آل عمران ١٦٣
کپی متن آیه |
---|
هُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ |
ترجمه
آل عمران ١٦٢ | آیه ١٦٣ | آل عمران ١٦٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«هُمْ دَرَجَاتٌ»: آنان دارای منازل و مراتبی هستند. در اینجا مضاف محذوف است و مضافٌالیه به جای آن قرار گرفته است. تقدیر چنین است: هُمْ ذَوُو دَرَجَاتٍ عِندَ اللهِ.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«163» هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ
آنان نزد خدا (داراى) درجاتى هستند و خداوند به آنچه انجام مىدهند، بيناست.
نکته ها
در شأن نزول اين آيه آمده است: وقتى رسول خدا صلى الله عليه و آله دستور داد به سوى احد حركت كنيد، منافقان به بهانههاى مختلف در مدينه ماندند و گروهى از مسلمانان سستايمان نيز از آنها پيروى كرده و در جبهه حاضر نشدند.
در آيهى 155 همين سوره خوانديم: خداوند كسانى را كه از جبهه فرار كرده سپس پشيمان شدند مىبخشد، امّا اين آيه مىفرمايد: مرفّهان و منافقان بهانهگير را نمىبخشد.
در آياتى از قرآن اين تعبير آمده است كه براى مؤمنان درجاتى است: «لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ» «2»، «لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى» «3» امّا در اين آيه مىفرمايد: خود مؤمنان درجات مىشوند؛ همانگونه كه انسانهاى پاك همچون علىّبن ابيطالب عليهما السلام ابتدا طبق ميزان
«1». انعام، 160.
«2». انفال، 4.
«3». طه، 75.
جلد 1 - صفحه 641
حركت مىكنند و سپس خود آنان ميزان مىشوند، ابتدا دور محور مىگردند، سپس خود آنان محور حقّ مىشوند.
پیام ها
1- هدف مجاهدان واقعى، بدست آوردن رضاى خداست، نه پيروزى و غنائم و خودنمايى. «أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللَّهِ ...»
2- در جامعه اسلامى، نبايد مجاهدان و مرفّهان يكسان ديده شوند. (با توجّه به شأن نزول) «أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ اللَّهِ ... كَمَنْ باءَ ...»
3- روى گردانى از جبهه و جنگ، بازگشت به غضب خداست. «كَمَنْ باءَ بِسَخَطٍ»
4- خشنودى يا خشم الهى بايد تنها ملاك عمل يك مسلمان باشد. «رِضْوانَ اللَّهِ ... بِسَخَطٍ مِنَ اللَّهِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ (163)
هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللَّهِ: ايشان كه پيروان رضاى خداى تعالى باشند، صاحب درجات بلند نزد خداى تعالى، وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ: و خداى تعالى بينا باشد به آنچه بجا مىآورند بندگان از طاعت و معصيت و متابعت و مخالفت، و همه را بر وفق اعمال مجازات خواهد داد.
بيان: طبرسى رحمه اللّه فرمايد: در آيه شريفه دو قول است: 1- آنكه مراد، اختلاف مرتبه اهل ثواب و عقاب است به آنچه ايشان را باشد در آخرت، از كرامت و نعيم و نسبت به مؤمنان، و مهانت و جحيم نسبت به كافران. (تعبير از اين به درجات مجاز توسع است). 2- آنكه مراد، اختلاف مراتب فريقين است، زيرا بهشت را درجات عليا باشد، و جهنم را دركات سفلا، بعضى بر بعضى. حضرت صادق عليه السّلام فرمود: بهشت را درجاتى است، بعضى فوق بعض ديگر، و زيادتى درجات به سبب اعمال است. «1» و حضرت سيد سجاد عليه السّلام فرمود: درجات بهشت را حق تعالى به عدد آيات قرآن قرار داده، پس كسى كه قرآن بخواند به او گويند: بخوان و بالا برو. «2» رفع شبهه: اگر گويند درجات بهشتى مختلف، و طبع هم مايل به مقام عالى باشد، و با عدم تساوى مراتب آنان مشتهيات چه سان به عمل آيد؟
جواب: 1- به مدلول آيه شريفه: وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ*. آنچه غل و ناپاكى در سينهها باشد، خداى تعالى زايل فرمايد. بنابراين وقتى ماهيت بشرى از طبع منخلع شود، صفات رذيله بخل و حسد و كينه و ساير صفات رذيله منعدم گردد. و چيزى كه صلاح او نباشد، آرزو ننمايد و تمايل نكند. 2- محققين
«1» اصول كافى، جلد اوّل، كتاب الحجّة، صفحه 430، حديث 84 (مضمون مشابه)
«2» بحار الانوار، جلد 8، باب الجنّة و نعيمها، صفحه 133، حديث 39
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 292
حكما گفتهاند: درجات اهل بهشت از منشآت وجود هر نفسى است، و هر كس منتهاى سعه وجودى خود را داراست، و نظر به آنكه العطيّات بحسب القابليّات هر مؤمنى به حسب قابليت خود، مرتبهاى را دارا شود، لذا تمناى مقام ديگرى را ننمايد. 3- آنكه هر كسى كمال وجودى را در آن داند كه داراست، و در آنجا مسرور و مفتخر باشد كه مؤمنان در جرگه او واقعاند و همنشين اخيار و ابرار است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ (163)
جلد 1 صفحه 526
ترجمه
ايشان مراتبى هستند نزد خدا و خدا بينا است بآنچه مىكند.
