الرعد ٣

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۳۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

و او کسی است که زمین را گسترد؛ و در آن کوه‌ها و نهرهایی قرار داد؛ و در آن از تمام میوه‌ها دو جفت آفرید؛ (پرده سیاه) شب را بر روز می‌پوشاند؛ در اینها آیاتی است برای گروهی که تفکر می‌کنند!

و اوست كه زمين را بگسترد و در آن كوه‌هاى استوار و رودها پديد آورد، و در آن از هر گونه ميوه‌اى جفت جفت آفريد. شب را بر روز مى‌پوشاند. قطعا در اينها آياتى است براى مردمى كه تفكر كنند
و اوست كسى كه زمين را گسترانيد و در آن، كوهها و رودها نهاد، و از هر گونه ميوه‌اى در آن، جفت جفت قرار داد. روز را به شب مى‌پوشاند. قطعاً در اين [امور] براى مردمى كه تفكّر مى‌كنند نشانه‌هايى وجود دارد.
و اوست خدایی که بساط زمین را بگسترد و در آن کوهها برافراشت و نهرها جاری ساخت و از هرگونه میوه یک جفت پدید آورد، شب تار را به روز روشن بپوشاند، همانا در این امور متفکران را دلایلی روشن (بر قدرت آفریدگار) است.
و اوست که زمین را گسترانید، و در آن کوه هایی استوار و نهرهایی پدید آورد و در آن از همه محصولات و میوه ها جفت دوتایی [که نر و ماده است] قرار داد، شب را به روز می پوشاند، [تا ادامه حیات برای همه نباتات و موجودات زنده ممکن باشد]؛ یقیناً در این امور برای مردمی که می اندیشند نشانه هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست.
اوست كه زمين را بگسترد، و در آن كوه‌ها و رودها قرار داد و از هر ميوه جفت جفت پديد آورد و شب را در روز مى‌پوشاند. در اينها عبرتهاست براى مردمى كه مى‌انديشند.
و او کسی است که زمین را گسترد و در آن کوهها و رودهایی پدید آورد، و در آن از هربار و بری زوجی دوگانه آفرید، شب را به روز [و روز را به شب‌] می‌پوشاند، بی‌گمان در این برای اندیشه‌وران مایه‌های عبرت است‌
و اوست آن كه زمين را بگسترد و در آن كوه‌ها و رودها قرار داد، و در آن از همه ميوه‌ها دو گونه- ترش و شيرين و تابستانى و زمستانى و ...- پديد كرد. شب را بر روز مى‌پوشاند. همانا در اين [امور] براى گروهى كه بينديشند نشانه هاست.
و او آن کسی است که زمین را گسترانیده و در آن کوهها و جویبارها قرار داده است، و از هرگونه ثمر و میوه‌ای، جفت نر و ماده‌ای در آن آفریده است. شب را بر روز می‌پوشاند (و برعکس روز را بر پرده‌ی شب می‌گرداند). بی‌گمان در این (آفرینش شگرف و فرمانروائی سترگ و نمایش شگفت هستی) نشانه‌هائی (واضح و آشکار بر قدرت آفریدگار) است، برای آنان که می‌اندیشند (و سرسری از کنار عجائب و غرائب نمی‌گذرند).
و اوست کسی که زمین را گسترانید و در آن کوه‌های بلند فرو رفته در زمین (و) سر در آسمان و رودهایی نهاد و از هر گونه میوه‌ای در آن نر و ماده قرار داد، حال آنکه روز را به شب می‌پوشاند. به‌راستی در این (امور) برای مردمی که تفکر می‌کنند نشانه‌هایی است.
و او است آنکه گسترانید زمین را و نهاد در آن لنگرها و جویهائی و از همه میوه‌ها نهاد در آن دو جفت می‌پوشاند شب را به روز همانا در این است آیتهائی برای گروهی که اندیشه کنند


الرعد ٢ آیه ٣ الرعد ٤
سوره : سوره الرعد
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَدَّ»: گسترانیده است. «رَوَاسِیَ»: جمع راسی و راسِیَة، کوههای ثابت و استوار. «زَوْجَیْنِ»: دو صِنف. دو نوع. «إِثْنَیْنِ»: دو تا. مراد نر و ماده است (نگا: هود / ، یس / ، رحمن / ، نجم / ). «یُغْشِی»: (نگا: اعراف / ).


