روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۰۷۷
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
عنه عن ابن فضال عن ابراهيم بن محمد الاشعري عن عبد الاعلي قال :
الکافی جلد ۲ ش ۱۰۷۶ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۰۷۸ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۲۰۱
از عبد الأعلى، گويد: به امام صادق (ع) گفتم: به من پندى ده كه بدان پند گيرم، در پاسخ فرمود: مردى نزد رسول خدا (ص) آمد و به او گفت: يا رسول اللَّه! به من بياموز پندى كه بدان پند گيرم، در پاسخ او فرمود: برو دنبال كارِت و خشم مكن، و تا سه بار بر او باز گفت، و در هر سه بار، همين پاسخ را شنيد كه: برو پى كارِت و خشم مكن.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۴۱۳
عبد الاعلى گويد: بامام صادق عليه السّلام عرضكردم: مرا اندرزى ده كه از آن پند گيرم، فرمود: مردى خدمت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله آمد و عرضكرد: يا رسول اللَّه: اندرزى بمن بياموز كه از آن پند گيرم، حضرت باو فرمود برو و غضب مكن، سپس تكرار كرد و باز حضرت فرمود: برو و غضب مكن تا سه بار.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۷۲۱
از او، از ابن فضّال، از ابراهيم بن محمد اشعرى، از عبد الاعلى روايت است كه گفت: به خدمت امام جعفر صادق عليه السلام عرض كردم كه: مرا پندى بياموز كه به آن پند گيرم. فرمود كه: «مردى به خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و به آن حضرت عرض كرد كه: يا رسول اللَّه! مرا پندى بياموز كه به آن پند گيرم. به او فرمود كه: برو و خشم مگير. دوباره بر آن حضرتاعاده كرد، سه مرتبه. فرمود: برو و خشم مگير».