الفجر ٢٣
ترجمه
الفجر ٢٢ | آیه ٢٣ | الفجر ٢٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جِیءَ»: آورده شد. مراد از حاضر آوردن دوزخ، پدیدار کردن و نشان دادن آن است (نگا: شعراء / ، نازعات / ). «یَتَذَکَّرُ»: به خود میآید. بیدار و هوشیار میشود. متوجّه میگردد و پند میگیرد. «أَنّی»: کی؟ این واژه اسم استفهام است و معنی نفی دارد. «الذِّکْری»: به خود آمدن. بیداری و هوشیاری. پند گرفتن.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَنَّى لَهُمُ الذِّکْرَى وَ قَدْ... (۲) يَوْمَ يَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ مَا... (۲)
هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ... (۰) فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ... (۳)
تفسیر
- آيات ۱ - ۳۰، سوره فجر
- مضامين سوره مباركه فجر
- وجوه مختلف درباره مراد از ((فجر))، ((ليال عشر)) و ((شفع و وتر)) كه بدآنهاسوگند ياد شده است
- مراد از ((ارم ذات العماد))
- وجه توصيف فرعون به ((ذى الاوتاد))
- حكايت زبان حال نوع آدمى كه آزمايش خدا با اكرام و نعمت دادن را به حساب ممتاز بودنخود از ديگران مى گذارد
- و آزمايش خدا با فقر و تنگدستى را اهانت و خوارى از ناحيه خدا مى پندارد
- مراد از آمدن پروردگار در قيامت (و جاء ربّك و الملك ...)
- متذكّر شدن و ((يا ليتنى )) گفتن انسان در قيامت
- ((نفس مطمئنة )) نفسى است كه با ايمان به پروردگار و ياد او سكونت يافته ، به مقامرضا رسيده است و...
- (رواياتى درباره مراد از شفع و وتر، تسميه فرعون به ذى الاءوتاد، آورده شدن جهنم ،آمدن خدا، و...)
- شفع حسن و حسين (ع ) و وتر اميرالمؤ منين عليه السلام است
- حديثى از امام صادق (ع ) درباره خصوصيات قبض روح مؤ من درذيل (يا ايها النفس المطمئنه ...)
نکات آیه
۱ - روز قیامت، زمان عرضه جهنم بر حاضران (و جاْىء یومئذ بجهنّم) مراد از «آوردن جهنم به صحنه قیامت»، ممکن است انتقال آن به محشر و یا اظهار آن براى اهل محشر باشد. گفتنى است که در سوره هاى دیگر از نوع دوم سخن به میان آمده است.
۲ - جهنم، قابل مشاهده براى تمام اهل محشر (و جاْىء یومئذ بجهنّم)
۳ - حاضران در صحنه قیامت، در آغاز برپایى آن جهنم را مشاهده نمى کنند.* (و جاْىء یومئذ بجهنّم)
۴ - جهنم، مقهور کارگزاران صحنه قیامت و عرضه آن بر اهل محشر بر عهده آنان است. (و جاْىء) مجهول آوردن فعل «جىء»، بر وجود مأمور براى آوردن جهنم دلالت دارد.
۵ - قابلیت جهنم براى نقل و انتقال (و جاْىء یومئذ بجهنّم)
۶ - خطاکاران در قیامت با مشاهده جهنم، فرصت هاى از دست رفته را به یاد آورده و متوجّه آثار و پیامدهاى کردار خویش مى گردند. (یومئذ یتذکّر الإنسن) «ال» در الإنسان»، ممکن است عهد ذکرى و اشاره به انسانى باشد که در آیات پیشین، فریفته نعمت ها و شِکوه گزار تنگدستى ها معرفى شده است. هم چنین مى تواند براى استغراق باشد و تذکر یافتن را به همه انسان ها تعمیم دهد. آیات بعد، احتمال نخست را تقویت مى کند.
