آل عمران ٧٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۴۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
بَلَى‌ مَنْ‌ أَوْفَى‌ بِعَهْدِهِ‌ وَ اتَّقَى‌ فَإِنَ‌ اللَّهَ‌ يُحِبُ‌ الْمُتَّقِينَ‌

ترجمه

آری، کسی که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری پیشه نماید، (خدا او را دوست می‌دارد؛ زیرا) خداوند پرهیزگاران را دوست دارد.

آرى، هر كه به پيمانش وفا كند و پارسايى نمايد، بى‌ترديد خداوند، پرهيزگاران را دوست دارد
آرى، هر كه به پيمان خود وفا كند، و پرهيزگارى نمايد، بى‌ترديد خداوند، پرهيزگاران را دوست دارد.
آری، هر کس به عهد خود وفا کند و خدا ترس و پرهیزکار شود همانا خدا پرهیزکاران را دوست می‌دارد.
آری، هر که به پیمان خود [در تعهد به اجرای احکام دین] وفا کرد، و [در همه امور زندگی] تقوا پیشه ساخت، [بداند که] یقیناً خدا تقوا پیشگان را دوست دارد.
آرى هر كس كه به عهد خويش وفا كند و پرهيزگار باشد، خدا پرهيزگاران را دوست مى‌دارد.
چنین نیست، بلکه هر کس که به پیمانش وفا کند و پارسایی‌ورزد [بداند که‌] خداوند پرهیزگاران را دوست دارد
آرى هر كه به پيمان خود وفا نمايد و پرهيزگارى كند، خدا پرهيزگاران را دوست دارد.
آری! کسی که به عهد و پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری پیشه نماید (محبّت و رضایت خدا را فراچنگ آورده است) زیرا خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد.
آری، هر که به پیمان خود وفا کرد و پرهیزگاری نمود، بی‌گمان خدا پرهیزگاران را دوست می‌دارد.
بلکه آن کس که وفا کند به عهد خود و بپرهیزد همانا خدا است دوستدار پرهیزکاران‌

Indeed, whoever fulfills his commitments and maintains piety—Allah loves the pious.
ترتیل:
ترجمه:
آل عمران ٧٥ آیه ٧٦ آل عمران ٧٧
سوره : سوره آل عمران
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بَلَی»: (نگا: بقره / ). «أَوْفَی»: وفا کرد. «إِتَّقَی»: پرهیزگاری کرد.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


«76» بَلى‌ مَنْ أَوْفى‌ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‌ فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ‌

آرى، هر كس به عهد خويش وفا كند و تقوا داشته باشد، پس بى‌گمان خداوند پرهيزكاران را دوست مى‌دارد.

نکته ها

وفاى به عهد در تمام موارد زير لازم است:

الف: عهدى كه خداوند از طريق فطرت يا انبيا با انسان بسته است. «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي‌


«1». تفسير مجمع‌البيان.

جلد 1 - صفحه 544

آدَمَ» «1»

ب: عهدى كه انسان با خدا مى‌بندد. «وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ ...» «2»

ج: عهدى كه انسان با مردم مى‌بندد. «وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا ...» «3»

د: عهد رهبر با امّت و بالعكس. «الَّذِينَ عاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ» «4»

پیام ها

1- در برابر تفكّرات غلط، موضع‌گيرى كند. «بَلى‌» (كلمه «بلى» غالباً در موردى بكار مى‌رود كه منطق و تفكّر قبلى را رد مى‌كند.)

2- تقوا، انسان را از دروغ بستن به خدا و ضايع كردن حقّ مردم بيمه مى‌كند.

