الجاثية ٢٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۲۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

آنها گفتند: «چیزی جز همین زندگی دنیای ما در کار نیست؛ گروهی از ما می‌میرند و گروهی جای آنها را می‌گیرند؛ و جز طبیعت و روزگار ما را هلاک نمی‌کند!» آنان به این سخن که می‌گویند علمی ندارند، بلکه تنها حدس می‌زنند (و گمانی بی‌پایه دارند)!

|و گفتند: جز زندگى دنيوى ما هيچ نيست مى‌ميريم و زنده مى‌شويم و ما را جز طبيعت هلاك نمى‌كند، آنان را به اين [مطلب‌] هيچ دانشى نيست و جز اين نيست كه گمان مى‌كنند
و گفتند: «غير از زندگانى دنياى ما [چيز ديگرى‌] نيست؛ مى‌ميريم و زنده مى‌شويم، و ما را جز طبيعت هلاك نمى‌كند.» و[لى‌] به اين [مطلب‌] هيچ دانشى ندارند [و] جز [طريق‌] گمان نمى‌سپرند.
و کافران گفتند که زندگی ما جز همین نشأه دنیا و مرگ و حیات طبیعت نیست و جز دهر و طبیعت کسی ما را نمی‌میراند. و این سخن نه از روی علم و دلیل بلکه از روی جهل و وهم و خیال می‌گویند.
گفتند: زندگی و حیاتی جز همین زندگی و حیات دنیای ما نیست که [همواره گروهی از ما] می میریم و [گروهی] زندگی می کنیم، و ما را فقط روزگار هلاک می کند. آنان را نسبت به آنچه می گویند یقینی در کار نیست، آنان فقط حدس و گمان می زنند.
و گفتند: جز زندگى دنيوى ما هيچ نيست. مى‌ميريم و زنده مى‌شويم و ما را جز دهر هلاك نكند. آنان را بدان دانشى نيست و جز در پندارى نيستند.
و گویند چیزی جز زندگی دنیوی ما در کار نیست، که زنده می‌شویم و می‌میریم و چیزی جز روزگار ما را نمی‌کشد، و آنان را به این امر علم نیست، چیزی جز پنداربافی نمی‌کنند
و [كافران‌] گفتند: اين- يعنى زندگى- نيست مگر زندگى ما در اين جهان، مى‌ميريم و زنده مى شويم و ما را جز دهر- روزگار و زمانه- هلاك نكند، و آنان را هيچ دانشى به آن نيست، آنان جز در گمان و پندار نيستند.
منکران رستاخیز می‌گویند: حیاتی جز همین زندگی دنیائی که در آن بسر می‌بریم در کار نیست. گروهی از ما می‌میرند و گروهی جای ایشان را می‌گیرند، و جز طبیعت و روزگار، ما را هلاک نمی‌سازد! آنان چنین سخنی را از روی یقین و آگاهی نمی‌گویند، و بلکه تنها گمان می‌برند و تخمین می‌زنند.
و گفتند: «غیر از زندگی دنیای ما (زندگی دیگری) نیست‌؛ می‌میریم و زنده می‌شویم و ما را جز دهر [:طبیعت] هلاک نمی‌کند.» حال آنکه به این (گزافه) هیچ علمی ندارند (و) اینان بجز گمان نمی‌بافند.
و گفتند نیست آن جز زندگانی نزدیک ما می‌میریم و زنده شویم و نمیراند ما را جز روزگار و نیستشان به این دانشی نیستند آنان جز پندارندگان‌


الجاثية ٢٣ آیه ٢٤ الجاثية ٢٥
سوره : سوره الجاثية
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَمُوتُ وَ نَحْیَا»: می‌میریم و زنده می‌شویم. یعنی ما می‌میریم و فرزندان ما جایگزین ما می‌شوند، و زندگی به همین شکلی پیش می‌رود (نگا: مؤمنون / ). «مَا یُهْلِکُنَا إِلاَّ الدَّهْرُ»: ما را جز مرور روزگار و گذشت عمر از میان برنمی‌دارد. «مَا لَهُم بِذلِکَ مِنْ عِلْمٍ»: (نگا: نجم / ).


تفسیر

نکات آیه

۱ - مشرکان (دهریون)، حیات را منحصر در زندگى دنیا دانسته و منکر معاداند. (و قالوا ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا) به قرینه آیه بعد، فاعل «قالوا» مشرکان است.

