آل عمران ١٠٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۴۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ‌ آمَنُوا إِنْ‌ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ‌ الَّذِينَ‌ أُوتُوا الْکِتَابَ‌ يَرُدُّوکُمْ‌ بَعْدَ إِيمَانِکُمْ‌ کَافِرِينَ‌

ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر از گروهی از اهل کتاب، (که کارشان نفاق‌افکنی و شعله‌ورساختنِ آتش کینه و عداوت است) اطاعت کنید، شما را پس از ایمان، به کفر بازمی‌گردانند.

اى مؤمنان! اگر فرقه‌اى از اهل كتاب را فرمان بريد، شما را بعد از ايمانتان به كفر باز مى‌گردانند
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، اگر از فرقه‌اى از اهل كتاب فرمان بريد، شما را پس از ايمانتان به حال كفر برمى‌گردانند.
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر پیروی بسیاری از اهل کتاب کنید شما را بعد از ایمان به کفر بر می‌گردانند.
ای اهل ایمان! اگر از گروهی از کسانی که به آنان کتاب داده شده اطاعت کنید، شما را پس از ایمانتان به کفر بازمی گردانند.
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، اگر از گروهى از اهل كتاب اطاعت كنيد شما را از ايمانتان به كفر باز مى‌گردانند.
ای مؤمنان اگر از گروهی از اهل کتاب اطاعت کنید، شما را بعد از ایمانتان به کفر برمی‌گردانند
اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، اگر گروهى از كسانى را كه كتاب داده شده‌اند فرمان بريد شما را پس از ايمانتان به كافرى برند.
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر از گروهی از کسانی که کتاب بدیشان داده شده است پیروی کنید، شما را پس از ایمان آوردنتان به کفر باز می‌گردانند.
هان ای کسانی که ایمان آوردید! اگر (از) فرقه‌ای از کسانی که به آنها کتاب وحی داده شد فرمان برید، شما را پس از ایمانتان به حال کفر بر می‌گردانند.
ای گروه مؤمنان اگر فرمان برید گروهی را از آنان که داده شدستند کتاب را برمی‌گردانند شما را پس از ایمانتان کافران‌

O you who believe! If you obey a party of those who were given the Scripture, they will turn you, after your belief, into disbelievers.
ترتیل:
ترجمه:
آل عمران ٩٩ آیه ١٠٠ آل عمران ١٠١
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَرُدُّوکُمْ ... کَافِرِینَ»: شما را کافر سازند. شما را به کفر برگردانند. «کَافِرِینَ»: مفعول دوم، یا حال است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسى» گوید: زيد بن اسلم و سدى گويند: اين آيه درباره اوس و خروج نازل گرديده در موقعى كه عده اى از يهوديان قصد داشتند با تحريكات خود آنان را از دين اسلام خارج سازند سپس اين آيه نازل گرديد.[۳]

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«100» يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِينَ‌

اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! اگر از گروهى از اهل كتاب اطاعت كنيد، شما را بعد از ايمانتان به كفر باز مى‌گردانند.

جلد 1 - صفحه 573

نکته ها

يكى از يهوديان به نام شاس‌بن قيس، وقتى صفا و صميميّت مسلمانان مدينه به خصوص دو قبيله اوس وخزرج را ديد بسيار ناراحت شد و با خود گفت: اين دو قبيله روزگارى با هم جنگ مى‌كردند، ولى حالا در سايه رهبرى ومديريّت محمّد صلى الله عليه و آله در كنار هم با صلح و صفا زندگى مى‌كنند، اگر اين وضع ادامه داشته باشد، كيان يهود در خطر است. او با برنامه‌ريزى، گروهى را با خود همراه وجوانى را در ميان مسلمانان مأمور كرد تا با يادآورى خاطرات درگيرى‌هاى «بُغاث»- محلّى كه بين دو قبيله جنگ واقع شده بود- آنان را تحريك كند. آن جوان چنين كرد و عواطف آنان را تحريك نموده، نزديك بود كه نزاع و درگيرى سختى شعله‌ور شود. رسول خدا صلى الله عليه و آله ضمن دعوت به آرامش، به آنان هشدار داد و آنها را از توطئه‌ى دشمن باخبر ساخت. آنها سلاح را بر زمين گذاشته، يكديگر را در آغوش گرفته واز عمل خود پشيمان شدند.

