البقرة ٢٧٩
کپی متن آیه |
---|
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِکُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَ لاَ تُظْلَمُونَ |
ترجمه
البقرة ٢٧٨ | آیه ٢٧٩ | سوره البقرة | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فَأْذَنُوا»: پس یقین داشته باشید. پس بدانید. «تُبْتُمْ»: توبه کردید. پشیمان شدید و دست کشیدید. «رُؤُوس»: جمع رَأْس، سرمایهها. اصل اموال.
تفسیر
- آيات ۲۸۱ - ۲۷۵ ، سوره بقره
- در اسلام در باره هيچ يك از گناهان مانند ربا خوارى و حكومت دشمنان دين بر جامعه اسلامى سخت گيرى و تشديد نشده است
- معناى ((مخبط)) شدن انسان و منحرف شدن او از راه مستقيم و نظام عقلائى زندگى
- توضيح اينكه ربا خوار، مخبت ، و خارج از نظام صحيح زندگى است
- و استدلالى قوى و بجا عليه ربا خواران با استفاده از سخن خودشان ، در آيه شريفه
- پنج نكته در آيه ((الذين ياءكلون الربا...))
- آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه بعضى از ديوانگى ها بر اثر مس شيطان رخ مى دهد
- سخن بعضى از مفسرين مبنى بر عدم انكار ديوانه شدن با مس شيطان
- بيان نادرستى آن سخن و رد دلائل آن
- نادرستى گفته برخى از مفسرين كه گفته اند تشبيه ربا خوار به جن زده بيان حال ربا خواران در روز قيامت است
- سخن صاحب المنار در رد نظر آن مفسران
- به خطا رفتن صاحب المنار در بيان معناى تشبيهى كه در آيه شده است
- وجه تشبيه بيع به ربا، نه بلعكس در سخن رباخوارن : ((قالو انما البيع مثل الربا))
- حرمت ربا و حليت بيع و ساير احكام الهى تابع مصالح و مفاسد مى باشد
- جمله : ((فمن جائه موعظة من ربه ...)) در باره همه اعمال زشت قبل از ايمان و توبه است و شامل همه مسلمين در تمام اعصار مى باشد
- به اين جمله استناد كرده اند
- معناى جمله : ((يمحق الله الربا و يربى الصدقات خدا ربا را نابود مى كند و صدقات را نمو و زيادت مى دهد))
- دو نكته در بيان آثار گناهان و زشتى ها در فرد و اجتماع و آثار شوم ربا خوارى در عصر حاظر
- فرق بين رباى انفرادى و رباى اجتماعى
- بيان ضعف چند قول كه در تفسير جمله ((يمحق الله الربا و يربى الصدقات ))گفته شده است
- معناى جنگيدن ربا خوار با خدا و رسول (ص ) و جنگيدن خدا و رسول با رباخوار
- بحث روايتى (شامل رواياتى در ذيل آيات مربوطه به ربا و عذاب رباخوار
- دو روايت در بيان مراد از مؤ عظه در (فمن جاءه مؤ عظة من ربه ...)
- روايتى در ذيل آيه (يمحق الله الربوا و...)
- روايتى در ارتباط با (و ذروا ما بقى من الربوا...)
- رواياتى در ذيل (و ان كان ذو عسرة ...)
- بحث علمى (تحليل علمى ربا و مفاسد اجتماعى و اختصادى آن با اشاره اى به : تاريخچه ملكيت ، قيمت گذارى ، پول ، معاملات ...)
- معناى ربا و ربا خوارى و آثار شوم آن
- بحث علمى ديگر (گفتار غزالى پيرامون طلا و نقره (درهم و دينار) و معاملات ربوى در آنها)
- اشكالاتى بر نظريات غزالى در باره طلا و نقره و مسئله ربا
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«279» فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ
پس اگر چنين نكرديد، (بدانيد كه) اعلان جنگ با خدا و رسولش دادهايد و اگر توبه كنيد، (اصل) سرمايههاى شما از آنِ خودتان است. (ودر اين صورت) نه ستم مىكنيد و نه بر شما ستم مىشود.
نکته ها
در اسلام، نه اجازه ربا وبهرهكشى واستثمار داده شده و نه اموال مردم يكجانبه مصادره مىگردد. در بعضى نظامها، مالكيّت ملغى وتمام اموال را از صاحبانشان مىگيرند و در برخى ديگر، استثمار و بهرهكشى و ربا، به هر شكلى آزاد است.
