التوبة ١١٦
کپی متن آیه |
---|
إِنَ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍ وَ لاَ نَصِيرٍ |
ترجمه
التوبة ١١٥ | آیه ١١٦ | التوبة ١١٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِن دُونِ اللهِ»: سِوای خدا. بجز خدا.
تفسیر
- آيات ۱۲۳ - ۱۱۱، سوره توبه
- وعده قطعى بهشت به كسانى كه در راه خدا با جان و مال خود جهاد مى كنند (ان الله اشترى )
- وضع و وصف فردى و اجتماعى مؤ منين
- سبب عدم جواز استغفار براى مشركين لغو بودن استغفار براى آنان است
- علت وجوب تبرى از دشمنان خدا، و اشاره به عموميت اين حكم
- وجه اينكه توبه (بازگشت ) خدا به پيامبر (ص ) و مهاجرين انصار ،قبل از ذكر توبه خدا به سه نفرى كه از جنگ تبوك تخلف كردند در آيه وارد شده وبيان مراد از توبه خدا در اين موارد
- بيان مقصود از توبه در هر يك از مواردى كه در آيات مورد بحث تكرار شده
- معناى اينكه فرمود: با صادقين باشيد (...و كونوا مع الصادقين )
- پاداش مجاهدان ، و مراد از جمله : (( ليجزيهم الله احسن ما كانوا يعملون ))
- توضيح آيه نفر (فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ... )) و بيان آنچه كه از آن استنباط مى شود
- (رواياتى در ذيل برخى آيات گذشته )
- روايتى درباره مشقات و سختى هايى كه مسلمانان در راه تبوك تحمل نمودند
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ «116»
همانا حكومت آسمانها و زمين تنها از آنِ خداست، زنده مىكند و مىميراند و شما را جز خداوند، هيچ سرپرست و ياورى نيست.
پیام ها
1- به جاى تحكيم روابط با خويشاوندانِ مشرك، به فكر رابطه با خدايى باشيد كه مالك آسمانها و زمين است و آنها در برابر اين خدا، قدرت هيچ گونه نصرتى ندارند. لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ ... ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍ ...
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ (116)
«1» سوره اسراء آيه 15.
«2» مجمع ج 3 ص 77.
ج5، ص 222
إِنَّ اللَّهَ: بدرستى كه خداوند عز و جل، لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ:
مرذات احديت او را بخاصه پادشاهى و سلطنت آسمانها و زمينها، پس هر چه خواهد كند بىمانع و منازعى، و تمام در تحت قدرت سبحانى است. يُحْيِي وَ يُمِيتُ: زنده گرداند مردگان را و بميراند زندگان را. وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ: و نيست شما را اى مؤمنان به غير از خداى تعالى. مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ: كارسازى كه متولى امور شما شود و نه مددكارى كه يارى شما نمايد. و ممكن است كه خطاب به كفار باشد و معنى آنكه: خداى را پرستش و ستايش كنيد كه شما را به غير او متولى امرى نيست، كه حكم عقاب را از شما دفع كند و بجز او ناصرى نباشد كه عذاب را از شما بازدارد.
تنبيه- آيه شريفه اشعار است به آنكه اختلاف احكام نسبت به مسجد ضرار و قبا و غير آن، مفوض به خدا است كه ملك آسمان و زمين خاصه او باشد از حيث خلق و ايجاد و حكم و تغير، و ملك اتساع مقدور ذاتى است كه سياست و تدبير او را باشد و تصرف در حقيقت خداى را جل جلاله كه قادر باشد بر احياء و اماته، و شما خالقان را به غير ذات احديت او يارى و ياورى نيست، بلكه ولى و والى و متولى و والى شما و كار شما خدا است، پس پرستش و ستايش چنين منعمى را سزاوار باشد لا غير، و مشغول نكند شما را طلب ملك از مالك، زيرا طالب ملك نيابد ملك و نه مالك را، و لكن طالب مالك هر آينه يابد ملك و مالك را جمعا.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَداهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُمْ ما يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (115) إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ (116)
ترجمه
و نباشد خدا كه گمراه كند جمعى را بعد از آنكه هدايت نمود آنانرا تا آنكه بيان كند براى ايشان آنچه را بايد پرهيز كنند همانا خداوند بهر چيزى دانا است
همانا خدا مر او راست پادشاهى آسمانها و زمين زنده ميكند و ميميراند و نيست مر شما را غير از خدا هيچ صاحب اختيارى و نه ياورى.
