روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۰۰۷
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، بَابُ الصَّلَاةِ عَلَى الْمَيِّت
:
من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۰۰۶ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۲۰۰۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۳۰
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله را مرسوم چنان بود كه هر گاه بر ميّت نماز ميگزارد تكبير ميگفت و شهادتين ميخواند و باز تكبير ميگفت و بعد بر پيامبر و آل او صلوات ميفرستاد و دعا ميكرد، سپس تكبير ميگفت و براى مؤمنين و مؤمنات دعا ميكرد، و باز تكبير چهارم را ميگفت و براى مرده دعا ميكرد، و باز براى آخرين بار تكبير ميگفت و فارغ ميشد، هنگامى كه خداوند عزّ و جلّ آن حضرت را از نماز گزاردن بر منافقان نهى فرمود، رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله از آن پس در نماز ميّت تكبير ميگفت و شهادتين ميخواند، باز تكبير ميگفت و بر پيامبر و آل او صلوات ميفرستاد، و باز تكبير ميگفت و براى مؤمنين و مؤمنات دعا ميكرد، و بعد تكبير چهارم را ميگفت و فارغ ميشد و براى ميّت دعا نميكرد. و كسى كه بر مردهاى نماز ميخواند بايد كنار سر او بايستد بصورتى كه اگر بادى وزيد و جامهاش برداشته شد به جنازهاى بخورد (يعنى نه چندان دور و نه چندان نزديك) آنگاه تكبير گويد و بخواند: «اشهد ان لا إله إلّا اللَّه وحده لا شريك له، و اشهد انّ محمّدا عبده و رسوله، أرسله بالحقّ بشيرا و نذيرا بين يدي السّاعة». (يعنى: گواهى ميدهم و علم و يقين دارم كه هيچ معبود و آفريدگارى نيست كه عبادت او جايز باشد جز «اللَّه» كه واجب الوجود بالذّات است و مستجمع جميع صفات كماليّه و يگانه است و شريك ندارد، و گواهى ميدهم كه محمّد بنده و فرستاده اوست و به حقيقت و راستى او را فرستاده است كه بشارت دهنده مؤمنين است به ثواب، و ترساننده و بيم دهنده كافران است به عذاب و قهر الهى پيشاپيش فرا رسيدن روز قيامت). بعد تكبير دوّم را گفته و بگويد: «اللّهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد، و ارحم محمّدا و آل محمّد، و بارك على محمّد و آل محمّد كأفضل ما صلّيت و باركت و ترحمت على إبراهيم و آل إبراهيم إنّك حميد مجيد» (يعنى: خداوندا درود فرست بر محمّد و آل او، و رحمت فرست بر محمّد و آل او، و بركت بر محمد و آل محمد كرامت فرما همچون بهترين و برترين صلوات و بركت و رحمت كه بر ابراهيم و آل ابراهيم فرستادهاى كه براستى تو شايسته و سزاوار جميع ثناهايى و بزرگوارى و عظمت مخصوص تو است). آنگاه تكبير سوّم را ميگويد و اين دعا را ميخواند «اللّهمّ اغفر للمؤمنين و المؤمنات و المسلمين و المسلمات، الأحياء منهم و الأموات». (يعنى بار خدايا بيامرز گناهان مردان و زنان با ايمان را، و مردان و زنان مسلمان را، زندگانشان و مردگانشان را). و پس از آن تكبير چهارم را ميگويد و اين دعا را ميخواند: «اللّهمّ عبدك [و] ابن عبدك [و] ابن امتك، نزل بك و انت خير منزول به، اللّهمّ إنّا لا نعلم منه إلّا خيرا و انت اعلم به منّا، اللّهمّ إن كان محسنا فزد في إحسانه و إن كان مسيئا فتجاوز عنه و اغفر له، اللّهمّ اجعله عندك في اعلى علّيّين، و اخلف على اهله في الغابرين، و ارحمه برحمتك يا ارحم الرّاحمين» (يعنى: بار خدايا بنده تو [و] پسر بنده تو و پسر كنيز تو برحمتت نازل شده و بدرگاه تو آمده است و تو بهترين و برترين كسانى هستى كه بدرگاهش نزول كنند، بار خدايا ما جز خوبى از او چيز ديگرى نميدانيم و تو باحوال او از ما داناترى، بار خدايا اگر نيكوكار بوده است پس تو احسان خود باو زياده و افزون ساز و اگر گناهكار بوده از گناهانش در گذر و او را مورد عفو و بخشايش خودت قرار ده، خداوندا روح او را يا مقامش را در بالاترين مراتب بهشت نزد خود قرار ده، و تو جاى خالى او را در ميان بازماندگانش با تدارك احوال ايشان پر ساز، و با رحمت واسعه خويش بر او رحمت آور، اى مهربانترين مهربانان) پس از آن تكبير پنجم را بگويد. و چون از نماز فارغ شود جاى خود را ترك نكند تا وقتى كه جنازه را بر سر دستهاى مردان ببيند. و علّت اينكه پنج تكبير بر ميّت گفته مىشود آنست كه، خداوند تبارك و تعالى پنج فريضه را بر مردمان واجب گردانيده است: نماز، زكات، روزه، حجّ، و ولايت، و خداوند متعال براى ميّت بدل از هر فريضه تكبيرى مقرّر فرموده است.