الجاثية ٢٤
ترجمه
الجاثية ٢٣ | آیه ٢٤ | الجاثية ٢٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَمُوتُ وَ نَحْیَا»: میمیریم و زنده میشویم. یعنی ما میمیریم و فرزندان ما جایگزین ما میشوند، و زندگی به همین شکلی پیش میرود (نگا: مؤمنون / ). «مَا یُهْلِکُنَا إِلاَّ الدَّهْرُ»: ما را جز مرور روزگار و گذشت عمر از میان برنمیدارد. «مَا لَهُم بِذلِکَ مِنْ عِلْمٍ»: (نگا: نجم / ).
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۳۷ سوره جاثيه
- مراد از رحمت خداوند و اختصاص آن به گروه خاصى در اين آيه
- توضيح اينكه بد كاران نه در حيات و نه در ممات با مؤ منان صالح العمل برابر نيستند
- احتجاج براى اثبات معاد با استناد به حق و عدالت
- ابطال پندار كفار در يكسان دانستن مرگ نيكوكار و بدكار
- حقيقت عبادت اطاعت كردن است
- معناى ((اله )) گرفتن ((هوى ))
- مفاد جمله : ((و اضله الله على علم )) و بيان عدم منافات بين ضلالت و علم
- معناى سخن منكران معاد: ((ما هى الا حياتنا الدنيا نموت و نحيا و ما يهلكنا الا الدهر)) واشاره به چند قول در معناى اين آيه
- گفتار برخى مفسرين كه مراد آيه را نتاسخ و ثنى ها دانسته اند و نقد گفتار آنان
- معنا و تفسير آيه : ((هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق انا كنا نستنسخ ما كنتم تعملون )) وتوضيحى درباره كتابت اعمال
- اقوال ديگر مفسرين در تفسير اين آيه
- چند روايت در ذيل آيه : ((افراءيت من اتخذ الهه هويه )) و ((و ما يهلكنا الا الدهر))
- روايات و توضيحاتى درباره كتابت و استنساخاعمال در ذيل آيه : ((هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق ...))
نکات آیه
۱ - مشرکان (دهریون)، حیات را منحصر در زندگى دنیا دانسته و منکر معاداند. (و قالوا ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا) به قرینه آیه بعد، فاعل «قالوا» مشرکان است.
۲ - محدود شمردن زندگى به مجال دنیا، نمودى از ناشنوایى، نابینایى و حق ناپذیر بودن دهریون (و أضلّه اللّه على علم و ختم على سمعه ... و قالوا ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا)
۳ - هواپرستان، معتقد به منحصر بودن زندگى انسان در دنیا و پایان یافتن آن با مرگ* (من اتّخذ إلهه هویه ... و قالوا ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا نموت و نحیا) برداشت بالا بدان احتمال است که فاعل «قالوا» هواپرستان باشد که در آیه قبل مطرح بود.
۴ - گناه پیشگى و هواپرستى، داراى پیوند با بى اعتقادى به حیات اخروى (اجترحوا السیّئات ... اتّخذ إلهه هویه ... و قالوا ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا)
۵ - ایمان به معاد و حیات اخروى، مستلزم دورى از گناه و هواپرستى (أفرءیت من اتّخذ إلهه هویه ... و قالوا ما هى إلاّ) تأکید مشرکان بر انکار معاد، ممکن است بر این اساس بوده باشد که عقیده به معاد، در تغییر مسیر زندگى هوس آلود تأثیر اساسى داشته و آدمیان را از میل به گناه بازمى دارد.
۶ - وجود اعتقاد به تناسخ، در میان مشرکان مکه * (نموت و نحیا) تقدم «نموت» بر «نحیا» - با این که انسان نخست باید زنده باشد تا بمیرد - این احتمال را به ذهن مى آورد که برخى از مشرکان، معتقد به تناسخ و حیات پس از مرگ در دنیا بوده اند.
۷ - زندگى و مرگ در نگاه مشرکان، پدیده اى طبیعى و بى ارتباط با اراده الهى و وجود خداوند (و ما یهلکنا إلاّ الدهر)
۸ - طبیعت گرایى و انکار حیات اخروى، داراى ریشه در جاهلیت عرب (و قالوا ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا ... و ما یهلکنا إلاّ الدهر)
۹ - طبیعت گرایى و نفى اراده خداوند در پدیده مرگ، پندارى غیر متکى به علم (و ما یهلکنا إلاّ الدهر و ما لهم بذلک من علم إن هم إلاّ یظنّون)
۱۰ - تکذیب معاد، امرى غیر مستند و فاقد دلیل (ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا ... و ما لهم بذلک من علم)
۱۱ - پیروى از گمان و پندار، فاقد اعتبار و ارزش در زمینه اصول اعتقادى و معارف بنیادین (و ما لهم بذلک من علم إن هم إلاّ یظنّون) لحن آیه شریفه توبیخى است و خداوند مشرکان طبیعت گرا و منکر معاد را به خاطر پیروى از گمان، نکوهش کرده است.
موضوعات مرتبط
- ایمان: آثار ایمان به آخرت ۵; آثار ایمان به خدا ۵
- جاهلیت: بینش مشرکان جاهلیت ۸
- خدا: آثار اراده خدا ۷
- دهریون: عقیده دهریون ۱; نشانه هاى حق ناپذیرى دهریون ۲; نشانه هاى کرى دهریون ۲; نشانه هاى کورى دهریون ۲
- زندگى: حقیقت زندگى ۳، ۷; محدوده زندگى ۲
- ظن: بى ارزشى ظن ۱۱
- عقیده: ظن در عقیده ۱۱; عقیده به تناسخ ۶
- گناه: آثار گناه ۴; زمینه اجتناب از گناه ۵
- مادیگرایى: بى منطقى مادیگرایى ۹; منشأ مادیگرایى ۸
- مرگ: حقیقت مرگ ۷
- مشرکان: بینش مشرکان ۷; عقیده مشرکان ۱; مادیگرایى مشرکان ۷; مشرکان و زندگى ۷; مشرکان و مرگ ۷
- مشرکان مکه: عقیده مشرکان مکه ۶
- معاد: بى منطقى تکذیب معاد ۱۰; زمینه تکذیب معاد ۴; مکذبان معاد ۱
- هواپرستان: عقیده هواپرستان ۳
- هواپرستى: آثار هواپرستى ۴; زمینه اجتناب از هواپرستى ۵