تفسير
خداوند حكم نكرده و نمىكند بضلالت و گمراهى جماعتى و وانميگذارد آنها را بحال خودشان و سلب نميفرمايد عنايت خود را از ايشان تا وقتى كه بيان بفرمايد براى آنها بتوسط انبياء و اولياء چيزهائى را كه واجب است از آنها پرهيز نمايند مانند محرمات و ترك واجبات چنانچه در كافى و عيّاشى و توحيد از امام صادق (ع) نقل نموده كه تا بشناساند بآنها موجبات سخط و رضاى خود را و پس از بيان اگر عمل نمودند جزاى آنها بهشت است و الّا سزاى آنها جهنم است و حكم خداوند است بضلالتشان و منع از ترحّمشان و واگذاردنشان بحال خودشان چون خداوند بهر چيزى دانا است و ميداند مواقع حسن و قبح عذاب و ثواب را و پادشاهى آسمانها و زمين ازان اوست و اختيار حيات و موت بدست اوست و شما غير از او صاحب اختيار و حافظ و نگهبان و نگهدارى نداريد البتّه چنين پادشاه قادر بىنيازى بكسى ظلم نميكند و تا حجّت را تمام ننمايد بر خلق خود آنها را عذاب نميفرمايد و در شأن نزول آيه بعضى گفتهاند كه چون جمعى از مسلمانان قبل از نزول فرائض وفات كرده بودند مسلمانان بحضرت رسول عرض كردند حال آنها چه ميشود آيا معذبند يا خير اين آيه نازل شد و بعضى گفتهاند بعد از نسخ بعضى از احكام سؤال نمودند از حال كسانيكه اطلاع پيدا نكرده بودند بر نسخ از مسلمانان مانند كسانيكه بجانب بيت المقدّس نماز ميخواندند بعد از تحويل قبله بجانب كعبه براى آنكه هنوز مطّلع بر تحويل نشده بودند پس اين آيه نازل شد و بنابر اين بايد بيان و اصل شود تا حجّت از خدا بر خلق تمام گردد چنانچه در اصول ثابت شده است ولى منوط
جلد 2 صفحه 629
بآنستكه مردم در طلب احكام تقصيرى ننموده باشند و كوتاهى در تحصيل علم نكرده باشند و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ اللّهَ لَهُ مُلكُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ يُحيِي وَ يُمِيتُ وَ ما لَكُم مِن دُونِ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ (116)
محققا خداوند تبارك و تعالي اختصاص باو دارد ملكيت ذاتيه تمام عوالم علويه و سفليه زنده ميكند و ميميراند و نيست از براي شما غير از خدا دوستي و ناصري إِنَّ اللّهَ لَهُ مُلكُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ كلمه انّ و لام اختصاص دلالت بر انحصار ميكند که احدي غير از خداوند مالك سماوات و ارض نيست مخصوص باو است
جلد 8 - صفحه 326
و سماوات شامل تمام عالم علوي ميشود از مجردات عالم عقول و نفوس و ارواح و ماديات از عرش و كرسي و لوح و قلم و كرات جويه و آنچه در آنها خلق فرموده از ملائكه و غير آنها و ارض شامل تمام عالم سفلي ميشود از جمادات و نباتات و حيوانات و جن و انس، و بعبارت جامع جميع ما سوي اللّه تماما مخلوق و مملوك او هستند و بس.
يُحيِي وَ يُمِيتُ حيات هر چيزي بحسب خود او است، حيات جمادي، نباتي، حيواني، انساني، ملكي حتي بلكه نفس ايجاد شيئي احياء شيئي است و افناء آن اماته او است و اينکه دو صفت از صفات دهگانه است که مختص باو است در باب توحيد افعالي خلق، رزق، احياء، اماته، غني، فقر، عزت، ذلت، صحت، مرض و البته هر كدام اسباب و مقتضياتي دارد بر حسب خود.
وَ ما لَكُم مِن دُونِ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ وليّ اولي بتصرف، صاحب اختيار دوست، نگهبان يعني غير از خدا نداريد كسي را که شما را از بليات نجات دهد و براي شما كاري انجام دهد و بشما عنايتي داشته باشد و نصير و ياري كننده و معين شما باشد زيرا احدي در مقابل اراده و مشيت حق هيچگونه قدرتي ندارد خود او هم مقهور و محكوم و ملك خدا است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 116)- در این آیه روی این مسأله تکیه و تأکید میکند که: «حکومت آسمانها و زمین برای خداست» (إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).
