النساء ١٥٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۵۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
إِنَ‌ الَّذِينَ‌ يَکْفُرُونَ‌ بِاللَّهِ‌ وَ رُسُلِهِ‌ وَ يُرِيدُونَ‌ أَنْ‌ يُفَرِّقُوا بَيْنَ‌ اللَّهِ‌ وَ رُسُلِهِ‌ وَ يَقُولُونَ‌ نُؤْمِنُ‌ بِبَعْضٍ‌ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ‌ وَ يُرِيدُونَ‌ أَنْ‌ يَتَّخِذُوا بَيْنَ‌ ذٰلِکَ‌ سَبِيلاً

ترجمه

کسانی که خدا و پیامبرانِ او را انکار می‌کنند، و می‌خواهند میان خدا و پیامبرانش تبعیض قائل شوند، و می‌گویند: «به بعضی ایمان می‌آوریم، و بعضی را انکار می کنیم» و می‌خواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند...

همانا كسانى كه خدا و پيامبرانش را انكار مى‌كنند، و مى‌خواهند ميان خدا و رسولانش جدايى قائل شوند، و مى‌گويند: ما به برخى ايمان داريم و به برخى نداريم، و مى‌خواهند بين اين دو، راهى [جدا] بگيرند
كسانى كه به خدا و پيامبرانش كفر مى‌ورزند، و مى‌خواهند ميان خدا و پيامبران او جدايى اندازند، و مى‌گويند: «ما به بعضى ايمان داريم و بعضى را انكار مى‌كنيم» و مى‌خواهند ميان اين [دو]، راهى براى خود اختيار كنند،
آنان که به خدا و رسولان او کافر شوند و خواهند که میان خدا و پیغمبرانش جدایی اندازند و گویند: ما به برخی (از انبیاء) ایمان آورده و به پاره‌ای ایمان نیاوریم و خواهند که میان کفر و ایمان راهی اختیار کنند؛
بی تردید کسانی که به خدا و پیامبرانش کافر می شوند و می خواهند میان خدا و پیامبرانش [با ایمان آوردن به خدا و کفرورزی به پیامبران] جدایی اندازند، و می گویند: به بعضی ایمان می آوریم و به برخی کافر می شویم و می خواهند میان کفر و ایمان راهی [خاص] برگزینند، [سبک مغز و بی شعورند.]
كسانى هستند كه به خدا و پيامبرانش كافر مى‌شوند و مى‌خواهند ميان خدا و پيامبرانش جدايى افكنند و مى‌گويند كه بعضى را مى‌پذيريم و بعضى را نمى‌پذيريم و مى‌خواهند در اين ميانه راهى برگزينند.
کسانی که به خداوند و پیامبرانش کفر می‌ورزند و می‌خواهند بین خداوند و پیامبرانش جدائی قائل شوند و می‌گویند به بعضی ایمان داریم و به بعضی نداریم و می‌خواهند راهی بینابین پیش گیرند
كسانى كه به خدا و فرستادگان او كافر مى‌شوند و مى‌خواهند ميان خدا و پيامبران او جدايى افكنند و مى‌گويند: به برخى ايمان مى‌آريم و به برخى كافر مى‌شويم و مى‌خواهند در اين ميان راهى فراگيرند،
کسانی که به خدا و پیغمبرانش ایمان ندارند و می‌خواهند میان خدا و پیغمبرانش جدائی بیندازند (و بگویند که به خدا ایمان داریم، ولی به پیغمبران ایمان نداریم) و می‌گویند که به برخی از پیغمبران ایمان داریم و به برخی دیگر ایمان نداریم، و می‌خواهند میان آن (کفر و ایمان) راهی برگزینند (ولی میان کفر و ایمان فاصله‌ای نیست و دو راه بیش وجود ندارد: راه کفر و راه دین).
همواره کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر می‌ورزند و می‌خواهند میان خدا و پیامبرانش جدایی اندازند و می‌گویند: «ما به بخشی ایمان داریم و به بخشی کفر می‌ورزیم‌» و می‌خواهند میان آن (دو) راهی راهوار برای خود اختیار کنند،
همانا آنان که کفر ورزیدند به خدا و پیمبرانش و خواهند جدائی افکنند میان خدا و پیمبرانش و گویند ایمان آریم به بعضی و کفر ورزیم به بعضی و خواهند که برگیرند میان این راهی‌

