سبإ ٤٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۴۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

بگو: «حق آمد! و باطل (کاری از آن ساخته نیست و) نمی‌تواند آغازگر چیزی باشد و نه تجدیدکننده آن!»

|بگو: حق آمد و باطل از سر نمى‌گيرد و بر نمى‌گردد
بگو: «حق آمد و [ديگر] باطل از سر نمى‌گيرد و برنمى‌گردد.»
باز بگو: (کتاب و رسول و یا شمشیر) حق آمد و دیگر باطل در اول و آخر (در دنیا و آخرت) محو و نابود است.
بگو: حق آمد و باطل [که آن را به جای خدا می پرستید] نه می تواند چیزی را به وجود آورد، و نه می تواند [چیزی که از بین رفته] برگرداند.
بگو: حق فراز آمد و باطل باز نيايد و ياراى بازگشتنش نيست.
بگو حق به میان آمد [معبود] باطل نه [آفرینش چیزی را] آغاز کند و نه بازگرداند
بگو: حق- قرآن يا اسلام- آمد و باطل- شيطان يا بت- نه [چيزى نو] آغاز كند و نه [چيزى را] باز گرداند- يا باطل را آغاز و انجامى نيست-.
بگو: حق به میان آمد و باطل (در پرتو نور حق، اثری از آن نماند و مُرد، و لذا) نه کار تازه‌ای را می‌تواند انجام دهد، و نه کار گذشته‌ای را می‌تواند از سر گیرد.
بگو: «تمامی حق آمد و (دیگر) هیچ باطلی سر نمی‌گیرد و (خود را) برگشت (هم) نمی‌دهد.»
بگو بیامد حقّ نه آغاز کند باطل و نه بازگرداند


سبإ ٤٨ آیه ٤٩ سبإ ٥٠
سوره : سوره سبإ
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْحَقُّ»: مراد اسلام است. «الْبَاطِلُ»: مراد کفر است. «مَا یُبْدِئ‌ُ»: شروع نمی‌کند. نقش جدیدی ایفاء نمی‌کند. «مَا یُعِیدُ»: از سر نمی‌گیرد. دوباره انجام نمی‌دهد. نقش قدیم بازی نمی‌کند. «مَا یُبْدِئُ البَاطِلُ وَ مَا یُعِیدُ»: مراد نقش بر آب بودن همه نقشهای باطل است. انگار باطل به شخص مُرده می‌ماند که نه کارهای گذشته را می‌تواند بکند و نه کارهای تازه‌ای از او ساخته است. ذکر این نکته ضروری است که نور اسلام فاعلیت زدودن کفر و شرک و نفاق را دارد، همان گونه که نور، ظلمت را می‌زداید. امّا انسانها هم باید از نور آن استفاده کنند و قابلیّت را بهم برسانند، تا در پرتو فاعلیتِ فاعلْ و قابلیّت قابل، پیروزی ظاهر و حاصل شود.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - پیامبر(ص)، مأمور ابلاغ پیام الهى به مردم مبنى بر آمدن حق براى آنان (قل جاء الحقّ)

۲ - قرآن، کتاب حقى است. (قل جاء الحقّ) به قرینه این که آیه در سیاق آیاتى است که درباره قرآن کریم و برخورد با مشرکان با آن است، «ال» در «الحقّ» مى تواند عهد بوده و به قرآن بازگردد.

۳ - باطل، پس از ظهور اسلام قابل تجدید حیات و بازگشت نیست. (قل ... و ما یبدئ البطل و ما یعید)

۴ - با آمدن قرآن، باطل مطلق جایى براى جولان ندارد و نمى تواند بروز و ظهور پیدا بکند. (قل جاء الحقّ و ما یبدئ البطل و ما یعید)

۵ - با نبود حق، باطل امکان ظهور و تجلى مى یابد. (قل جاء الحقّ و ما یبدئ البطل و ما یعید)

۶ - حق و باطل، باهم قابل جمع نیستند. (قل جاء الحقّ و ما یبدئ البطل و ما یعید)

روایات و احادیث

۷ - «عن حمادبن عثمان قال: اُولِم اسماعیل فقال له أبوعبداللّه(ع) علیک بالمساکین فأشبعهم. فإنّ اللّه عزّوجلّ یقول: «و ما یبدئ الباطل و ما یعید»;[۱] حمادبن عثمان روایت مى کند که اسماعیل (فرزند امام صادق(ع)) ولیمه اى ترتیب داده بود. امام صادق(ع) به او فرمودند: بر تو باد توجه به مساکین، پس آنان را سیر کن; زیرا خداوند عزّوجلّ مى فرماید: (و ما یبدئ الباطل و ما یعید)».

موضوعات مرتبط

  • اسلام: نقش اسلام ۳
  • باطل: زمینه باطل ۵; عوامل انقراض باطل ۳، ۴; موارد باطل ۷
  • حق: اهمیت ابلاغ حق ۱; تضاد حق و باطل ۶; نقش حق ۵
  • فقرا: اهمیت انفاق به فقرا ۷
  • قرآن: حقانیت قرآن ۲; نقش قرآن ۴; ویژگیهاى قرآن ۲
  • محمد(ص): رسالت محمد(ص) ۱

منابع

  1. کافى، ج ۶، ص ۲۹۹، ح ۱۶; نورالثقلین، ج ۴، ص ۳۴۲، ح ۹۴.