«يَقُولُونَ ... الْكَذِبَ ... بَلى‌ مَنْ أَوْفى‌ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‌»

3- شعار، كار ساز نيست، عمل و تقوا لازم است. «أَوْفى‌ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‌»

4- وفاى به عهد، از نشانه‌هاى تقواست. «أَوْفى‌ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‌»

5- وفاى به عهد وتقوا، ملاك محبوبيّت است، نه عالم و اهل‌كتاب بودن. «يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



بَلى‌ مَنْ أَوْفى‌ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‌ فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ (76)

بعد از آن ردع و زجر فرمايد از گفتار ايشان، نه چنان است كه مى‌گويند در تجويز خيانت و حكم به عدم گناه:

بَلى‌ مَنْ أَوْفى‌ بِعَهْدِهِ‌: بلكه حكم اين است: هر كه وفا كند به عهد خدا و كتاب الهى، يا ادا كند مال امانت را به وعده خود به صاحبش، وَ اتَّقى‌: و بپرهيزد از مخالفت خدا در باب حلال و حرام و امانت و خيانت، فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ‌: پس بدرستى كه خداى تعالى دوست مى‌دارد پرهيزكاران از شرك و مخالفت احكام را، يعنى لازمه دوستى كه احسان و انعام خاصه است در باره ايشان منظور مى‌فرمايد.

تبصره: آيه شريفه اخبار است به آنكه وفاى به عهد، صفت عدل مؤمن متقى است؛ و خداى تعالى صفت محموده را پسند فرمايد. پس مؤمن متقى را دوست دارد، نه كافرى كه وفاى به عهد نمايد، زيرا كفر و شرك اعظم كبائر است و به وجود آن، هيچ صفت محموده را جلائى نيست، پس اين وصف مؤمن متقى‌


«1» بحار الانوار، جلد 75، باب 50، صفحه 114، حديث 6

«2» بحار الانوار، جلد 75، باب 58، صفحه 172، حديث 14

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 151

باشد.

فرمود حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: الا و انّ خيركم عند اللّه و اكرمكم عليه اليوم اتقاكم و اطوعكم له: يعنى: آگاه باشيد بدرستى كه بهترين شما نزد خدا و گرامى‌ترين شما امروز، پرهيز كارترين شما و مطيع‌ترين شما خواهد بود.

علامه مجلسى، رضوان اللّه عليه فرمايد: تقوى را سه مرتبه است: 1- نگهداشتن نفس از عذاب مخلد به تصحيح عقايد ايمانيه. 2- دورى نمودن از آنچه معصيت است از فعل يا ترك. 3- نگهدارى نفس از آنچه مشغول نمايد.

قلب را از حق، و اين درجه خواص بلكه خاص الخاص است. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بَلى‌ مَنْ أَوْفى‌ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى‌ فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ (76)

ترجمه‌

بلى كسيكه وفا كند بعهد خود و پرهيزكار شود پس همانا خدا دوست دارد پرهيزگاران را.

تفسير

تصريح است بحكم وجوب رد امانت بلكه وجوب وفاء بهر عهد و قرار دادى و ارشاد است بملازمت تقوى و اينكه خداوند دوست مى‌دارد اشخاص درستكار


جلد 1 صفحه 440

امين را كه شعار آنها تقوى و پرهيزكارى است و از پيغمبر (ص) روايت شده كه هر كس سه خصلت داشته باشد منافق است اگرچه نماز كند و روزه بگيرد و زكوة بدهد و دعوى ايمان نمايد يكى دروغگوئى و ديگر وعده خلافى و ديگر خيانت در امانت حقير عرض مى‌كنم كسيكه اين اوصاف را داشته باشد در دنيا هم بى‌وقر و بى‌اعتبار و بى‌آبرو است چه رسد به آخرت كه عذاب منافق قبلا بيان شد نعوذ باللّه تعالى.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


بَلي‌ مَن‌ أَوفي‌ بِعَهدِه‌ِ وَ اتَّقي‌ فَإِن‌َّ اللّه‌َ يُحِب‌ُّ المُتَّقِين‌َ (76)

بلي‌ كسي‌ ‌که‌ وفاء بعهد ميكند و ‌از‌ خلف‌ عهد پرهيز دارد ‌پس‌ محقق‌ ‌است‌ ‌که‌ خداوند دوست‌ ميدارد اهل‌ تقوي‌ ‌را‌.