Those who disbelieve in Allah and His messengers, and want to separate between Allah and His messengers, and say, “We believe in some, and reject some,” and wish to take a path in between.
ترتیل:
ترجمه:
النساء ١٤٩ آیه ١٥٠ النساء ١٥١
سوره : سوره النساء
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَن یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللهِ وَ رُسُلِهِ»: می‌خواهند میان ایمان‌آوردن به خدا و ایمان آوردن به پیغمبرانش قائل به تفرقه و جدائی باشند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسی» گوید: قتادة و سدى و مجاهد گويند: كه اين آيه درباره يهود و نصارى نازل گرديده و نيز گويند: كه كفار حقيقى اينان هستند و چون در آيه شريفه جمله «نؤمن ببعض و نكفر ببعض» مي‌باشد، شايد گمان برده شود كه در بعضى موارد داراى ایمان باشند. ولى چنين نيست بلكه در تمامى موارد كافر هستند.[۳]

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا «150»

قطعاً كسانى كه به خداوند و پيامبرانش كفر مى‌ورزند و مى‌خواهند ميان خدا و پيامبرانش جدايى بيفكنند و مى‌گويند: به بعضى ايمان مى‌آوريم و به بعضى كافر مى‌شويم، و مى‌خواهند در اين ميانه راهى در پيش گيرند، (كه مطابق هوس باشد، نه عقل و استدلال).


«1». نهج‌البلاغه، قصار 10.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 200

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلاً (150)


«1» منهج الصادقين، جلد 3، صفحه 140 «قولوا فى الفاسق ...»

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 630

چون حق تعالى ذكر منافقان نمود، در عقب آن ذكر اهل كتاب فرمايد:

إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ‌: بدرستى كه آن كسانى كه كافر مى‌شوند به خدا و پيغمبران، وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ‌: و مى‌خواهند كه جدائى افكنند ميان خدا و رسولان او، به آنكه ايمان آرند به خدا و كافر شوند به انبياء، وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ‌: و گويند ايمان مى‌آوريم به بعضى از پيغمبران، وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ‌: و كافر مى‌شويم به بعضى ديگر. مراد يهودند كه مى‌گفتند:

ايمان داريم به موسى عليه السّلام و عزير عليه السّلام و متقدمين آنها از انبياء، و كافريم به عيسى عليه السّلام و محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و همچنين نصارى تصديق كردند عيسى و متقدمين انبياء را، و تكذيب نمودند حضرت خاتم را. وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا: و مى‌خواهند كه اتخاذ كنند ميان ايمان و كفر، راهى، و حال آنكه واسطه‌اى نيست، زيرا حق مختلف نمى‌باشد. پس ايمان به خدا تمام نمى‌شود، مگر به تصديق جميع رسل او، و كفر به بعضى، مانند كفر به كل باشد، در ضلال و غوايت. كما قال: فَما ذا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلالُ‌.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلاً (150)

ترجمه‌

همانا آنانكه كافر ميشوند بخدا و پيغمبرانش و ميخواهند كه جدائى اندازند ميان خدا و پيغمبرانش و ميگويند ايمان ميآوريم ببرخى و كافر ميشويم ببرخى و مى‌خواهند كه بگيرند ميان اين راهى را..

تفسير

كفر ملت واحده است كفر بانبياء خدا كفر بخدا است و كفر بخاتم انبياء كفر بتمام آنها است و ميان ايمان و كفر واسطه نيست پس كفار اعم از مشرك و ملحد و يهود و نصارى و مجوس و غيرهم يكسانند در كفر و ضلالت چون ايمان بخدا محقق نمى‌شود مگر بايمان بتمام انبيا و فرستادگان او و كسى نميتواند مدعى شود كه من بخدا و بعض انبيا ايمان دارم پس كافر محض نيستم و ميان ايمان و كفر راهى است براى من چنانچه يهود و نصارى ادعا داشتند و ميخواستند در اين ميان راهى براى گمراهى خودشان پيدا كنند كه خداوند آنرا باين آيه و آيه بعد مسدود فرمود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ يَكفُرُون‌َ بِاللّه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ يُرِيدُون‌َ أَن‌ يُفَرِّقُوا بَين‌َ اللّه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ وَ يَقُولُون‌َ نُؤمِن‌ُ بِبَعض‌ٍ وَ نَكفُرُ بِبَعض‌ٍ وَ يُرِيدُون‌َ أَن‌ يَتَّخِذُوا بَين‌َ ذلِك‌َ سَبِيلاً (150) أُولئِك‌َ هُم‌ُ الكافِرُون‌َ حَقًّا وَ أَعتَدنا لِلكافِرِين‌َ عَذاباً مُهِيناً (151)