تفسير
نفوس سعداء و اشقياء متفاوتند در قرب و بعد از ساحت مقدس ربوبى و هر كس درجه دارد مخصوص بخود تا برسند بمنتهى درجه قرب كه اعلى عليين است يا منتهى درجه بعد كه اسفل السافلين است و بعضى گفتهاند مراد آنستكه صاحبان درجاتند و در كافى و عياشى از حضرت صادق (ع) روايت شده كه ائمه معصومين و اللّه درجات هستند نزد خدا از براى مؤمنين و بميزان معرفت و دوستى هر كس نسبت بما خداوند درجه باو عنايت ميكند و اجر اعمال او را ميدهد و از حضرت رضا (ع) مروى است كه اين نردبان ما بين آسمان و زمين است و خداوند بينا است باعمال عباد هر كس را بقدر درجهاش جزا ميدهد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هُم دَرَجاتٌ عِندَ اللّهِ وَ اللّهُ بَصِيرٌ بِما يَعمَلُونَ (163)
اينها درجاتي هستند نزد خدا و خدا بينا است بآنچه عمل ميكنند.
(مفسرين گفتند هُم دَرَجاتٌ عِندَ اللّهِ مضاف محذوف است يعني هم ذو درجات و مراد درجات بهشت است براي مؤمنين و دركات جهنم است براي كافرين و اطلاق درجات بر دركات مجاز است و بنوع از عنايت.
و بعضي گفتند مراد از درجات مراتب و طبقات است در بهشت و جهنم لكن اينکه كلام خلاف ظاهر آيه است بلكه نصّ آيه و ظاهر اينست که خود مؤمنين که متابعت رضوان الهي ميكنند و كفاري که باؤا بسخط الهي در متابعت رضوان و موجبات سخط درجات و مراتبي هستند هر چه ايمانش قويتر و اخلاقش نيكوتر و عبادت و اعمالش بيشتر باشد درجه او بالاتر و بالعكس هر چه كفر و عنادش شديدتر و اخلاقش خبيثتر و معاصي او بيشتر باشد درجه كفرش بالاتر است و احتياج بتقدير
جلد 4 - صفحه 417
مضاف نيست و مربوط بدرجات بهشت و دركات جهنم نيست و مجاز هم نيست که اطلاق درجه بر در که شود و شاهد قوي بر اينکه دعوي جمله وَ اللّهُ بَصِيرٌ بِما يَعمَلُونَ است که خداوند بمراتب ايمان و اخلاق و اعمال هر يك بينا است.
و از شواهد بزرگ اينکه دعوي حديث شريف است، از كافي از حضرت صادق عليه السّلام که بعمار ساباطي فرمود
الّذين اتّبعوا رضوان اللّه هم الأئمّة و هم و اللّه يا عمار درجات للمؤمنين الخبر
که شخص ائمّه عليه السّلام را درجات اطلاق فرموده.
و از تفسير عياشي همين حديث را از آن حضرت روايت كرده بضميمه اينکه جمله که فرمود
(و اما قوله يا عمار كمن باء بسخط من اللّه الي قوله المصير فهم و اللّه الّذين جحدوا حقّ علي بن ابي طالب و حقّ الأئمّة منّا اهل البيت)
و مراد بيان مصداق اتمّ طرفين است و منافي با عموم آيه نيست چنانچه مكرر تذكر دادهايم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 163)- در این آیه میفرماید: «هر یک از آنها (منافقان و مجاهدان) برای خود درجه و موقعیتی در پیشگاه خدا دارند» (هُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ اللَّهِ).
