الإنفطار ٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۲۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

(آری) آن گونه که شما می‌پندارید نیست؛ بلکه شما روز جزا را منکرید!

چنين نيست [كه مى‌پنداريد،] بلكه شما رستاخيز را دروغ مى‌انگاريد
با اين همه، شما منكر [روز] جزاييد.
چنین نیست (که شما کافران پنداشتید که معاد و قیامتی نیست) بلکه شما (از جهل) روز جزا را تکذیب می‌کنید.
این چنین نیست [که سبب ارتکاب گناهانتان مغرور بودنتان به بزرگواری پروردگار باشد]، بلکه روز جزا را تکذیب می کنید [و با این تکذیب، راه گناه را به روی خود باز می نمایید،]
آگاه باشيد كه شما روز جزا را دروغ مى‌انگاريد.
چنین نیست، بلکه [روز] جزا را انکار دارید
نه چنان است [كه مى‌پنداريد]، بلكه رستاخيز- روز پاداش- را دروغ مى‌انگاريد.
هرگزا هرگز! (آن چنان که می‌پندارید نیست). اصلاً شما (روز) سزا و جزا را دروغ می‌پندارید و نادرست می‌دانید.
هرگز نه چنان است! شما دین را (با همان) تکذیب می‌کنید.
نه چنین است بلکه تکذیب کنید به دین‌


الإنفطار ٨ آیه ٩ الإنفطار ١٠
سوره : سوره الإنفطار
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الدِّینِ»: سزا و جزا (نگا: فاتحه / .


تفسیر

نکات آیه

۱ - کسانى که خود را از فرجام کفر و کیفر گناه در امان مى پندارند، دستاویزى براى توجیه کفر و گناه خود ندارند. (ما غرّک ... کلاّ) حرف «کلاّ» مخاطب را از چیزى منع مى کند که در جملات پیشین مطرح بوده است. از آن جایى که آیات قبل، توجیهات و بهانه هاى نادرست کافران و گنه کاران را پوچ قلمداد کرده است، حرف «کلاّ» در این آیه آنان را از دلگرمى به آن دستاویزها بازمى دارد.

۲ - ساختار وجودى انسان و مراحل پیدایش او، فاقد زمینه آلودگى به کفر و گناه است. (الذى خلقک فسوّیک فعدلک . فى أىُّ صورة ما شاء رکّبک . کلاّ) حرف «کلاّ» - به قرینه آیات پیشین - ممکن است براى رفع این توهّم باشد که زمینه کفر و گناه، در وجود کافران و گنه کاران نهاده شده است; یعنى، با آن تسویه، تعدیل و ترکیب، جایى براى این توهّم نمى ماند; بلکه علت گناه و کفر به خداوند را باید در تکذیب کیفرهاى اخروى جست و جو کرد.

۳ - چیزى جز دروغ پنداشتن کیفرهاى اخروى، گنه کاران و کافران را به احساس امنیت از عذاب سوق نداده است. (بل تکذّبون بالدین) مراد از «دین» به قرینه آیات بعد - که در آنها قیامت با عنوان «یوم الدین» یاد شده - جزاى اعمال است. حرف «بل» - که براى اضراب است - بیانگر آن است که کافران و گناه کاران، گرچه توجیهاتى نزد خود دارند; ولى محرّک اصلى آنان، چیزى جز دروغ دانستن کیفرهاى آخرت نیست.

۴ - گناه، تکذیب عملى کیفرهاى اخروى است. (ما غرّک ... بل تکذّبون بالدین) «تکذّبون» مضارع و بیانگر این است که آنچه هم اکنون و از این پس انجام مى دهید، تکذیب عذاب الهى است.

۵ - ایمان به معاد و کیفر اعمال، بازدارنده انسان از نافرمانى خداوند است. (ما غرّک ... کلاّ بل تکذّبون بالدین)

۶ - دروغ پنداشتن ادیان آسمانى، زمینه ساز آلودگى به گناهان است.* (کلاّ بل تکذّبون بالدین) کلمه «دین» ممکن است به معناى شریعت باشد.

موضوعات مرتبط

  • ادیان آسمان: آثار تکذیب ادیان آسمان ۶
  • انسان: ساختار انسان ۲; مراحل خلقت انسان ۲
  • ایمان: آثار ایمان به معاد ۵; آثار ایمان به کیفرهاى خدا ۵
  • خدا: تکذیب کیفرهاى خدا ۴
  • عصیان: موانع عصیان از خدا ۵
  • کافران: بى منطقى احساس مصونیت کافران ۱; زمینه احساس مصونیت کافران ۳
  • کفر: تنزیه از کفر ۲; فرجام کفر ۱
  • کیفر: آثار تکذیب کیفر هاى اخروى ۳
  • گناه: آثار گناه ۴; احساس مصونیت از گناه ۲، ۳; تنزیه از گناه ۲; زمینه گناه ۶; فرجام گناه ۱
  • گناهکاران: بى منطقى احساس مصونیت گناهکاران ۱; زمینه احساس مصونیت گناهکاران ۳

منابع