محققا كساني‌ ‌که‌ كافر بخدا و پيغمبران‌ ‌او‌ شده‌اند و ميخواهند ‌بين‌ ‌خدا‌ و رسولان‌ ‌او‌ جدايي‌ بيندازند و ميگويند ‌ما ببعضي‌ ايمان‌ ميآوريم‌ و ببعضي‌ كافر ميشويم‌ و ميخواهند ‌از‌ ميانه‌ اينها راهي‌ اتخاذ كنند اينها حقا كافر هستند و ‌براي‌ كفار خداوند مهيّا فرموده‌ عذاب‌ خوار كننده‌اي‌.

مفسرين‌ گفتند ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌در‌ مذمت‌ اهل‌ كتاب‌ ‌است‌ يهود و نصاري‌ ‌که‌ تفرقه‌ ‌بين‌ انبياء انداختند ‌که‌ يهود ايمان‌ بانبياء قبل‌ ‌از‌ عيسي‌ آوردند و بعيسي‌ (ع‌) و پيغمبر اسلام‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ كافر شدند و نصاري‌ ‌تا‌ عيسي‌ ‌را‌ ايمان‌ آوردند و پيغمبر اسلام‌ ‌را‌ كافر شدند.

لكن‌ حق‌ ‌در‌ مقام‌ اينست‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌در‌ مذمت‌ كسانيست‌ ‌که‌ ‌در‌ احكام‌ انبياء تصرف‌ كردند آنچه‌ مطابق‌ ‌با‌ هواي‌ نفس‌ ‌خود‌ و سليقه‌ ‌خود‌ ‌باشد‌ قبول‌ ميكنند و آنچه‌ ‌بر‌ خلاف‌ ‌آن‌ ‌باشد‌ انكار و ردّ ميكنند و يك‌ طريقه‌ دل‌ خواه‌ ‌خود‌ اتخاذ ميكنند و اينها حقا كافر هستند و انبياء ‌را‌ راستگو نميدانند و تصديق‌ ‌بما‌ جاءوا ‌من‌ عند اللّه‌

جلد 6 - صفحه 256

نميكنند و ‌براي‌ ‌آنها‌ عذاب‌ خوار كننده‌ مهيّا فرموده‌، و ‌اينکه‌ موضوع‌ ‌در‌ جميع‌ ملل‌ ساري‌ و جاري‌ ‌است‌ يهود چه‌ اندازه‌ ‌از‌ احكام‌ موسي‌ و تورات‌ ‌را‌ دور انداختند نصاري‌ ‌که‌ كليه‌ احكام‌ عيسي‌ ‌را‌ كنار گذاردند الّا چند حكم‌، امروز مسلمين‌ بسيار ‌از‌ احكام‌ قرآن‌ و دستورات‌ اسلام‌ و فرمايشات‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و ائمه‌ اطهار ‌عليهم‌ ‌السلام‌ و علماء اعلام‌ ‌را‌ پشت‌ سر انداختند و پشت‌ پا زدند، مسئله‌ ربوا، مسائل‌ حدود و ديات‌، مسئله‌ حجاب‌ و موسيقي‌ و آلات‌ لهو بلكه‌ نماز و روزه‌ و زكاة و حج‌ّ ‌حتي‌ باب‌ معاملات‌ فاسده‌ چه‌ اندازه‌ بطبقات‌ مختلفه‌ مخالفت‌ ميكنند و ميگويند العياذ باللّه‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ پيش‌ ‌خود‌ و بسليقه‌ ‌خود‌ گفته‌ و اشتباه‌ كرده‌ ‌ يا ‌ بمناسبت‌ زمان‌ ‌خود‌ گفته‌ و قوانين‌ اسلام‌ ‌را‌ تغيير ميدهند و ‌خود‌ قانون‌ جعل‌ ميكنند و حال‌ آنكه‌ يكي‌ ‌از‌ مهم‌ شرائط اسلام‌ تصديق‌ بجميع‌ ‌ما جاء ‌به‌ النبي‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و بجميع‌ ‌ما جاء ‌به‌ سائر الانبياء ‌است‌ وَ المُؤمِنُون‌َ كُل‌ٌّ آمَن‌َ بِاللّه‌ِ وَ مَلائِكَتِه‌ِ وَ كُتُبِه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ لا نُفَرِّق‌ُ بَين‌َ أَحَدٍ مِن‌ رُسُلِه‌ِ الاية سوره‌ بقره‌ ‌آيه‌ 285.

