الزخرف ٤٠
ترجمه
الزخرف ٣٩ | آیه ٤٠ | الزخرف ٤١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«اَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ ...؟» (نگا: یونس / و، نمل / و ).
تفسیر
- آيات ۲۶ - ۴۵ سوره زخرف
- معناى سخن ابراهيم (ع ) به پدر و قومش : ((انى براء مما تعبدون الا الذى فطرنىفانه سيهدين ))
- وجوهى كه درباره معناى آيه : ((و جعلها كلمة باقية فى عقبه لعلهم يرجعون )) گفته شده
- سخن مشركين كه در ردّ قرآن گفتند چرا بر يكى از بزرگان و توانگراننازل نشده و جواب به آنها با بيان اينكه روزى هاى مادى و معنوى را خداى تعالى تقسيممى كند
- پاسخ به گفتار مشركين مكه
- رزق دنيا به مشيت خداوند است و اختيار آن بدست انسان
- تقسيم معشيت و بيان علل انقسام آن در مجمع انسانى
- مقصود از اينكه فرمود: اگر مردم امت واحده نمى شدند، سقف خانه كافران را از نقره مىكرديم و...
- وصف حال كور دلان روى گردان از ذكر خدا، كه قرين شيطانى دارند و در عين ضلالتخود را راه يافته مى پندارند
- بيزارى جستن كافر كور دل از قرين شيطانى خود در قيامت
- وجوه مختلف در معناى جمله ((و لن ينفعكم اليوم اذ ظلتم انكم فى العذاب مشتركون )) كهخطاب به كفار و قرين هاى شيطانى آنها است
- اقوال مفسرين درباره مقصود از اينكه خطاب به پيامبر اكرم (ص ) فرمود: ((واسئل من ارسلنا من قبلك اجعلنا من دون الرحمن آلهه يعبدون ))
- توضيحى درباره روايتى كه جمله ((و جعلها كلمة باقية فى عقبه )) را به امامت ذريهابراهيم (ع ) تفسير كرده اند
- روايتى در ذيل آيه : ((و قالوا لا نزل هنا القرآن علىرجل من القريتين عظيم ))
- رواياتى ديگر در ذيل برخى آيات گذشته
نکات آیه
۱ - روى گردانى از یاد خدا، موجب از دست دادن زمینه هاى هدایت پذیرى (و من یعش عن ذکر الرحمن ... أفأنت تسمع الصمّ أو تهدى العمى) از این که اعراض کنندگان از یاد خدا، افرادى کر و کور معرفى شده اند، استفاده مى شود که نتیجه «خدافراموشى» سلب قابلیت هدایت است.
۲ - اهتمام و تلاش پیامبر(ص) براى هدایت تمامى انسان ها، حتى حق گریزان (أفأنت تسمع الصمّ أو تهدى العمى) از لحن آیه شریفه - که به صورت استفهام انکارى بیان شده است - استفاده مى شود که پیامبر(ص) در مسیر هدایت دیگران تلاش فراوانى داشتند تا بدان جا که آن حضرت خواهان هدایت خدافراموشانِ همدم شیطان نیز بوده است.
۳ - کسانى که زمینه هدایت پذیرى را از دست داده اند، تلاش پیامبر(ص) نیز براى هدایت آنان بى ثمر خواهد بود. (أفأنت تسمع الصمّ أو تهدى العمى)
۴ - وجود استعداد و قابلیت، شرط بهره مندى از پیام حق (أفأنت تسمع الصمّ أو تهدى العمى)
۵ - روى گردانى از یاد خدا، ضلالت و گمراهى آشکار است. (و من یعش عن ذکر الرحمن ... و من کان فى ضلل مبین) از ارتباط آیه فوق با جمله «و من یعش عن ذکر الرحمان» (در آیات پیشین) مطلب بالا استفاده مى شود.
۶ - انسان، در پرتو سلامت روح و اندیشه، قادر به دریافت و پذیرش پیام وحى (و من یعش عن ذکر الرحمن ... أفأنت تسمع الصمّ ... و من کان فى ضلل مبین) در آیه شریفه قابلیت نداشتن براى هدایت، گمراهى آشکار شمرده شده است. از این نکته مى توان استفاده کرد که وجود قابلیت روحى و فکرى براى هدایت، مى تواند راه رسیدن به حق را هموار سازد.
۷ - ازدست دادن استعداد هدایت پذیرى، آشکارترین نوع ضلالت و گمراهى است. (أفأنت تسمع الصمّ أو تهدى العمى و من کان فى ضلل مبین) جمله «و من کان...» گویا به منزله عطف تفسیرى براى قسمت قبل است; یعنى، شخصى که حق را نشنود و راه هدایت را نبیند، در گمراهى آشکار است.
۸ - گوش و چشم، از ابزار شناخت حق (أفأنت تسمع الصمّ أو تهدى العمى)
موضوعات مرتبط
- استعداد: آثار استعداد ۴
- انسان: اهمیت هدایت انسان ها ۲
- ایمان: زمینه ایمان به وحى ۶
- چشم: فواید چشم ۸
- حق: شرایط حق پذیرى ۴
- خدا: آثار اعراض از خدا ۱; گمراهى اعراض از خدا ۵
- روح: آثار سلامت روح ۶
- شناخت: ابزار شناخت ۸
- فکر: آثار سلامت فکر ۶
- گمراهى: گمراهى آشکار ۷; مراتب گمراهى ۷; نشانه هاى گمراهى ۷
- گوش: فواید گوش ۸
- محمد(ص): محمد(ص) و هدایت ناپذیران ۳; هدایتگرى محمد(ص) ۲
- هدایت: استحاله هدایت هدایت ناپذیران ۳
- هدایت: آثار هدایت ناپذیرى ۷; زمینه هدایت ناپذیرى ۱