و نظام حیات و مرگ نیز در کف قدرت اوست، اوست که «زنده میکند و میمیراند» (یُحْیِی وَ یُمِیتُ).
و بنابراین «هیچ ولیّ و سرپرست و یاوری جز خدا ندارید» (وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ).
اشاره به این که، شما نباید بر غیر او تکیه کنید، و بیگانگان از خدا را پناهگاه یا مورد علاقه خود قرار دهید، و پیوند محبت خویش را با این دشمنان خدا از طریق استغفار یا غیر آن بر قرار و محکم دارید.
نکات آیه
۱ - خداوند، تنها مالک و فرمانرواى آسمانها و زمین (إن اللّه له ملک السموت و الأرض)
۲ - جهان آفرینش، داراى آسمانهاى متعدد (له ملک السموت و الأرض)
۳ - علم گسترده خداوند، لازمه فرمانروایى او بر سراسر هستى (إن اللّه بکل شىء علیم. إن اللّه له ملک السموت و الأرض) برداشت فوق مبتنى بر این است که جمله «إن اللّه له ملک ...» در مقام تعلیل براى «إن اللّه بکل شىء علیم» باشد.
۴ - مرگ و حیات مستمر در جهان هستى، متکى به اراده و مشیّت خداوند است. (إن اللّه ... یحیى و یمیت) استمرار حیات و مرگ از به کارگیرى فعل مضارع (یحیى و یمیت) استفاده مى شود.
۵ - خداوند، قائم به ذات خویش و داراى حیات ازلى (إن اللّه له ملک السموت و الأرض یحیى و یمیت) تنها مالک، فرمانروا و حیات بخش جهان هستى خداوند است; پس جز او عاملى براى حیات وجود ندارد و در نتیجه ذات او قائم به خویش و حیات او ازلى است.
۶ - حیات و مرگ مستمر در جهان، جلوه اى از حاکمیت مطلق الهى بر هستى (إن اللّه له ملک السموت و الأرض یحیى و یمیت)
۷ - براى انسانها، هیچ سرپرست و یاورى جز خداوند نیست. (و ما لکم من دون اللّه من ولىّ و لانصیر)
۸ - گرایش طبیعى انسانها به قدرتى فراتر و نیرومند، براى اتکا به او (و ما لکم من دون اللّه من ولىّ و لانصیر) اینکه خداوند فرموده است: «براى شما جز او یار و سرپرستى نیست»، مبتنى بر وجود خصلت یارطلبى و استمداد و اتکا به مبدأ قدرت در انسانها مى باشد.
۹ - یگانه فرمانرواى آسمانها و زمین، تنها قدرت قابل اتکا براى انسانها (إن اللّه له ملک السموت و الأرض ... و ما لکم من دون اللّه من ولىّ و لانصیر)
۱۰ - ناتوانى همه قدرتها، در برابر قدرت و اراده خداوند (و ما لکم من دون اللّه من ولىّ و لانصیر)
۱۱ - لزوم تبرّى از دشمنان خدا و تکیه نکردن بر قدرت و کمک آنان (فلما تبین له أنه عدو للّه تبرأ منه ... ما لکم من دون اللّه من ولىّ و لانصیر)
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ۲; حاکم آسمان ها ۹; مالک آسمان ها ۱
- انسان: گرایشهاى انسان ۸; ولىّ انسان ۷; یاور انسان ۷
- تبرى: اهمیّت تبرى ۱۱; تبرى از دشمنان خدا ۱۱
- حیات: منشأ حیات ۴، ۶
- خدا: اختصاصات خدا ۱، ۷، ۹; ازلیت خدا ۵; حاکمیت خدا ۱; زمینه حاکمیت خدا ۳; صفات ذات خدا ۵; علم خدا ۳; قدرت خدا ۱۰; نشانه هاى حاکمیت خدا ۶; نفى علت براى خدا ۵; نقش اراده خدا ۴; نقش مشیّت خدا ۴; ولایت خدا ۷
- زمین: حاکم زمین ۹; مالک زمین ۱
- قدرت: ضعف قدرت غیر خدا ۱۰; قدرت قابل اتکا ۹
- گرایشها: گرایش به قدرت برتر ۸
- مرگ: منشأ مرگ ۴، ۶
منابع