به گفته‌ى مفسّران، در اين حادثه اين آيه و دو آيه‌ى قبل نازل شد كه متضمّن توبيخ و سرزنش اهل كتاب و هشدار به مسلمانان است. «1»

پیام ها

1- پيروى از دانشمندان منحرف اهل كتاب سبب ارتداد است. «إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً ... يَرُدُّوكُمْ»

2- عمل، در عقيده اثر مى‌گذارد. اطاعت از منحرفان، سر از انحراف عقيده در مى‌آورد. «إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً ... يَرُدُّوكُمْ»

3- چون اطاعت از كفّار منجر به كفر مى‌شود، پس تبرّى و برائت از آنان لازم است. «إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً ... يَرُدُّوكُمْ»

4- نتيجه پيروى از بيگانگان، كفر و بدعاقبتى است. «يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِينَ»


«1». تفاسير مجمع‌البيان، روح‌البيان، روح‌المعانى، كبير، قرطبى، مراغى ونمونه.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌1، ص: 574

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِينَ (100)

شأن نزول: دو طايفه يكى «اوس» و ديگر «خزرج» در جاهليت، ميان ايشان سالها نزاع بود. چون مسلمان شدند، الفت و محبت به واسطه اسلام ما بين آنها واقع شد. مدتى گذشت، مفسدين نگذاشتند اين مودت باقى باشد. به تدابير و حيل كم كم ايجاد خصومت، و به اندك زمانى آتش فتنه و نزاع واقع شد. جبرئيل آيات شريفه را نازل كرد و حضرت در قلب دو قبيله ايستاد و فرمود: با وجودى كه من در ميان شما هستم، رسوم جاهليت را وا نمى‌گذاريد و

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 190

پس از تشرف به دين اسلام، طريق دين دارى را وا مى‌گذاريد. از فرمايش حضرت، سلاح ريخته، استغفار كنان و اشك ريزان با يكديگر صلح نمودند.

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا: اى كسانى كه ايمان آورديد به خدا و معتقدات حقه ايمانيه، إِنْ تُطِيعُوا: اگر اطاعت كنيد و پيروى نمائيد مقاصد، فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ‌: گروهى از كسانى كه داده شده‌اند كتاب آسمانى، مراد يهودند، يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ‌: برمى‌گردانند شما را بعد از ايمان آوردن شما به دين اسلام، كافِرِينَ‌: در حالتى كه كافر شوندگان باشيد، يعنى اگر پيروى نمائيد ايشان را، شما را مرتد سازند از اسلام و راه مستقيم.

تبصره: گرچه آيه شريفه در حق آن جماعت نازل شده، لكن خطاب متوجه عموم اهل ايمان است در هر عصر و زمان، كه اطاعت و پيروى نكنند اهل كتاب را كه در صدد انحراف مسلمانانند از ايمان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِينَ (100)

ترجمه‌

اى آنكسانيكه ايمان آورديد اگر اطاعت كنيد گروهى از آنانكه داده شدند كتاب را ميگردانند شما را بعد از ايمانتان كافران..

تفسير

گفته شده است در باره اوس و خزرج نازل شده كه روزى جمعى از بزرگان اين دو قبيله نشسته بودند و با يكديگر صحبت ميداشتند در آن وقت شاس بن قيس يهودى بر آنها عبور نمود و بواسطه عنادى كه با اسلام داشت در غضب شد كه چگونه ما بين اين دو قبيله كه هميشه نزاع بود پيغمبر ائتلاف داده است لذا جوانى از يهود را مأمور نمود كه آمد با آنها نشست و صحبت روز ظفر يافتن اوس بر خزرج را نمود و اشعاريكه در آنروز گفته بودند خواند و اين معنى بر طبع خزرج گران آمد و شروع بجواب طعن و تفاخر آنها نمودند و از طرفين صحبتهاى خشونت آميز رد و بدل شد تا آنكه هر دسته اسلحه خود را طلب نموده و مهياى جنگ شدند كه ناگاه پيغمبر خبردار شد و با اصحاب تشريف آوردند فرمود آيا بجاهليت رجوع نموديد با آنكه من در ميان شما هستم و خداوند شما را گرامى فرمود با سلام و رسوم جاهليت را برداشت و تأليف نمود ما بين شما پس متنبه شدند و فهميدند كه اين از وساوس شيطان و حيله دشمنان بوده و اسلحه خودشان را ريختند و استغفار نمودند و معانقه با يكديگر كردند و با پيغمبر مراجعت نمودند و اينكه خداوند در اين آيه مسلمين را مخاطب قرار داده و در آيه قبل پيغمبر (ص) را و آنحضرت را واسطه ابلاغ باهل كتاب فرموده براى اهميت شأن و مقام مسلمين است گويا اشاره فرموده كه مؤمنين لايقند كه بدون واسطه مخاطب بخطاب الهى شوند و خداوند با آنها تكلم فرمايد و حاصل معنى آيه آنستكه اى اهل ايمان اگر بخواهيد گوش بحرف خارج از مذهب خودتان بدهيد بتدريج كافر مى‌كنند شما را پس از هيچفرقه آنها حرف نشنويد و پيروى نكنيد و مواظب خودتان باشيد كه گول نخوريد و دنيا و آخرت خودتان را بحرف و وساوس آنها بباد ندهيد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا إِن‌ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِن‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الكِتاب‌َ يَرُدُّوكُم‌ بَعدَ إِيمانِكُم‌ كافِرِين‌َ (100)

اي‌ كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ آورده‌ايد ‌اگر‌ ‌شما‌ گوش‌ بگفتار اهل‌ كتاب‌ دهيد و اطاعت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بكنيد ‌شما‌ ‌را‌ برميگردانند ‌پس‌ ‌از‌ ايمانتان‌ بكفر و كافر ميشويد.