و در پایان آیه میفرماید: «خداوند نسبت به اعمال همه آنها بیناست» (وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما یَعْمَلُونَ).
و به خوبی میداند هر کس طبق نیت و ایمان و عمل خود شایسته کدامین درجه است.
نکات آیه
۱- جویندگان خشنودى الهى داراى پایه ها و منزلتهاى متفاوت و گوناگون در پیشگاه خداوند (افمن اتّبع رضوان اللّه ... هم درجات عند اللّه) در برداشت فوق، ضمیر «هم» تنها به جویندگان رضایت الهى برگردانده شده است ; به قرینه کلمه «درجات» که غالباً و به طور حقیقت در منزلتهاى رفیع به کار برده مى شود.
۲- جویندگان خشنودى و غضب الهى، هر کدام داراى درجه و جایگاه متفاوت در پیشگاه خداوند هستند. (افمن اتّبع رضوان اللّه کمن بآء بسخط ... هم درجات عند اللّه) در برداشت فوق ضمیر «هم» به دو گروه مذکور در آیه قبل برگردانده شده و کاربرد درجه در مورد غضب شدگان از جهت تغلیب است.
۳- هموارکنندگان غضب الهى بر خویشتن، داراى جایگاههاى شومِ متفاوت در پیشگاه خداوند* (کمن بآء بسخط من اللّه ... هم درجات عند اللّه) در برداشت فوق، «هم» به خصوص «کمن بآء بسخط» برگردانده شده است و مؤیّد این احتمال، نزدیک بودن ضمیر «هم» به مرجعش (کمن بآء) است.
۴- جویندگان رضایت الهى، خود به مثابه درجات و منزلتهاى متعالى در پیشگاه خداوند هستند. (افمن اتّبع رضوان اللّه ... هم درجات عند اللّه) برداشت فوق مبتنى بر ظاهر جمله «هم درجات» است، بدون اینکه مضاف (ذو) و یا ادات تشبیه مقدّر گرفته شود.
۵- بینایى کامل خداوند بر رفتار و کردار انسانها (و اللّه بصیر بما یعملون)
۶- درجات و جایگاههاى متفاوت انسانها در آخرت، نتیجه عملکرد آنان در دنیا (هم درجات عند اللّه و اللّه بصیر بما یعملون)
۷- هشدار خداوند به مردم نسبت به اعمال و رفتارشان (و اللّه بصیر بما یعملون)
۸- توجه به بینایى گسترده خداوند بر اعمال و رفتار آدمى، برانگیزنده وى به جلب رضایت خداوند و پرهیز از موجبات خشم او (افمن اتّبع رضوان اللّه کمن بآء بسخط من اللّه ... و اللّه بصیر بما یعملون)
۹- اعطاى درجات و جایگاههاى متفاوت از سوى خداوند، متّکى به بینایى و آگاهى کامل او به عملکرد انسانهاست. (هم درجات عند اللّه و اللّه بصیر بما یعملون) جمله «و اللّه بصیر بما یعملون» به این معنا اشاره دارد که در محاسبه اعمال و اعطاى درجه و مقام بر مبناى آن، اشتباهى رخ نخواهد داد.
موضوعات مرتبط
- ارزیابى: ملاک ارزیابى ۱، ۲
- اسلام: تفاوت اخروى اسلام ها ۶ ; عمل اسلام ۵، ۷، ۸
- انگیزش: عوامل انگیزش ۸
- جامعه: گروههاى اجتماعى ۲
- خدا: رضاى خدا ۱، ۲، ۴، ۸ ; عطایاى خدا ۹ ; علم خدا ۹ ; غضب خدا ۲، ۳، ۸ ; محضر خدا ۱، ۲، ۳، ۴ ; نظارت خدا ۵، ۸ ; هشدار خدا ۷
- عمل:۵، ۷، ۸ آثار عمل ۵، ۷، ۸ ۶، ۹
- محبوبان خدا: فرجام محبوبان خدا ۱ ; فضایل محبوبان خدا ۴
- مغضوبان خدا: فرجام مغضوبان خدا ۱، ۳
منابع