الأحقاف ٧
ترجمه
الأحقاف ٦ | آیه ٧ | الأحقاف ٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَیِّنَاتٍ»: روشن و آشکار. حال (آیات) است. «الْحَقِّ»: مراد آیات قرآن است. «لَمَّا جَآءَهُمْ»: زمانی که بدیشان میرسد. این بخش میرساند که کافران به محض شنیدن آیات، بدون هیچ گونه تدبّر و تفکّری، به آن نسبت سحر و جادو دادهاند. «لِلْحَقِّ»: حرف لام به معنی (عَنْ) است.
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴، سوره احقاف
- غرض و مفاد كلى سوره مباركه احقاف
- احتجاج عليه پرستش بت ها و معبودهاى زمينى
- معناى واژه ((اثاره )) و مفاد آيه با توجه به معناى آن
- احتجاج عليه مشركين كه قرآن را افتراء به خدا دانسته رسالت پيامبر (ص ) را منكرشدند
- معنا و مفاد آيه : ((قل ما كنت بدعا من الرسل و ما ادرى مايفعل بى و لا بكم ))
- نفى علم غيب از پيامبر (ص ) در جمله ((و ما ادرى ...)) از جهت بشر بودن او است و بااثبات علم غيب براى آن حضرت از طريق وحى منافات ندارد
- عدم منافات نفى علم غيب از پيامبر در اين آيه با عالم بر غيب بودن ايشان به وسيله وحىالهى
- (درباره عالم بودن پيامبر (ص ) و ائمه (ع ) به غيب ، و اثر و رابطه آن با زندگى ورفتار ايشان )
- بيان اينكه علم غيب اثرى در جريان حوادث خارجى ندارد
- على ملازم با اراده موافق است كه تواءم با التزام قلب نسبت به آن باشد
- مقصود از ((شاهد من بنى اسرائيل )) در آيه :((قل اراءيتم ان كان من عند الله و كفرتم ...))
- وجوه مختلف در معناى آيه : ((و قال الذين كفروا للذين امنوا لو كان خيرا ما سبقونا اليه...))
- رواياتى درباره مراد از ((اثارة من علم )) و راجع بهنزول آيه : ((ام يقولون افتريه ...))
- روايتى در ذيل جمله : ((و ما ادرى ما يفعل بى ولابكم )) و اشكالات آن
- روايتى درباره نزول آيه : ((و شهد شاهد من بنىاسرائيل ...))
نکات آیه
۱- حق ناباوران کافر، آیات الهى را سحر و جادوئى روشن قلمداد مى کردند. (و إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت قال الذین کفروا ... هذا سحر)
۲- آیات قرآن، روشن و خالى از هر گونه ابهام (ءایتنا بیّنت )
۳- موضع گیرى علیه آیات الهى، ناشى از خصلت هاى منفى خود انسان است; نه ابهام و نارسایى پیام وحى.* (ءایتنا بیّنت قال الذین کفروا للحقّ ... هذا سحر مبین) ماضى بودن فعل «کفروا»، نشان مى دهد که پیش زمینه هاى فکرى و روحى در جهت گیرى ها و موضع گیرى هاى کافران علیه آیات الهى، تأثیرى بسزا و تعیین کننده دارد.
۴- تأثیر آیات الهى در قلب ها، نتیجه حقانیّت و روشنى آنها است; نه معلول سحر بودن. (ءایتنا بیّنت قال الذین کفروا ... هذا سحر)
۵- اعتراف ضمنى کافران، نسبت به اعجاز قرآن و نفوذ عمیق آن در دل ها و اندیشه ها (قال الذین کفروا للحقّ لمّا جاءهم هذا سحر مبین) از این که کافران، قرآن را سحر مى خواندند، استفاده مى شود که آنان آثار خارق العاده آن را دیده و چون درصدد ایمان نبوده اند، نام آن را سحر گذاشته اند.
۶- سحر خواندن قرآن، نتیجه تضاد و بحران درونى کافران، در انکار حق و مشاهده نفوذ آیات وحى * (قال الذین کفروا للحقّ لمّا جاءهم هذا سحر مبین)
۷- اتهام سحر، سپر دفاعى کافران در برابر آیات روشن وحى (إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت قال الذین کفروا ... هذا سحر مبین)
۸- تأثیر شگرف آیات قرآن بر قلب ها و اندیشه ها، نشانگر استناد آن به نیرویى فوق طبیعى (و إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت قال الذین کفروا ... هذا سحر مبین) از مجموع آیه شریفه، تأثیر شگرف و اعجازگونه آیات قرآن استفاده مى شود.
۹- سحر، از مقوله باطل (قال الذین کفروا ... هذا سحر) از تقابل کلمه «حقّ» در آیه با «سحر»، مطلب یاد شده استفاده مى شود.
۱۰- وجود پدیده سحر و جادو، در جامعه عصر بعثت (هذا سحر مبین)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: جادوانگارى آیات خدا ۱; حقانیت آیات خدا ۴; زمینه دشمنى با آیات خدا ۳; عوامل تأثیر آیات خدا ۴; وضوح آیات خدا ۴
- اخلاق: آثار رذایل اخلاقى ۳
- اقرار: اقرار به اعجاز قرآن ۵
- جادو: بطلان جادو ۹; تاریخ جادو ۱۰; جادو در دوران مقارن بعثت ۱۰
- حق: بینش حق ناپذیران ۱; تهمتهاى حق ناپذیران ۱
- قرآن: جادوانگارى قرآن ۶; دلایل وحیانیت قرآن ۸; عظمت آیات قرآن ۸; منشأ تأثیر قرآن ۸; وضوح قرآن ۲; ویژگیهاى قرآن ۲
- کافران: آثار حق ناپذیرى کافران ۶; اقرار کافران ۵; بینش کافران ۱، ۷; تهمتهاى کافران ۷; روش برخورد کافران ۷; منشأ تهمتهاى کافران ۶
- وحى: جادوانگارى وحى ۷