الشورى ٣٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۱۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام داده‌اید، و بسیاری را نیز عفو می‌کند!

|و هر مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسيارى [گناهان‌] در مى‌گذرد
و هر [گونه‌] مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست، و [خدا] از بسيارى درمى‌گذرد.
و آنچه از رنج و مصائب به شما می‌رسد همه از دست (اعمال زشت) خود شماست در صورتی که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو می‌کند.
و هر آسیبی به شما رسد به سبب اعمالی است که مرتکب شده اید، و از بسیاری [از همان اعمال هم] درمی گذرد.
اگر شما را مصيبتى رسد، به خاطر كارهايى است كه كرده‌ايد. و خدا بسيارى از گناهان را عفو مى‌كند.
و هر مصیبتی که به شما برسد از کار و کردار خودتان است، و او از بسیاری [گناهان‌] در می‌گذرد
و هر مصيبتى كه به شما رسد به سبب كارهايى- خطاها و گناهانى- است كه دستهايتان كرده، و از بسيارى [گناهان‌] درمى‌گذرد.
آنچه از مصائب و بلا به شما می‌رسد، به خاطر کارهائی است که خود کرده‌اید. تازه خداوند از بسیاری (از کارهای شما) گذشت می‌کند (که شما از آنها توبه نموده‌اید و یا با کارهای نیک آنها را از نامه‌ی اعمال زدوده و پاک کرده‌اید).
و هر (گونه) مصیبتی به شما در رسید ناشی از دستاورد خود شماست و (خدا) از بسیاری (از این‌ها در دنیا) چشم‌پوشی می‌کند.
و آنچه به شما رسد از پیش آمدها پس به چیزی است که فراهم کردند دستهای شما و درگذرد از بسیاری‌


الشورى ٢٩ آیه ٣٠ الشورى ٣١
سوره : سوره الشورى
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ»: (نگا: نساء / ، انفال / ). «یَعْفُو»: در رسم‌الخطّ قرآنی الف زائدی به دنبال دارد. «کَثِیرٍ»: مراد گناهان فراوانی است که انسان مرتکب می‌گردد (نگا: نحل / ، فاطر / ). از مردمان زیادی صرف نظر می‌کند (نگا: شوری / ). یادآوری: قاعده «ارتکاب گناه موجب ابتلاء بلا است» هرچند حتمی و قطعی است، ولی در دنیا مُطّرد و همگانی نیست، و استثناهائی وجود دارد. بلاها برای بعضیها آزمایش الهی است، و گاهی در فراسوی آنها حکمتهائی نهفته است که از دید انسانها پنهان است. به هر حال انسان در مقابل هر کاری که می‌کند، پاداش یا پادافره خود را می‌گیرد. اگر هم در این جهان که دار مکافات جزئی است، به خاطر استدراج و املاء و دیگر چیزها جزا و سزائی نبیند، در آخرت که دار مکافات کلّی است، قطعاً جزا و سزای کامل می‌بیند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - تمامى گرفتارى ها و مشکلات زندگى آدمیان، نتیجه عملکرد و دستاورد خود آنان است. (و ما أصبکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم)

۲ - خلقت الهى، خلقتى نیکو و بایسته و فاقد شرور و بدى ها است. (و من ءایته خلق السموت و الأرض ... و ما أصبکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم)

۳ - تأثیر گناه، در گرفتار آمدن انسان ها به قحطى و خشکسالى (و هو الذى ینزّل الغیث من بعد ما قنطوا ... و ما أصبکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم) سیاق آیات ،مى تواند بیانگراین نکته باشد که رحمت و قدرت الهى گسترده و فراگیر است و قحطى ها و خشکسالى ها بازتاب عملکرد خود انسان هااست.

۴ - بلاها و مصائب اجتماعى، بازتاب گناهان جمعى مردمان است. (و ما أصبکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم) خطاب جمع «ما أصابکم»، مى تواند ناظر به حیثیت جمعى انسان هاباشد.

۵ - گناه، داراى آثار تکوینى در نظام زندگى انسان ها است. (و ما أصبکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم و یعفواْ عن کثیر)

۶ - عفو خداوند، نسبت به بسیارى از گناهان و خطاهاى انسان ها (و یعفواْ عن کثیر)

۷ - عفو الهى نسبت به بسیارى از گناهان، مانع بروز مصیبت هاى بیشتر و ویرانگر براى جامعه و مردم (و ما أصبکم ... و یعفواْ عن کثیر) از ارتباط صدر و ذیل آیه شریفه، استفاده مى شود که بخشودگى بسیارى از گناهان، موجب مى شود که بازتاب آن دامنگیر انسان نشود.