توضيح‌ كلام‌ اينكه‌ تأثير افعال‌ ‌در‌ خارج‌ منوط بدو چيز ‌است‌ بايد فاعل‌ تام‌ الفاعلية ‌باشد‌ و مؤثر تمام‌ شرائط تأثير ‌در‌ ‌او‌ موجود ‌باشد‌ و قابل‌ ‌هم‌ بايد تام‌ القابلية ‌باشد‌ و موانع‌ تأثير ‌در‌ ‌او‌ نباشد.

و لذا گفتند علّة تامّه‌ مركّب‌ ‌از‌ سه‌ چيز ‌است‌ وجود مقتضي‌ و شرط و فقدان‌ مانع‌ و شرط ‌هم‌ جزو مقتضي‌ ‌است‌ زيرا بدون‌ شرط اقتضاء ناقص‌ ‌است‌.

خداوند ‌در‌ آيات‌ قبل‌ ‌در‌ مقام‌ منع‌ ‌از‌ مقتضي‌ ‌بود‌ ‌که‌ اهل‌ كتاب‌ ‌در‌ مقام‌ اضلال‌ مؤمنين‌ ‌بر‌ نيايند و ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ منع‌ ‌از‌ قبول‌ تأثير ‌است‌ ‌که‌ مؤمنين‌ تماس‌ ‌با‌ اهل‌ كتاب‌ و كفار نگيرند و اظهار محبت‌ ‌با‌ ‌آنها‌ نكنند و گوش‌ بحرفهاي‌ ‌آنها‌ ندهند و اطاعت‌ گفتار ‌آنها‌ ‌را‌ نكنند ‌که‌ خطر عظيم‌ دارد ‌که‌ رفته‌ رفته‌ اينها ‌هم‌ مثل‌ ‌آنها‌ ميشوند و ‌از‌ دين‌ برميگردند چنانچه‌ امروز و ‌اينکه‌ عصر مسلمين‌ كمال‌ ارتباط ‌را‌ ‌با‌ كفار پيدا كرده‌اند و ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ امور تقليد ‌آنها‌ ‌را‌ ميكنند و فسق‌ و فجور ‌آنها‌

جلد 4 - صفحه 298

‌در‌ ميان‌ اينها شايع‌ ‌شده‌ و فوج‌ فوج‌ ‌از‌ دين‌ اسلام‌ خارج‌ ميشوند و بطرف‌ كفر ميروند ‌تا‌ بكجا برسد لذا ميفرمايد:

يا أَيُّهَا الَّذِين‌َ آمَنُوا اي‌ كساني‌ ‌که‌ بهزار خون‌ دلها و فداكاريها و زحمات‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و اصحابش‌ ‌از‌ ضلالت‌ و كفر نجات‌ يافتيد و بشرف‌ اسلام‌ مشرف‌ شديد إِن‌ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِن‌َ الَّذِين‌َ أُوتُوا الكِتاب‌َ مراد ‌آن‌ كفار و اهل‌ كتابي‌ هستند ‌که‌ ‌در‌ مقام‌ اضلال‌ ‌شما‌ هستند و تبليغات‌ سوء ميكنند و امّا آنهايي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ مقام‌ نيستند و ‌با‌ دين‌ ‌شما‌ كاري‌ ندارند معاشرت‌ ‌با‌ ‌آنها‌ ‌تا‌ اندازه‌اي‌ مانعي‌ ندارد.

يردّوكم‌ ‌که‌ ارتداد ‌از‌ دين‌ بسيار ‌از‌ كفر اولي‌ سخت‌تر و عقوبتش‌ بيشتر و احكامش‌ مشكل‌تر ‌است‌.

بَعدَ إِيمانِكُم‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ زحمات‌ ‌که‌ ايمان‌ آورديد.

