روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۳۸۸

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۵۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر

علي بن ابراهيم عن ابيه عن ابن ابي عمير عن عبد الرحمن بن الحجاج عن زراره قال :


الکافی جلد ۲ ش ۱۳۸۷ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۱۳۸۹
روایت شده از : امام محمّد باقر عليه السلام
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب الإيمان و الكفر
عنوان : حدیث امام محمّد باقر (ع) در کتاب الكافي جلد ۲ كتاب الإيمان و الكفر‏‏ بَابُ الْكُفْر
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۳۹۹

از زراره، گويد: به امام باقر (ع) گفتم: مؤمن به دوزخ مى‏رود؟ فرمود: نه به خدا، گفتم: به دوزخ نرود جز كافر؟ فرمود: نه، جز كسى كه خدا خواهد و چون چند بار تكرار كردم، به من فرمود: اى زراره! من راستى كه من گويم: نه، و مى‏گويم: جز هر كه را خدا خواهد و تو مى‏گوئى: نه، و نمى‏گوئى: جز كسى كه خدا خواهد. (راوى) گويد: هشام بن حكم و حماد از زراره نقل كرده‏اند كه: گفته: من با خود گفتم: استادى است كه علم بحث و مناظره ندارد، گويد: پس از اين خاطره به من فرمود: اى زراره! چه گوئى در باره كسى كه براى تو اعتراف كرده كه بر مذهب تو است و هر چه بگوئى بدان عقيده‏مند و متديّن است، آيا او را مى‏كشى؟ چه مى‏گوئى در باره خدمتكاران و خانواده خودتان، آيا آنها را مى‏كشى؟ گويد: پس من گفتم: به خدا منم كه علم بحث و مناظره ندارم.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۹۶

زراره گويد: بحضرت باقر عليه السلام عرضكردم: مؤمن بدوزخ ميرود؟ فرمود: نه بخدا سوگند، عرضكردم: پس بدوزخ نرود جز كافر؟ فرمود: نه مگر آنكه خدا خواهد، و چون چند بار (اين حرف را) تكرار كردم بمن فرمود: اى زراره من ميگويم: نه، و ميگويم: مگر آنكه خدا خواهد، و تو ميگوئى: نه، و نميگوئى: مگر آنكه خدا خواهد؟. (راوى گويد: هشام بن حكم و حماد براى من حديث كردند: كه زراره گفت: من با خود گفتم: (اين آقا) استادى است كه علم بحث و مناظره ندارد؟ گويد: (همين كه اين مطلب در دل من خطور كرد) بمن فرمود: اى زراره چه گوئى در باره كسى كه براى تو بحكم اسلام اقرار كند (و گويد: هر چه تو گوئى من بهمان معتقدم) آيا او را ميكشى؟ (يا از او مى‏پذيرى؟ بنا بر اينكه «تقبله» باشد چنانچه در نسخه وافى است) چه گوئى در باره خدمتكاران و خانواده‏تان آيا ايشان را ميكشى؟ (زراره) گويد: عرضكردم بخدا سوگند منم كه علم بحث و مناظره ندارم.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۱۲۵

على بن ابراهيم، از پدرش، از ابن ابى عمير، از عبد الرحمان بن حجّاح، از زراره روايت كرده است كه گفت: به خدمت امام محمد باقر عليه السلام عرض كردم كه: آيا هيچ مؤمنى داخل آتش دوزخ مى‏شود؟ فرمود: «نه، به خدا سوگند». عرض كردم كه: آيا كسى غير از كافر در آن داخل مى‏شود؟ فرمود: «نه، مگر كسى كه خداى عز و جل خواهد». زراره مى‏گويد كه: چون چندين مرتبه اين را بر آن حضرت برگردانيدم، به من فرمود كه: «اى زراره! به درستى كه من مى‏گويم نه و مى‏گويم مگر كسى كه خدا خواهد، و تو مى‏گويى نه و نمى‏گويى مگر كسى كه خدا خواهد». عبد الرحمان مى‏گويد كه: بعد از آن، حديث كردند مرا هشام بن حكم و حمّاد، از زراره كه گفت: پس من در دل خويش گفتم كه: حضرت شيخى است كه او را دانشى به طريقه خصومت و جدال نيست. زراره گفت كه: پس حضرت به من فرمود كه: «اى زراره! چه مى‏گويى در حقّ كسى كه از براى تو به احتلام «۲» اقرار كند؟ آيا او را مى‏كشى؟ «۳» چه مى‏گويى‏ __________________________________________________ (۲). در متن عربى «حكم» است. (۳). در برخى نسخه‏ها، «آيا او را مى‏پذيرى» است.

در باب خدمتكاران شما و زنان و فرزندان شما؟ آيا ايشان را مى‏كشى؟» پس گفتم: به خدا سوگند كه منم آن كسى كه مرا دانشى به طريقه خصومت و جدال نيست.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)