‌ ‌آيه‌ 32) و قوم‌ صالح‌ گفتند ائتِنا بِما تَعِدُنا إِن‌ كُنت‌َ مِن‌َ المُرسَلِين‌َ (اعراف‌ ‌آيه‌ 77) آمد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ جنگ‌ بدر و حنين‌ و احد ‌از‌ قتل‌ و اسيري‌ و مغلوبيت‌ و ميآيد ‌شما‌ ‌را‌ بلاها و عذابها حين‌ موت‌ و نزع‌ ‌که‌ دارد قبض‌ روح‌ كافر سخت‌ ‌است‌ ‌از‌ مقراض‌ ‌که‌ گوشت‌ بدن‌ ‌را‌ بچينند و ‌از‌ ميل‌ آسيا ‌که‌ ‌در‌ تخم‌ چشم‌ بگردانند و قيامت‌ ‌هم‌ بسيار نزديك‌ ‌است‌ ميايد ‌شما‌ ‌را‌ إِنَّهُم‌ يَرَونَه‌ُ بَعِيداً وَ نَراه‌ُ قَرِيباً (معارج‌ ‌آيه‌ 6 و 7) بلكه‌ تمام‌ دنيا بنظر بسيار اندك‌ ميآيد ‌که‌ فرداي‌ قيامت‌ ميپرسند قال‌َ كَم‌ لَبِثتُم‌ فِي‌ الأَرض‌ِ عَدَدَ سِنِين‌َ قالُوا لَبِثنا يَوماً أَو بَعض‌َ يَوم‌ٍ (مؤمنون‌ ‌آيه‌ 113 و 114) اصحاب‌ كهف‌ وَ لَبِثُوا فِي‌ كَهفِهِم‌ ثَلاث‌َ مِائَةٍ سِنِين‌َ وَ ازدَادُوا تِسعاً (كهف‌ ‌آيه‌ 25) ‌در‌ خبر ‌است‌ 300 سال‌ شمسي‌ و 309 قمري‌ ولي‌ بنظر خودشان‌ بسيار اندك‌ ميآيد ‌که‌ قال‌َ قائِل‌ٌ مِنهُم‌ كَم‌ لَبِثتُم‌ قالُوا لَبِثنا يَوماً أَو بَعض‌َ يَوم‌ٍ (‌آيه‌ 19) حضرت‌ عزير ‌را‌ ميفرمايد فَأَماتَه‌ُ اللّه‌ُ مِائَةَ عام‌ٍ ثُم‌َّ بَعَثَه‌ُ قال‌َ كَم‌ لَبِثت‌َ قال‌َ لَبِثت‌ُ يَوماً أَو بَعض‌َ يَوم‌ٍ قال‌َ بَل‌ لَبِثت‌َ مِائَةَ عام‌ٍ (بقره‌ ‌آيه‌ 259) ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ فرمود

«كلما آت‌ فهو قريب‌»

بالجمله‌ خلاصي‌

جلد 14 - صفحه 179

‌از‌ عذاب‌ ندارند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 72)- در اینجا قرآن به پاسخ این گفتار سخریه‌آمیز آنها با لحنی کاملا واقع بینانه پرداخته، می‌گوید: «به آنها بگو: شاید بعضی از آنچه را عجله می‌کنید نزدیک و در کنار شما باشد»! (قُلْ عَسی أَنْ یَکُونَ رَدِفَ لَکُمْ بَعْضُ الَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ).

چرا عجله می‌کنید؟ چرا مجازات الهی را کوچک می‌شمرید؟ چرا به خود رحم نمی‌کنید؟ آخر عذاب خدا شوخی نیست! احتمال بدهید به خاطر همین سخنانتان قهر و غضب خدا بر سر شما سایه افکنده باشد و به همین زودی بر شما فرود آید و نابودتان کند، این همه سر سختی برای چیست؟

نکات آیه

۱ - مأموریت پیامبر(ص) براى ابلاغ تهدید خداوند به کافران، مبنى بر نزدیک بودن عذاب دنیایى آنان (قل عسى أن یکون ردف لکم بعض الذى تستعجلون) تعبیر «ردف لکم» (در پى شما است) کنایه از قریب الوقوع بودن مجازات کافران مى باشد. گفتنى است که «الذى تستعجلون» هم شامل عذاب دنیوى مى شود و هم عذاب اخروى. بنابراین عبارت «بعض الذى» نشانگر عذاب دنیایى خواهد بود.

۲ - عذاب دنیوى، تنها بخشى از مجازات هاى الهى براى کافران است، نه همه آن. (ردف لکم بعض الذى تستعجلون) قید «بعض» مى رساند که همه وعیدهاى الهى در حق کافران، در این دنیا اعمال نمى شود; بلکه آنچه در این جا اعمال مى شود، تنها جزئى از مجازات ها است و بقیه براى جهان آخرت مى ماند.

۳ - تقدیر کیفر اخروى براى کافران، علاوه بر کیفر دنیوى آنان (ردف لکم بعض الذى تستعجلون) همان طور که گفته شد، قید «بعض الذى...» مى رساند که عذاب دنیوى تنها بخشى از مجازات هاى الهى است که در حق کافران اعمال مى شود و آنان باید در انتظار کیفرهاى اخروى نیز باشند.

۴ - نظام کیفرى خداوند، داراى حساب و برنامه اى معین (ردف لکم بعض الذى تستعجلون) از عبارت «ردف لکم بعض...» استفاده، مى شود که مجازات هاى الهى بدون محاسبه صورت نمى گیرد; بلکه داراى برنامه اى دقیق است که طبق آن مرحله به مرحله اعمال مى شود.

۵ - باز بودن راه توبه براى کافران و امکان تغییر سرنوشت آنان و رفع عذاب از آنها (قل عسى أن یکون ردف لکم بعض الذى تستعجلون) واژه «عسى» - که براى ترجى و به معناى شاید است - مى رساند که عذاب تقدیر شده، قضاى حتمى الهى نیست و امکان دارد که در نتیجه تحول فکرى و عملى (ایمان) کافران، این برنامه تغییر کند.

۶ - تهدید کافران به نزدیک بودن بخشى از عذاب دنیوى وعده داده شده به آنان (ردف لکم بعض الذى تستعجلون) مراد از «الذى تستعجلون» مى تواند تنها عذاب دنیایى باشد. بنابراین «بعض الذى تستعجلون»; یعنى، بخشى از آن عذاب که خواستار شتاب آن هستید، در پى شما است.

موضوعات مرتبط

  • توبه: آثار توبه ۵
  • خدا: ابلاغ تهدیدها خدا ۱; عذابهاى خدا ۲; کیفرهاى خدا ۴; مقدرات خدا ۳; وعده هاى خدا ۶
  • عذاب: اقسام عذاب ۲; عوامل رفع عذاب ۵
  • کافران: تغییر فرجام کافران ۵; توبه کافران ۵; عذاب اخروى کافران ۳; عذاب دنیوى کافران ۱، ۲، ۳، ۶; نزدیکى عذاب کافران ۱، ۶
  • محمد(ص): رسالت محمد(ص) ۱
  • نظام کیفرى :۴

منابع