پیام ها
1- رباخوار، محارب با خداست. او بايد بداند كه در اين جنگ، در يك طرف او قرار دارد و در طرف ديگر، خداوند جبّار. «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ»
2- رباخوارى، گناه كبيره است. چون اعلام جنگ با خداوند است. «بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ»
3- رباخوار، گمان نكند با مردم محروم طرف است، بلكه خداوند به حمايت از محرومان برخاسته و از حقّ آنان دفاع مىكند. «بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ»
4- براى محاربين با خدا نيز راه توبه باز است. «بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ ... وَ إِنْ تُبْتُمْ»
5- رباخوار، تنها مالك اصل مال است، نه بهره آن. «فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ»
6- براى نجات محرومان، اصل مالكيّت مردم را ناديده نگيريد ومالكيّت
جلد 1 - صفحه 444
خصوصى در اقتصاد اسلامى پذيرفته شده است. «فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ»
7- سلطه پذيرى و سلطه گرى هر دو محكوم است، نه ظلم ببينيد و نه ظلم روا داريد. «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»
8- انتقام ممنوع است. به رباخوار توبه كننده نيز نبايد ظلم شود. «فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»
9- به توبه كنندگان، نبايد بخاطر خلافكارىهاى پيشين ظلمى شود. سرزنش كسانى كه قبلًا خلافكار بودهاند ممنوع است. «فَإِنْ تُبْتُمْ ... لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»
10- استقرار عدالت اقتصادى، از وظايف حكومت اسلامى است. «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ (279)
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 508
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا: پس اگر امر الهى را بجا نياوريد در ترك ربا، فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ: پس اعلام كنيد به جنگ خدا و رسول او. تهديد در عظمت امر به مرتبهاى است كه رباخوار را به منزله محارب خدا و رسول شمرده، اين نهايت تخويف و تهويل است نسبت به رباخواران.
و حضرت عليه السّلام فرمود: لعن رسول اللّه فى الرّبا خمسة آكلة و موكّلة و شاهديه و كاتبه و من احلّه «1» لعن فرمود رسول خدا در ربا پنج نفر را: 1- گيرنده ربا. 2- دهنده آن. 3- دو شاهد آن. 4- نويسنده آن. 5- كسى كه حلال داند آن را.
وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ: و اگر توبه كنيد و باز گرديد از گرفتن ربا، پس براى شماست سرمايههاى شما. لا تَظْلِمُونَ: نه شما ظلم كنيد بر مديون و زياده از رأس المال طلبيد، وَ لا تُظْلَمُونَ: و نه شما را ظلم كنند كه از سرمايه شما چيزى كسر كنند بلكه همان دين را مديون ادا نمايد. بعد از نزول آيه شريفه، عمرو گفتند: ما را طاقت حرب خدا و رسول نيست، از نفع گذشته به سرمايه راضى شدند. و بنو مغيره از غايت تنگدستى تا وقت ميوه مهلت خواستند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ (279)
ترجمه
پس اگر اطاعت نكرديد پس دانا شويد بجنگ با خدا و پيغمبرش و اگر توبه كرديد پس مر شما را است سرمايههاتان ستم نميكنيد و ستم كرده نميشويد..
تفسير
قمى قصه مطالبه خالد را كه اخيرا ذكر شد بعد از نزول آيه تحريم ربا دانسته و در شان نزول اين آيه ذكر فرموده است و كلمه فأذنوا بمد الف و كسر ذال نيز قرائت شده است و در اينصورت يعنى پس اعلام دهيد و اين معنى آكد است و تنكير حرب براى تعظيم است ملاحظه كنيد چه قدر تاكيد در اين حكم شده كه مطالبه مال ربا در حكم محاربه با خدا و پيغمبر (ص) قرار داده شده و معلوم است كه محارب كافر و مخلد در آتش است نهايت آنكه خداوند در توبه را براى بندگان خود باز فرموده و هرگاه شخص رباخوار تائب شود با آنكه معامله ربوى باطل است و مقتضاى بطلان آنستكه آنچه از ربا گرفته پس بدهد و در اينصورت بسا ميشود كه سرمايه او هم از دست برود ولى در صورت توبه خداوند او را مىآمرزد علاوه حكم فرمود