بلي‌ اضراب‌ ‌از‌ كلام‌ سابق‌ ‌است‌ ‌اگر‌ نفي‌ ‌است‌ افاده‌ اثبات‌ و بالعكس‌ مثل‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌ أَ لَست‌ُ بِرَبِّكُم‌ قالُوا بَلي‌، بخلاف‌ نعم‌ ‌که‌ مطابق‌ سابق‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ ‌در‌ جواب‌ گفته‌ بودند نعم‌ مفادش‌ ‌اينکه‌ ‌بود‌ ‌که‌ نيستي‌ پروردگار ‌ما.

مَن‌ أَوفي‌ بِعَهدِه‌ِ بمعني‌ جامعيست‌ ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ قرار داد ‌است‌ شامل‌ عقود معاملات‌ مثل‌ بيع‌، صلح‌، اجاره‌، هبه‌، وكالت‌ و ‌غير‌ اينها ‌از‌ عقود لازمه‌ و جائزه‌ ميشود و شامل‌ شروط چه‌ شروط ابتدايي‌ و چه‌ شروط ‌در‌ ضمن‌ عقود و شامل‌ وصيت‌ و نذور و ايمان‌ و ‌غير‌ اينها ‌از‌ التزامات‌ ميشود.

و عهد ‌اگر‌ طرفيني‌ ‌باشد‌ ‌يعني‌ ‌هر‌ دو طرف‌ عهد كنند معاهده‌ ميشود و ‌اگر‌ يك‌ طرفي‌ ‌باشد‌ عاهد عهد كننده‌، معهود ‌له‌ كسي‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌او‌ عهد كرده‌.

و عهود اقسام‌ بسيار دارد: عهد ‌خدا‌ ‌با‌ بنده‌گان‌ أَ لَم‌ أَعهَد إِلَيكُم‌ يا بَنِي‌ آدَم‌َ أَن‌ لا تَعبُدُوا الشَّيطان‌َ يس‌ ‌آيه‌ 60.

عهد بنده‌گان‌ ‌با‌ ‌خدا‌ وَ مِنهُم‌ مَن‌ عاهَدَ اللّه‌َ الاية توبه‌ ‌آيه‌ 76.

جلد 4 - صفحه 256

عهد ‌با‌ پيغمبر و پيغمبر ‌با‌ امت‌ الَّذِين‌َ عاهَدت‌َ مِنهُم‌ ثُم‌َّ يَنقُضُون‌َ عَهدَهُم‌ انفال‌ ‌آيه‌ 58.

عهد ناس‌ بعضي‌ ‌با‌ بعض‌ و ‌آن‌ بسيار ‌است‌ و آيات‌ و اخبار ‌در‌ وجوب‌ وفاء بعهد و فضيلة و مثوبة ‌آن‌ و حرمة نقض‌ عهد و خيانت‌ و عقوبة ‌آن‌ بسيار ‌است‌.

امّا الآيات‌ رِجال‌ٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللّه‌َ عَلَيه‌ِ احزاب‌ ‌آيه‌ 23 وَ الَّذِين‌َ هُم‌ لِأَماناتِهِم‌ وَ عَهدِهِم‌ راعُون‌َ مؤمنين‌ ‌آيه‌ 8‌-‌ معارج‌ ‌آيه‌ 32 وَ المُوفُون‌َ بِعَهدِهِم‌ إِذا عاهَدُوا بقره‌ ‌آيه‌ 172، و ‌غير‌ اينها ‌از‌ آيات‌، و اما الاخبار‌-‌ ‌در‌ حديث‌ ‌است‌

‌ان‌ اللّه‌ ‌تعالي‌ ‌لا‌ يقبل‌ الا العمل‌ الصالح‌ و ‌لا‌ يقبل‌ اللّه‌ الا الوفاء بالشروط و العهود