كافرين‌ كافر ميشويد و تمام‌ ‌اينکه‌ زحمات‌ بي‌ اثر ميشود بلكه‌ نتيجه‌ بعكس‌ ميدهد، خداوند ‌ما ‌را‌ ‌بر‌ دين‌ حق‌ ثابت‌ بدارد و ‌از‌ خطرات‌ ‌اينکه‌ دوره‌ حفظ فرمايد بحق‌ّ ‌محمّد‌ و آله‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 100)- در این آیه روی سخن را به مسلمانان اغفال شده کرده می‌گوید:

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر از جمعی از اهل کتاب (که کارشان نفاق افکنی و شعله‌ور ساختن آتش کینه و عداوت در میان شماست) اطاعت کنید شما را پس از ایمان آوردن به کفر باز می‌گردانند» (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا فَرِیقاً مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إِیمانِکُمْ کافِرِینَ).

بنابراین به وسوسه‌های آنها ترتیب اثر ندهید و اجازه ندهید در میان شما نفوذ کنند.

نکات آیه

۱ - پاسدارى از مرزهاى ایمان و عقاید دینى، مسؤولیت همگانى مؤمنان (یا ایها الذین امنوا ان تطیعوا ... یردّوکم بعد ایمانکم کافرین)

۲ - پیروى از علما و رهبران اهل کتاب، موجب بازگشت از ایمان به سوى کفر (ارتداد) (یا ایها الذین امنوا ان تطیعوا فریقاً من الذین اوتوا الکتاب یردّوکم) از آیه قبل (و انتم شهداء)، معلوم مى شود که این طایفه، عالمان و دانایان اهل کتاب بودند.

۳ - تبانى و تلاش گروهى از اهل کتاب، براى به انحراف کشاندن اهل ایمان (یا ایها الذین امنوا ان تطیعوا فریقاً من الذین اوتوا الکتاب یردّوکم)

۴ - لزوم هُشیار بودن اهل ایمان، در برابر توطئه ها و تلاشهاى اغواکننده دشمنان اسلام (یا ایها الذین امنوا ان تطیعوا فریقاً ... یردّوکم بعد ایمانکم کافرین)

۵ - توجّه و لطف خاص خداوند به اهل ایمان (یا ایها الذین امنوا ان تطیعوا) با توجّه به آیات قبل که خطابِ مستقیم به اهل کتاب ندارد، ولى نسبت به اهل ایمان، خطابِ مستقیم شده است.

۶ - تبانى و تلاش یهودیان براى برانگیختن نزاعهاى قومىِ زمان جاهلیّت، میان اهل ایمان (اوس و خزرج) (یا ایها الذین امنوا ان تطیعوا) شاش بن قیس یهودى از وحدت مؤمنان (اوس و خزرج) به خشم آمد و فردى یهودى را مأمور کرد تا فتنه هاى جاهلیت را میان آنها برانگیزاند. (المیزان، ج۳).

۷ - دشمنى برخى از اهل کتاب (یهود)، با اسلام و مسلمین (یا ایها الذین امنوا ان تطیعوا فریقاً من الذین اوتوا الکتاب یردّوکم بعد ایمانکم کافرین)

۸ - بازگشت به کینه ها، عداوتها و دیگر ویژگیهاى جاهلیت پس از گرایش به اسلام، نمودى از کفر (یردّوکم بعد ایمانکم کافرین) اوس و خزرج پس از تحریک یهود، کینه هاى گذشته را اظهار کردند و آماده جنگ شدند. این کینه ورزى را آیه شریفه، گرایش به کفر قلمداد کرده است. (المیزان ج ۳).

۹ - لزوم پاسدارى مؤمنان (جامعه ایمانى)، از مرزهاى فرهنگى، در روابط خویش با کافران (یا ایها الذین امنوا ان تطیعوا فریقاً من الذین اوتوا الکتاب یردّوکم)

موضوعات مرتبط

  • اختلاف: عوامل اختلاف ۶
  • ارتداد: عوامل ارتداد ۲
  • اسلام: ۷ تاریخ صدر اسلام ۶
  • اضلال: ۲، ۳
  • اهل کتاب: اهل کتاب و اضلال مردم ۲، ۳ ; علماى اهل کتاب ۲، ۳
  • جاهلیت: سنّتهاى جاهلیت ۸
  • خدا: لطف خدا ۵
  • دشمنان: توطئه دشمنان ۴
  • دشمنى: عوامل دشمنى ۸
  • دین: پاسدارى دین ۱، ۹ ; دشمنان دین ۷
  • روابط بین المللى: ۹
  • کافران: رابطه با کافران ۹
  • کفر: آثار کفر ۸ ; عوامل کفر ۲
  • مؤمنان: ۹ بصیرت مؤمنان ۴ ; مسؤولیت مؤمنان ۱ ; مقام مؤمنان ۵
  • مسلمانان: ۳، ۶، ۷
  • یهود: توطئه یهود ۶

منابع

  1. طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۲، ص ۶۹۳.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۳۶.
  3. در تفاسير فريابى و ابن ابى‌حاتم اين روايت از ابن عباس نقل و روايت گرديده است.