سرمايه از آن او است بايد باو مسترد شود نه رباخواران ظلم كنند بربا دهندگان بمطالبه بقاياى ربا و نه ربا دهندگان ظلم نمايند برباخواران كه سرمايه را هم مسترد ندارند و بخواهند بابت آنچه را كه قبلا ربا دادهاند محسوب دارند اين ظاهر آيه شريفه است و در منهج فرموده حق آنستكه واجب است رد مال ربوى بمالك آن اما باعلم بتحريم براى اجماع خواه توبه كرده باشد خواه نه و اگر صاحب آن معلوم نباشد و مال ربا معلوم باشد تصدق بايد داد و اگر مالك معلوم باشد و مال ربا مجهول بايد مصالحه نمود با او و اگر ممزوج شده باشد بحلال و مالك و قدر آن مجهول باشد بايد خمس آنرا بدهد و باقى حلال خواهد بود و اگر جاهل باشد بتحريم آن اصح رد آنست بصاحبش اگر او را بشناسد و اگر نه تصدق بدهد و نقل نموده از بعضى حليت آنرا در صورت جهل و جمع نموده بين دو قول بحليت آن براى كافر و حرمت آن براى مسلم خواه عالم باشد خواه جاهل
جلد 1 صفحه 358
و بنظر حقير مقتضاى ظاهر آيات و اخبار حليت آنست براى جاهل خواه كافر باشد خواه مسلم بشرط توبه ولى قدر متيقن كافر است چنانچه سابقا اشاره شد و چون حكم برخلاف قاعده است و فرض جهل بحرمت ربا با وضوح و شهرت آن براى مسلم مشكل است نميتوان حكم بحليت نمود ولى انصاف آنستكه اخبار عموميت دارد بلكه مورد بعضى از آنها مسلم است و در صورت تحقق جهل اقوى حليت و احوط اجتناب است و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَإِن لَم تَفعَلُوا فَأذَنُوا بِحَربٍ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِن تُبتُم فَلَكُم رُؤُسُ أَموالِكُم لا تَظلِمُونَ وَ لا تُظلَمُونَ (279)
اينکه آيه مربوط است بآيه قبل و فاء در فَإِن لَم تَفعَلُوا تفريع بر جمله قبل وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا است يعني اگر دست از اكل ربوا برنميداريد و ترك ربوا نميكنيد که نفي در نفي اثبات است يعني مرتكب ربا ميشويد فَأذَنُوا بِحَربٍ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ آماده باشيد براي جنگ با خدا و رسوله، فَأذَنُوا از ماده اذان است بمعني اعلان جنگ چنانچه اذان اعلان و آمادگي بر نماز است و معني فاعلموا است يعني بدانيد که آخذ ربا با خدا محاربه ميكند و خداوند با او ميجنگد و جنگ با خدا فتح ندارد نه دنيا که خدا او را ريشه كن ميكند و بانواع شدائد و بليّات گرفتار و نه در آخرت که بانواع عذاب دچار خواهد شد، و جنگ با رسول او را در شكنجه ميكشد و محكوم بحدّ و قتل ميفرمايد که امام يا نائب امام او را توبه دهد و اگر توبه نكرد در دفعه اول و ثاني او را تأديب که تعذير باشد ميكند و در دفعه ثالثه او را ميكشد، چنانچه در مجمع البيان از حضرت صادق عليه السّلام روايت فرموده فرمود
(آكل الربا يؤدب بعد البيّنة فان عاد ادّب فان «و ان خ ل» عاد قتل).
وَ إِن تُبتُم توبه كرديد و دست برداشتيد و ديگر مرتكب نشديد نسبت بآنچه که مرتكب شدهايد يعني قرض دادهايد و هنوز استرداد نكرده فَلَكُم رُؤُسُ أَموالِكُم
جلد 3 - صفحه 72
همان مقدار که طلب داريد بگيريد و اگر هم ربوا گرفتهايد مقدار طلب خود را برداريد و ما زاد را ردّ كنيد بصاحبش مگر مواردي که قبلا تذكّر داديم که لزوم ندارد ردّ و خداوند گذشت فرموده.
لا تَظلِمُونَ بمديون ظلم نكنيد در گرفتن زياده وَ لا تُظلَمُونَ و خود هم ظلم نكشيد در اصل مال که بر مديون واجب است که اداء دين را بكند و بدائن ظلم نكند و مسامحه در اداء ننمايد بلكه اداء دين در صورتي که مديون متمكّن باشد و دائن مطالب باشد واجب فوري است که هر ساعتي ترك آن گناه كبيره است بلكه از معاصي دائميّه است چون وجوبش فورا ففورا است.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱ - خداوند و پیامبر (ص)، در جنگى بزرگ علیه رباخواران (فان لم تفعلوا فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله) بنابراینکه «من»، ابتدائیه باشد; یعنى جنگ از ناحیه خدا و رسول آغاز شده است. گفتنى است که نکره بودن کلمه «حرب»، دلالت بر جنگى بزرگ دارد.