۷ - رفاه زدگان و ذلّت پنداران فقر، تنها به هنگام مواجه شدن با حوادث قیامت، به خطاى خویش پى برده، حقیقت را در خواهند یافت. (فأمّا الإنسن إذا ما ابتلیه ... یومئذ یتذکّر الإنسن)
۸ - مال دوستان و حرام خواران، در آخرت به ارزش حقیقى ثروت و لزوم مصرف آن در اطعام گرسنگان و فواید بزرگداشت یتیمان، پى خواهند برد. (لاتکرمون ... و لاتحضّون ... تأکلون ... تحبّون ... کلاّ ... یومئذ یتذکّر الإنسن)
۹ - قیامت، روز آشکار شدن حقایق براى همگان (یومئذ یتذکّر الإنسن)
۱۰ - کوبیده و نرم شدن زمین، احساس حضور در پیشگاه خداوند و صفوف فرشتگان و مشاهده جهنم، برطرف سازنده غفلت هاى انسان و احیاگر حس پندپذیرى در او است. (إذا دکّت الأرض ... یومئذ یتذکّر الإنسن) «یومئذ»، بدل براى «إذا» در «إذا دکّت الأرض...» و جمله «یتذکّر الإنسان» جزا براى آن است.
۱۱ - برطرف شدن غفلت ها در قیامت، سودى به حال انسان ندارد. (و أنّى له الذکرى) به قرینه «یتذکّر الإنسان» - که بر تذکّر یافتن انسان دلالت دارد - مراد از نفى تذکّر در «أنّى له الذکرى» نفى سودمند بودن آن است که براى مبالغه در آن، اصل تذکرپذیرى منتفى دانسته شده است; زیرا تذکّرى که سودمند نباشد، با نبود آن یکسان است.
۱۲ - در قیامت، هیچ زمینه اى براى تأثیر پند و موعظه وجود ندارد و شناخت حقیقت بى ثمر است. (و أنّى له الذکرى) «أنّى»; یعنى، «کیف» و «من أین» (چگونه و از کجا)، (العین). بنابراین استفهام انکارى در آیه شریفه متوجّه زمینه ها و عوامل است; یعنى، «چه عامل تأثیرگذارى وجود دارد که تذکر را براى انسان مؤثّر سازد؟»
روایات و احادیث
۱۳ - «[عن رسول اللّه فى قوله تعالى «و جىء یومئذ بجهنم» انّه] قال: یجىء بها سبعون ألف ملک یقودونها بسبعین ألف زمام;[۱] [از رسول خدا(ص) درباره قول خداى تعالى «و جىء یومئذ بجهنم» روایت شده که ]فرمود: هفتاد هزار فرشته، جهنم را با هفتاد هزار بند مى کشند و مى آورند».
موضوعات مرتبط
- اعداد: عدد هفتادهزار ۱۳
- انسان: حشر اخروى انسان ها ۳
- ثروت: نقش ثروت ۸
- جهنم: انتقال جهنم ۵; رؤیت جهنم ۱۰; رؤیت جهنم در قیامت ۲، ۳، ۶; عرضه جهنم در قیامت ۱، ۴، ۱۳; ویژگیهاى جهنم ۵
- حرام خواران: حرام خواران در قیامت ۸
- خطاکاران: تنبه اخروى خطاکاران ۶; خطاکاران در قیامت ۶
- ذکر: ذکر آثار اخروى عمل ۶
- زمین: انهدام زمین ۱۰
- عبرت: عوامل عبرت ۱۰
- غفلت: پایان غفلت ۱۰
- فقرا: اهمیت اطعام فقرا ۸
- قیامت: آغاز برپایى قیامت ۳; بى ثمرى تنبه در قیامت ۱۱; بى ثمرى عبرت در قیامت ۱۲; حشر در قیامت ۳; حضور در قیامت ۱۰; رؤیت جهنم در قیامت ۲، ۳، ۶; ظهور حقایق در قیامت۹، ۱۰; ویژگیهاى قیامت ۱، ۲، ۹، ۱۰
- کارگزاران خدا: کارگزاران خدا در قیامت ۴; مسؤولیت کارگزاران خدا ۴
- مال دوستان: مال دوستان در قیامت ۸
- مرفهان: تنبه مرفهان ۷; مرفهان در قیامت ۷; مرفهان و حوادث قیامت ۷
- ملائکه: ملائکه حاملان جهنم ۱۳
- یتیم: اهمیت اکرام یتیم ۸
منابع
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۴۱; نورالثقلین، ج ۵- ، ص ۵۷۵، ح ۲۴.