۲ - محدود شمردن زندگى به مجال دنیا، نمودى از ناشنوایى، نابینایى و حق ناپذیر بودن دهریون (و أضلّه اللّه على علم و ختم على سمعه ... و قالوا ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا)

۳ - هواپرستان، معتقد به منحصر بودن زندگى انسان در دنیا و پایان یافتن آن با مرگ* (من اتّخذ إلهه هویه ... و قالوا ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا نموت و نحیا) برداشت بالا بدان احتمال است که فاعل «قالوا» هواپرستان باشد که در آیه قبل مطرح بود.

۴ - گناه پیشگى و هواپرستى، داراى پیوند با بى اعتقادى به حیات اخروى (اجترحوا السیّئات ... اتّخذ إلهه هویه ... و قالوا ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا)

۵ - ایمان به معاد و حیات اخروى، مستلزم دورى از گناه و هواپرستى (أفرءیت من اتّخذ إلهه هویه ... و قالوا ما هى إلاّ) تأکید مشرکان بر انکار معاد، ممکن است بر این اساس بوده باشد که عقیده به معاد، در تغییر مسیر زندگى هوس آلود تأثیر اساسى داشته و آدمیان را از میل به گناه بازمى دارد.

۶ - وجود اعتقاد به تناسخ، در میان مشرکان مکه * (نموت و نحیا) تقدم «نموت» بر «نحیا» - با این که انسان نخست باید زنده باشد تا بمیرد - این احتمال را به ذهن مى آورد که برخى از مشرکان، معتقد به تناسخ و حیات پس از مرگ در دنیا بوده اند.

۷ - زندگى و مرگ در نگاه مشرکان، پدیده اى طبیعى و بى ارتباط با اراده الهى و وجود خداوند (و ما یهلکنا إلاّ الدهر)

۸ - طبیعت گرایى و انکار حیات اخروى، داراى ریشه در جاهلیت عرب (و قالوا ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا ... و ما یهلکنا إلاّ الدهر)

۹ - طبیعت گرایى و نفى اراده خداوند در پدیده مرگ، پندارى غیر متکى به علم (و ما یهلکنا إلاّ الدهر و ما لهم بذلک من علم إن هم إلاّ یظنّون)

۱۰ - تکذیب معاد، امرى غیر مستند و فاقد دلیل (ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا ... و ما لهم بذلک من علم)

۱۱ - پیروى از گمان و پندار، فاقد اعتبار و ارزش در زمینه اصول اعتقادى و معارف بنیادین (و ما لهم بذلک من علم إن هم إلاّ یظنّون) لحن آیه شریفه توبیخى است و خداوند مشرکان طبیعت گرا و منکر معاد را به خاطر پیروى از گمان، نکوهش کرده است.

موضوعات مرتبط

  • ایمان: آثار ایمان به آخرت ۵; آثار ایمان به خدا ۵
  • جاهلیت: بینش مشرکان جاهلیت ۸
  • خدا: آثار اراده خدا ۷
  • دهریون: عقیده دهریون ۱; نشانه هاى حق ناپذیرى دهریون ۲; نشانه هاى کرى دهریون ۲; نشانه هاى کورى دهریون ۲
  • زندگى: حقیقت زندگى ۳، ۷; محدوده زندگى ۲
  • ظن: بى ارزشى ظن ۱۱
  • عقیده: ظن در عقیده ۱۱; عقیده به تناسخ ۶
  • گناه: آثار گناه ۴; زمینه اجتناب از گناه ۵
  • مادیگرایى: بى منطقى مادیگرایى ۹; منشأ مادیگرایى ۸
  • مرگ: حقیقت مرگ ۷
  • مشرکان: بینش مشرکان ۷; عقیده مشرکان ۱; مادیگرایى مشرکان ۷; مشرکان و زندگى ۷; مشرکان و مرگ ۷
  • مشرکان مکه: عقیده مشرکان مکه ۶
  • معاد: بى منطقى تکذیب معاد ۱۰; زمینه تکذیب معاد ۴; مکذبان معاد ۱
  • هواپرستان: عقیده هواپرستان ۳
  • هواپرستى: آثار هواپرستى ۴; زمینه اجتناب از هواپرستى ۵

منابع