برگزیده تفسیر نمونه


نکات آیه

۱- کفر نسبت به برخى از پیامبران الهى، در حقیقت کفر به خدا و تمامى پیامبران اوست. (إنّ الذین یکفرون باللّه و رسله ... و یقولون نؤمن ببعض و نکفر ببعض) مضاف الیه کلمه «بعض»، در هر دو مورد، «رسل» است، یعنى ایمان به برخى از پیامبران و کفر به برخى دیگر. و نیز جمله «یقولون»، در حقیقت تفسیر «یکفرون باللّه و رسله»، مى باشد.

۲- پذیرش برخى از احکام دین و انکار برخى دیگر، کفر به خدا و رسول و به منزله انکار تمامى آن دین است.* (إنّ الذین یکفرون باللّه و رسله و یریدون أن یفرقوا ... أولئک هم الکفرون) با توجه به واژه رسول مى توان گفت: آیه شامل تبعیض در اعتقاد به احکام و رسالت یک دین نیز مى شود ; یعنى همانگونه که انکار برخى از رسولان به منزله انکار همه پیامبران است، انکار برخى از تعالیم انبیا نیز انکار تمامى آن دین است.

۳- اعتقاد به خدا و همه انبیا و رسالت آنان، شرط تحقق ایمان (إنّ الذین یکفرون باللّه و رسله و یریدون أن یفرقوا ... أولئک هم الکفرون)

۴- وجود تلازم میان ایمان به خدا و ایمان به رسالت انبیاى الهى (و یریدون أن یفرقوا بین اللّه و رسله ... و یریدون ان یتخذوا بین ذلک سبیلا)

۵- اهل کتاب با انکار رسالت پیامبر (ص)، در حقیقت به خدا و تمامى پیامبران و پیامبر خویش کافرند. (إنّ الذین یکفرون ... و یقولون نؤمن ببعض و نکفر ببعض ... أولئک هم الکفرون) بنا به گفته مفسران و به دلیل آیات بعد، مراد از «الذین یکفرون ...»، اهل کتاب هستند.

موضوعات مرتبط

  • اهل کتاب: کفر اهل کتاب ۵
  • ایمان: به انبیا ۳ ; ایمان به خدا ۳، ۴ ; ایمان به نبوّت ۳، ۴ ; شرایط ایمان ۳ ; متعلق ایمان ۳، ۴
  • دین: تکذیب بخشى از دین ۲ ; قبول بخشى از دین ۲
  • کفر: به انبیا ۱، ۲، ۵ ; کفر به خدا ۱، ۲، ۵ ; کفر به محمّد (ص) ۵ ; موارد کفر ۱، ۲، ۵
  • محمّد (ص): تکذیب نبوّت محمّد (ص) ۵

منابع

  1. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۳، ص ۳.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۲۵۸.
  3. صاحب كشف الاسرار از قول كلبى و مقاتل چنين گويد: كه اين آيه درباره يهوديان آمده مانند عامر بن مخلد و يزيد بن زيد كه به عيسى و انجيل كافر شده بودند و نيز به محمد و قرآن هم كافر شده بودند، عطا گويد: درباره طوائف بنى‌قريظه و بنى‌نضير و بنى‌قينقاع نازل شده كه به خداوند ايمان آورده بودند ولى به پيامبران او كافر شدند و نيز از قتاده نقل كنند كه درباره يهوديان و مسيحيان هر دو نازل شده زيرا يهوديان به حضرت عیسی|عيسى و انجيل او كافر شدند و مسيحيان به حضرت محمد|محمد و قرآن او كافر گشتند.