روایت:الکافی جلد ۲ ش ۴۵۵
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
عنه عن علي بن الحكم عن عمر بن ابان عن ابي حمزه عن ابي جعفر ع قال قال علي بن الحسين ص :
الکافی جلد ۲ ش ۴۵۴ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۴۵۶ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۴, ۳۹۵
على بن الحسين (ع) فرمود: به راستى دنيا پشت كرده و مىرود و آخرت روى كرده و مىآيد و براى هر كدام فرزندانى است، شما از فرزندان آخرت باشيد و نباشيد از فرزندان دنيا، هلا از زاهدان در دنيا باشيد و از راغبين در آخرت، هلا زاهدان در دنيا، زمين را بستر كنند و خاك را زير سر نهند و آب بوى خوش و عطر آنها است و به خوبى دل از دنيا بريدهاند. هر كه شوق بهشت دارد از شهوات دل بر دارد و هر كه از دوزخ هراسد، گرد محرمات نپلاسد و هر كه از دنيا روگردان است هر مصيبتى بر او آسان است. هلا به راستى براى خدا بندههائى است كه چونان كسى كه اهل بهشت را در بهشت ديده جاويدانند و چونان كسى كه اهل دوزخ را در دوزخ ديده در عذابند، از بدى آنان آسوده باشند و دلشان غمنده است، روحى پارسا دارند و نيازى سبك و رسا، روزى اندك شكيبائى كردند و به سرانجامى كه آسايش طولانى دارد گرائيدند، اما در شب گام خود را در صف كنند و اشك بر گونه ريزند و به پروردگارشان پناه برند و در آزاد شدن خود بكوشند و اما روز بردباران، دانشمندان، نيكان و متّقيان باشند گويا چوبه تيرى هستند كه ترس از خدا آنها را سر تا پا تراشيده و لاغر و نزار كرده از پرستش و عبادت، بيننده بدانها نگرد و گويد: بيمارانند و آن مردم را بيمارى نيست يا گويند: ديوانهاند؟ محققاً هراس بزرگى از ياد دوزخ و آنچه در آن است در نهاد آنها آميخته شد
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۱۹۸
على بن الحسين صلوات اللَّه عليهما فرمود دنيا پشت كرده كوچ ميكند و آخرت روى آورده مىآيد و براى هر يك از اين دو فرزندانى است، شما از فرزندان آخرت باشيد و از فرزندان دنيا نباشيد و از زاهدين در دنيا و راغبين در آخرت باشيد. همانا زاهدين در دنيا زمين را بستر خود گرفتند و خاك را فرش و آب را بوى خوش خود و خويشتن را از دنيا قيچى كردند. همانا هر كه مشتاق بهشت شود، از شهوتها فراموش كند و هر كه از دوزخ بترسد از محرمات رو گرداند و هر كه در دنيا زهد ورزد، مصيبتها بر او آسان شود. همانا خدا را بندگانى است كه گويا اهل بهشت را جاودان در بهشت ديده و اهل دوزخ را در دوزخ گرفتار عذاب ديدهاند، مردم از شر آنها در امانند، دلشان غمگين است، عفت نفس دارند، حاجاتشان سبك است، چند روزى صبر كردند و باستراحت طولانى قيامت رسيدند. اما شب گامهايشان براى عبادت صف كشيده، اشكشان بر چهره جاريست و بپروردگار خويش پناه برند و براى آزادى خود (از آتش دوزخ) كوشش كنند. و اما روز خويشتن دارانى باشند، دانشمند، نيكوكار و پرهيزگار، در لاغرى مانند چوبه تيرى كه ترس از عبادت آنها را تراشيده، هر كه بآنها نگرد، گويد بيمارند- در صورتى كه بيمارى ندارند- يا گويند ديوانهاند، در صورتى كه بامر بزرگى كه ياد آتش دوزخ و وضع آنست گرفتارند.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۳۴۱
از او، از على بن حكم، از عمر بن ابان، از ابوحمزه، از امام محمد باقر عليه السلام روايت است كه فرمود: «حضرت على بن الحسين- صلوات اللَّه عليهما- فرمود كه: دنيا، بار بسته، پشت به شما نموده، و آخرت، بار بسته، رو به شما مىآيد. و هر يك از دنيا و آخرت را پسرانى چند هستند؛ يعنى كسانى كه به هر يك از اينها منسوبند؛ پس از جمله پسران آخرت و اهل آن باشيد، و از پسران دنيا و اهل آن مباشيد. و از جمله زاهدان در دنيا باشيد كه در آخرت رغبت دارند. و به درستى كه زاهدان در دنيا، زمين را فرش و خاك را فراش- يعنى رختخواب- خويش گردانيدند، و آب را داروى خوشبو فرا گرفتند، و به مقر امن جدايى از دنيا به غايت بريده شدند. و بدانيد كه هر كه به سوى بهشت مشتاق باشد، از خواهشهاىنفس بگذرد و عشقش به آنها تمام شود. و هر كه از آتش جهنّم بترسد، از محرّمات الهى باز گردد و رو به آن نرود. و هر كه در دنيا رغبت نداشته باشد، مصيبتهاى دنيا بر او سهل و آسان باشد. به درستى كه خدا را بندگانى چند هستند كه در يقين به امور آخرت، چون كسى هستند كه اهل بهشت را در بهشت مخلّد و جاويد ديده باشد، و مانند كسى هستند كه اهل دوزخ را در دوزخ معذّب ديده باشد. بدىهاى ايشان مأمون است كه مردم از آنها ايمن و در امانند، و دلهاى ايشان اندوهناك و نفسهاى ايشان با عفّت، و حاجتهاى ايشان در غايت آسانى و خفّت. چند روز كمى صبر كردند، پس به عاقبتِ نيكو كه خوشى و آسايش طولانى است منتقل شدند. امّا در شب مىايستند و پاىهاى خود را به صف مىكشند- يعنى جفت مىكنند-، و قطرات آبِ ديدههاى ايشان بر رخسارهاى ايشان روان مىگردد، و ايشان به سوى پروردگار خويش تضرّع و زارى مىنمايند و فرياد و استغاثه مىكنند، و در آزادى تن و رهايى كردن خويش از آتش و قيد عذاب سعى و كوشش به جا مىآورند. و امّا در روز بردبارانى چندند، دانايان و نيكان وپرهيزگاران كه در باريكى و لاغرى شباهت به تيرها دارند، و خوف از عبادت، ايشان را تراشيده، و ناخن ترس، صفحه بدن ايشان را خراشيده است. آنكه به سوى ايشان نظر مىكند مىگويد كه: ايشان بيمارند، و حال آنكه با ايشان هيچ دردى نيست و بيمارى ندارند، يا مىگويد كه: ديوانه شدهاند، و اين گروه را امر عظيمى آميخته، از ياد آتش جهنّم و آنچه در آن است».