و ‌در‌ روايت‌ ابي‌ مالك‌ ‌است‌ سؤال‌ كرد ‌از‌ زين‌ العابدين‌ ‌عليه‌ السّلام‌

(اخبرني‌ بجميع‌ شرايع‌ الدين‌ ‌قال‌ قول‌ الحق‌ و الحكم‌ بالعدل‌ و الوفاء بالعهد)

و ‌از‌ ‌رسول‌ اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌است‌ فرمود

(اقربكم‌ غدا معي‌ ‌في‌ الموقف‌ اصدقكم‌ للحديث‌ و اداء الامانة و اوفاكم‌ بالعهد و احسنكم‌ خلقا و اقربكم‌ ‌من‌ ‌النّاس‌)

و ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌است‌

(ثلاثة ‌لا‌ عذر لاحد ‌فيها‌ اداء الامانة ‌الي‌ البرّ و الفاجر و الوفاء بالعهد للبرّ و الفاجر و برّ الوالدين‌ برّين‌ كانا ‌او‌ فاجرين‌)

و ‌غير‌ ‌ذلک‌ ‌از‌ اخبار مذكوره‌ ‌در‌ سفينة ‌در‌ ابواب‌ متفرقه‌ باب‌ عهد، باب‌ وعد، باب‌ وفي‌، باب‌ عدل‌ و غيرها. و خلف‌ عهد ‌با‌ ‌خدا‌ كفاره‌ دارد مثل‌ خلف‌ نذر و قسم‌ و لكن‌ اختلاف‌ ‌است‌ ‌که‌ آيا كفاره‌ خلف‌ عهد مثل‌ كفاره‌ نذر ‌است‌ عتق‌ رقبه‌ ‌ يا ‌ اطعام‌ شصت‌ مسكين‌ ‌ يا ‌ صيام‌ دو ماه‌ ‌ يا ‌ مثل‌ كفاره‌ قسم‌ ‌است‌ اطعام‌ ده‌ مسكين‌ ‌ يا ‌ كسوه‌ ‌آنها‌ ‌ يا ‌ عتق‌ رقبه‌ و ‌اگر‌ نتواند سه‌ روز روزه‌ ولي‌ اظهر بنظر اول‌ ‌است‌ بلكه‌ نذر يكي‌ ‌از‌ مصاديق‌ عهد ‌است‌ و صيغه‌ عهد «عاهدت‌ اللّه‌ ‌علي‌ انه‌ ‌لو‌ فعل‌ كذا لفعلت‌ كذا» و مراد ‌از‌ عهد الهي‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ظاهرا اتيان‌ بوظائف‌ ديني‌ ‌است‌ ‌از‌ عقائد واجبات‌ چنانچه‌ مراد ‌از‌ وَ اتَّقي‌ پرهيز ‌از‌ مخالفت‌ الهي‌ ‌است‌ ‌در‌ ترك‌ واجبات‌ و فعل‌ محرمات‌.

جلد 4 - صفحه 257

فَإِن‌َّ اللّه‌َ يُحِب‌ُّ المُتَّقِين‌َ مكرر متذكر شده‌ايم‌ ‌که‌ حب‌ّ و بغض‌ ‌در‌ خداوند راه‌ ندارد و مراد معامله‌ حب‌ّ و بغض‌ ‌است‌ ‌در‌ اعطاء ثواب‌ و عقاب‌ و البته‌ حبيب‌ ‌در‌ مورد محبوب‌ ‌از‌ هيچگونه‌ عنايتي‌ مضايقه‌ ندارد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 76)- این آیه ضمن نفی کلام اهل کتاب که می‌گفتند: خوردن اموال غیر اهل کتاب برای ما حرام نیست! و به همین دلیل برای خود آزادی عمل قائل بودند همان آزادی که امروز هم در اعمال بسیاری از آنها می‌بینیم که هر گونه تعدی و تجاوز به حقوق دیگران را برای خود مجاز می‌دانند، می‌فرماید: «آری، کسی که به پیمان خود وفا کند و پرهیزکاری پیشه نماید (خدا او را دوست دارد زیرا) خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد» (بَلی مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ وَ اتَّقی فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ).