۲ - رباخواران در موضع جنگ با خداوند و پیامبر (ص) (فان لم تفعلوا فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله)
۳ - رباخواران، محاربان با خداوند و رسول (ص) (فان لم تفعلوا فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله)
۴ - رباخوارى، گناهى بس بزرگ (فان لم تفعلوا فأذنوا بحرب) اعلام جنگ خدا و رسول (ص) علیه رباخوار، حاکى از گناه بزرگ اوست.
۵ - لزوم شدّت عمل و برخورد نظامى، با رباخوارانى که دست از عمل ناپسند خود برنمى دارند. (فان لم تفعلوا فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله)
۶ - راه توبه براى رباخواران از کردار ناشایست خویش باز است. (و ان تبتم)
۷ - اصل سرمایه رباخوارانى که از عمل ناپسند خویش توبه مى کنند، متعلق به خود آنان است. (و ان تبتم فلکم رؤس اموالکم)
۸ - پذیرش اصل مالکیّت خصوصى در اقتصاد اسلامى (فلکم رؤس اموالکم)
۹ - الغاى مالکیّت رباخواران حتّى نسبت به اصل سرمایه در صورتى که از عمل ناپسند خود (رباخوارى) توبه نکنند.* (و ان تبتم فلکم رؤس اموالکم) از مفهوم جمله «و ان تبتم ... » برداشت شده است; یعنى اگر توبه نکردند، با اعلام جنگ و برخورد نظامى، محارب قلمداد شده، و در این صورت اصل سرمایه آنان نیز مصادره خواهد شد.
۱۰ - رباخوارى، ستمگرى است. (و ان تبتم فلکم رؤس اموالکم لا تظلمون) مفهوم جمله «فلکم رؤس اموالکم لا تظلمون» (آنگاه که فقط اصل سرمایه را بگیرید، ستمکار نیستید) این است که در صورت گرفتن ربا، ستمکار هستید.
۱۱ - باز پس ندادن اصل سرمایه رباخوارانى که توبه کردند، ستمى بر آنان است. (فلکم رؤس اموالکم لا تَظلمون و لا تُظلمون) اگر اصل سرمایه به شما برگردانده شود، ستمى بر شما نشده است: «لا تُظلمون». ولى اگر اصل سرمایه هم به شما باز پس داده نشود، مورد ستم واقع شده اید.
۱۲ - عدالت، بنیان نظام اقتصادى اسلام (فلکم رؤس اموالکم لا تَظلِمون و لا تُظلمون) جمله «لا تَظلمون ... » به منزله علت براى مالکیّت شخصى بر سرمایه و نفى آن نسبت به بهره هاى ربوى است. و چون علّت همواره عهده دار بیان یک قاعده کلى است، بنابراین ظلم نکردن و مظلوم نشدن (عدالت مطلق)، پایه و اساس نظامِ اقتصادى مورد پذیرش اسلام است.
۱۳ - نفى نظامِ اقتصادِ ربوى و ایجاد و بسط نظام اقتصاد عادلانه، از جمله اهداف والاى انبیا (فان لم تفعلوا فأذنوا بحرب من اللّه و رسوله ... لا تَظلِمون و لا تُظلَمون) اعلام جنگ از سوى خدا و رسول به هدف «لا تَظلِمون و لا تُظلَمون» صورت مى گیرد; بنابراین عدالت اقتصادى در جامعه از اهداف خدا و رسول اوست.
۱۴ - عدالت، بنیان وضع قوانین در اسلام (لا تَظلِمون و لا تُظلَمون)
موضوعات مرتبط
- احکام: ۷، ۸، ۹ مبانى احکام ۱۴
- اقتصاد: عدالت اقتصادى ۱۲، ۱۳
- انبیا: اهداف انبیا ۱۳
- توبه: اهمیّت توبه ۹ ; قبولى توبه ۶
- جنگ: جنگ با خدا ۲، ۳ ; جنگ با محمّد (ص) ۲، ۳
- ربا: آثار ربا ۲، ۳، ۹ ; ظلم ربا ۱۰ ; گناه ربا ۴
- رباخوار: توبه رباخوار ۶، ۷، ۱۱ ; مالکیت رباخوار ۱۱ ; مبارزه با رباخوار ۱، ۵
- ظلم: موارد ظلم ۱۰، ۱۱
- عدالت: ارزش عدالت ۱۲، ۱۳، ۱۴
- گناه: گناه کبیره ۴
- مالکیت: مالکیت خصوصى ۸، ۹
- محارب: ۲، ۳
- محمّد(ص): محمّد(ص) و ربا ۱، ۲، ۳
- نظام اقتصادى: ۸، ۱۲، ۱۳ نظام تعالیم دین: ۱۴
- نهى از منکر: ۵
منابع