رَدِف
«رَدِفَ» از مادّه «ردف» (بر وزن حرف) به معناى قرار گرفتن پشت سر چیزى است، لذا به کسى که پشت سر اسب سوار مى نشیند، «ردیف» گفته مى شود، همچنین در مورد افراد و اشیایى که پشت سر یکدیگر قرار مى گیرند این کلمه به کار مى رود.
ریشه کلمه
- ردف (۳ بار)
قاموس قرآن
تبعيّت «ردفه ردفاًتبعه»: (اقرب) [نمل:72]. بگو شايد بعضى از آن چه به عجله مىخواهيد در پى شماست. طبرسى آن را از ابن اعرابى لاحق شدن نقل كرده و گفته شده دخول لام در «لكم» دليل آن است كه ردف به معنى نزديكى است يعنى بعض از آن چه مىخواهد به شما نزديك شده است. ردف (به كسر اول) به معنى تابع است همچنين است رادفه [نازعات:6-7]. روزى كه لرزنده مىلرزد در پس آن لرزه ديگرى كه در رديف آن است مىآيد. مردف آن است كه ديگرى را در رديف خود قرار دهد ابو عبيده رادف و مردف را به يك معنى گرفته است (راغب) [انفال:9]. من شما را يارى مىكنم با هزار نفر ملك به ملائكه ديگرى را در رديف و پشت سر خود دارند.