یعنی معیار برتری انسان و مقیاس شخصیت و ارزش آدمی، وفای به عهد و عدم خیانت در امانت و تقوا و پرهیزکاری به طور عام است.

نکات آیه

۱ - ردّ پندار اهل کتاب مبنى بر برترى آنان بر دیگران (ذلک بانّهم قالوا ... بلى من اوفى)

۲ - اهمیّت و ارزش امانتدارى و وفاى به عهد (بلى من اوفى بعهده)

۳ - وفاى به عهد و امانتدارى و پرهیز از خیانت، از نشانه هاى تقواست. (بلى من اوفى بعهده و اتّقى فان اللّه یحبّ المتّقین) جمله «یحب المتّقین»، بیانگر این است که وفاى به عهد، نشانه تقواست.

۴ - وفاى به عهد و رعایت تقوا، ملاک ارزش انسان در پیشگاه خداوند; نه انتساب به نژادى خاص (ذلک بانّهم قالوا لیس علینا ... بلى من اوفى بعهده و اتّقى فان اللّه یحب المتّقین)

۵ - وفاى به عهد و امانتدارى و تقوا، زمینه جلب محبّت خداوند (بلى من اوفى بعهده و اتّقى فانّ اللّه یحب المتّقین)

۶ - متّقین، محبوب خدا هستند. (فانّ اللّه یحب المتّقین)

۷ - وفاى به عهد خداوند و پرهیز از خیانت، زمینه جلب محبّت او (بلى من اوفى بعهده و اتّقى فان اللّه یحب المتّقین) بنابراینکه ضمیر «بعهده»، به قرینه آیه بعد، به «اللّه» در آیه قبل برگردد.

۸ - خیانت در امانت و بدعتگذارى در دین از سوى اهل کتاب، برخاسته از بى تقوایى آنان (و منهم من ان تأمنه بدینار ... و یقولون على اللّه الکذب ... بلى من اوفى بعهده و اتّقى)

۹ - تقوا، عامل بازدارنده انسان از خودبرتربینى و بدعتگذارى در دین (قالوا لیس علینا ... و یقولن على اللّه الکذب ... بلى ... و اتّقى)

۱۰ - اهل کتاب چنانچه وفاى به عهد نمایند و تقوا پیشه کنند، محبوب خدا هستند. (و من اهل الکتاب ... بلى من اوفى بعهده و اتقى فانّ اللّه یحب المتّقین)

موضوعات مرتبط

  • ارزش: ملاکهاى ارزش ۴
  • ارزشها: ۲
  • امانتدارى: آثار امانتدارى ۵، ۷ ; ارزش امانتدارى ۲، ۳ ; اهمیّت امانتدارى ۲ ; خیانت در امانتدارى ۸
  • انسان: ارزش انسان ۴
  • اهل کتاب: ۱۰ عقاید اهل کتاب ۱ ; فسق اهل کتاب ۸
  • بدعت: بدعت در دین ۸، ۹
  • بدعتگذاران: ۸
  • تبعیض نژادى: ۴
  • تقوا: آثار تقوا ۵، ۷، ۹، ۱۰ ; اهمیّت تقوا ۴ ; نشانه هاى تقوا ۳
  • تکبر: موانع تکبر ۹
  • خدا: محبّت خدا ۵، ۶، ۷، ۱۰ ; محبوبان خدا ۶، ۱۰
  • خیانت: ۸
  • دین: ۸، ۹
  • عقیده: عقیده باطل ۱
  • عهد: وفاى به عهد ۲، ۳، ۴، ۵، ۷ ; آثار وفاى به عهد ۱۰
  • فسق: آثار فسق ۸
  • متقین: مقام متقین ۶

منابع