۸ - مصائب و بلاهاى جوامع بشرى، تنها بازتاب و نتیجه بخشى از گناهان و خطاهاى مردم است. (و ما أصبکم ... و یعفواْ عن کثیر) از یادکرد «یعفواْ عن کثیر» در پایان آیه، این مطلب به دست مى آید که انسان گرفتار تمامى نتایج و آثار عملکرد خویش نیست; چه این که بسیارى از گناهان مورد عفو خداوند قرار مى گیرد.

روایات و احادیث

۹ - «هشام بن سالم عن أبى عبداللّه(ع) قال: أما انّه لیس من عرق یضرب و لا نکبة و لا صداع و لا مرض إلاّ بذنب و ذلک قول اللّه عزّوجلّ فى کتابه «و ماأصابکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم و یعفواْ عن کثیر» قال: ثمّ قال ما یعفو اللّه أکثر مما یؤاخذ به;[۱] هشام بن سالم از امام صادق(ع) روایت نموده که فرمود: هیچ رگى نمى زند و هیچ گرفتارى و سردرد و مرضى عارض نمى شود مگر این که اثر گناهى است که انجام گرفته، و این است سخن خداى عزّوجلّ در کتاب خودش «و ما أصابکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم و یعفواْ عن کثیر» سپس امام فرمود: آنچه را خدا عفو مى کند بیشتر از آن است که مورد مؤاخذه قرار مى دهد».

۱۰ - «على بن رئاب قال: سألت أباعبداللّه(ع) عن قول اللّه عزّوجلّ «و ما أصابکم من مصیبة...» أرأیت ما أصاب علیّاً و أهل بیته هو بما کسبت أیدیهم و هم أهل الطهارة معصومون؟! فقال ... انّ اللّه عزّوجلّ یخص أولیائه بالمصایب لیأجرهم علیها من غیر ذنب;[۲] على بن رئاب مى گوید از امام صادق(ع) راجع به سخن خداوند عزّوجلّ : «ما أصابکم من مصبیة...» سؤال نمودم: آیا مصایبى که به على(ع) واهل بیت او رسیده به خاطر کارهایى بوده که انجام داده اند ؟! در حالیکه آنان پاک و معصوم بودند، فرمود: همانا خداوند اولیاى خود را بدون آن که گناهى مرتکب شده باشند گرفتار مصیبت ها بلاها مى کند تا به آنان مزد و پاداش دهد».

۱۱ - «قال على(ع) ...ما من مسلم یذنب ذنباً فیعفو اللّه عنه فى الدنیا إلاّ کان أجلّ و أکرم من أن یعود علیه بعقوبة فى الآخرة، و قد أجلّه اللّه فى الدنیا و تلا هذه الآیة «و ما أصابکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم و یعفواْ عن کثیر»;[۳] امام على(ع) فرمود: ...هیچ مسلمانى نیست که گناهى مرتکب شود و خدا آن را در دنیا عفو کند مگر این که خداوند بزرگوارتر و کریم تر است از این که او را در آخرت، عقوبت نماید، در حالى که در دنیا به او مهلت داده بود، سپس امام(ع) این آیه را تلاوت فرمود: «و ما أصابکم من مصیبة فبما کسبت أیدیکم و یعفواْ عن کثیر».

موضوعات مرتبط

  • امام على(ع): فلسفه مصایب امام على(ع) ۱۰
  • اولیاءالله: فلسفه مصایب اولیاءالله ۱۰
  • اهل بیت(ع): فلسفه مصایب اهل بیت(ع) ۱۰
  • بلا: زمینه بلا ۸، ۹; موانع بلا ۷
  • بلایاى اجتماعى: زمینه بلایاى اجتماعى ۴
  • خدا: آثار عفو خدا ۷; عفو خدا ۶، ۹; ویژگیهاى خالقیت خدا ۲
  • خشکسالى: زمینه خشکسالى ۳
  • سختى: منشأ سختى ۱
  • عمل: آثار فردى عمل ۱
  • قحطى: زمینه قحطى ۳
  • گناه: آثار اجتماعى گناه ۴، ۸; آثار تکوینى گناه ۵; آثار گناه ۳، ۹; عفو از گناه ۶
  • مسلمانان: آمرزش مسلمانان ۱۱
  • مصایب: زمینه مصیبت ۴; زمینه مصایب اجتماعى ۸; موانع مصایب اجتماعى ۷

منابع

  1. کافى، ج ۲، ص ۲۶۹، ح ۳; نورالثقلین، ج ۴، ص ۵۸۱- ، ح ۹۶.
  2. نورالثقلین، ج ۴، ص ۵۸۱، ح ۹۸; معانى الأخبار، ص ۳۸۴، ح ۱۵.
  3. بحارالأنوار، ج ۶، ص ۵، ح ۷.