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «3»

و اوست خدايى كه زمين را گسترانيد و در آن كوه‌ها و نهرها قرار داد و از هر ميوه‌اى، دو جفت در آن قرار داد. او روز را با شب مى‌پوشاند. قطعاً در اين (امور) براى كسانى كه فكر مى‌كنند نشانه‌هايى است.

نکته ها

آيه قبل درباره‌ى آسمان‌ها بود واين آيه در مورد زمين ونعمت‌هاى زمينى است.


«1». بحار، ج 60، ص 79.

جلد 4 - صفحه 315

«رَواسِيَ» جمع «راسيه» به معناى ثبوت است و از اينرو به كوه‌هاى ثابت و استوار رواسى مى‌گويند. «زوج» و «زَوْجانِ» هر دو به معناى نر و ماده است.

گرچه «لينه» دانشمند گياه‌شناس، در قرن 18 موفق به كشف قانون زوجيّت گياهان شد، امّا اسلام در هزار و چند صد سال قبل به اين نكته اشاره كرده است. البتّه مردم مسئله‌ى نر و ماده را در بعضى گياهان مثل خرما، فهميده بودند، ولى عموميّت زوجيّت از طريق قرآن اعلام شد.

نر و ماده در گياهان، گاهى در يك درخت يا شكوفه و گاهى در دو درخت يا دو شكوفه است. «1»

جمله‌ «مَدَّ الْأَرْضَ» شايد به بيرون كشيده شدن زمين از زير آب اشاره دارد كه در روايات به نام «دَحْو الارض» آمده است. اين احتمال با نظريه زمين‌شناسان امروزى كه مى‌گويند:

زمين ابتدا در زير آب قرار داشته، مطابقت دارد. واللَّه العالم‌

نظام آفرينش بر اساس زوجيّت است:

الف: زوجيّت در نباتات؛ «وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ» «2»

ب: زوجيّت در حيوانات؛ «وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً» «3»

ج: زوجيّت در انسان؛ «خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً» «4»

د: زوجيّت در همه چيز؛ «وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ» «5»

پیام ها

1- گستردگى زمين، حكيمانه و با تدبير انجام گرفته است. «مَدَّ الْأَرْضَ»

(گستردگى زمين و وجود كوهها در آن، باعث حفظ تعادل زمين و عامل بهره‌مندى انسان‌هاست، زيرا كه اگر تمام زمين مسطح يا كوهستانى بود، امكان زندگانى وجود نداشت.)


«1». تفسير فرقان.

«2». حج، 5.

«3». شورى، 11.

«4». روم، 21.

«5». ذاريات، 49.

جلد 4 - صفحه 316

2- كوهها، منبع ذخيره آب و نهرها وسيله‌ى توزيع آب و هر دو زمينه‌ساز زندگى انسان‌ها هستند. «رَواسِيَ وَ أَنْهاراً»

3- توالى و تبادل شب و روز، عامل زندگى است. «يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ» (وگرنه يا همه چيز در اثر حرارت مى‌سوخت و يا بواسطه‌ى عدم نور و حرارت پژمرده مى‌شد و يخ مى‌زد.)

4- جهان طبيعت، كلاس درس است نه خانه غفلت. «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «3»

بعد از بيان آيات سماويه، تقرير شواهد ارضيه را مى‌فرمايد:

وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ‌: و خداى تعالى ذاتى است كه به قدرت كامله و حكمت شامله كشانيد و بسط داد زمين را در طول و عرض تا متمكن شوند مخلوقات از ثبات در آن و استقرار بر آن. ابو بكر اصم گويد «مدّ» عبارت است از بسطى كه ادراك نشود منتهاى آن، پس دلالت دارد بر وسعت اقطار زمين.

وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ‌: و قرار داد خداى تعالى در زمين كوههاى ثابته باقيه در مكان خود براى نگاهدارى اضطراب و تزلزل زمين، و اگر خواستى نگهدارى بدون آن، هر آينه توانستى و لكن بدين طريق نزديكتر باشد به فهماندن مردمان قدرت سبحانى را.

تنبيه: نوع دوم از آيات داله بر وجود صانع حكيم، وجود كوهها است در بعض اطراف خاصه زمين و حال آنكه تمام مساوى هستند. و ثانيا حصول معادن سبعه از فلزات و جواهر نفيسه و املاح و معادن نفت و قير و كبريت با اتحاد زمين و كوه در طبيعت و تأثير شمس به تمام آنها به يك نسبت، هر آينه دليل روشنى است بر تقدير و تدبير خالق طبيعت. و ثالثا جريان بعضى چشمه‌ها در پايان بعضى كوهها با دارا بودن آثار خاصه مجرّبه، شاهد بزرگى است بر حكمت و مصلحت الهيه.

وَ أَنْهاراً: و انشقاق فرمود خداى تعالى در زمين نهرها كه جارى شوند در آن‌

جلد 6 - صفحه 329

آبها، و اگر شط و رود و نهر نبودى، بيشتر آبها ضايع گشتى و مردمان از آنها نفع نبردى بلكه رشته نظام مدنيت از هم گسستى.

نوع سوم از شواهد ربوبيه آنكه: وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ‌: و از هر نوعى از ميوه‌ها بيافريد در زمين دو جفت و دو صنف سياه و سفيد، ترش و شيرين، تر و خشك، كوچك و بزرگ و غير آن از اصناف مختلفه و الوان متشتته.

برهان قاطع: يكى از عجائب قدرت نمائى ذات احديت الهى، خلقت ميوه‌جات است:

اولا دانه پس از تأثر رطوبت زمين، تربيت و بزرگ و دو طرف آن شكافته شود از شق اعلى خارج شود ساقه بالا رونده در هوا، و از شق اسفل ريشه فرو رفته در زمين؛ با اتحاد طبيعت دانه و تأثير طبايع و افلاك و كواكب در آن به يك طريقه، دو اقتضا از او ناشى گردد: يكى را ميل به علوى، و ديگرى را ميل به سفلى؛ و محال است يك طبيعت دو اثر داشته باشد. زهى حكمت بالغه سبحانى كه آثار قدرت او هويدا است.

ثانيا درخت حاصله از اين دانه ظهور يابد به اقسام مختلفه از شاخه و ساقه و برگ و ميوه.

ثالثا ميوه هم داراى اجسام مختلفه بلكه در يك ميوه اجتماع اثرات متغايره متضاده از گرمى و خشكى و ترى و سردى در پوست و گوشت و مغز و تخم آن هويدا شود.

رابعا ايجاد قوه جذابه در ريشه كه آب را به خود كشد و خلق قوه مغناطيسيه در ميوه كه آب را از اعماق زمين به خود كشاند، اينجاست داستان علم معظم نبات‌شناسى كه راه خداشناسى را به عالميان نشان دهد و مقهوريت طبيعت را ثابت گرداند.

نوع چهارم از آيات الهيه: يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ: مى‌پوشاند شب را به روشنائى روز، يا داخل مى‌كند شب را در روز، يعنى از اول بهار بتدريج شب را

جلد 6 - صفحه 330

كم و روز را زياد تا اول جوزا «1» كه غايت نقصان شب و درازى روز و بعد به عكس شود بدين طريق تا فصول اربعه منقضى گردد.

ابن عباس گويد «2» شب را مى‌آورد تا ببرد روشنائى روز را و ستر كند آن را براى سكونت و آرامى حيوانات، و مى‌آورد روشنائى روز را تا محو نمايد تاريكى شب را براى كسب معاش.

إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ‌: بتحقيق در اين دلايل نيّره و شواهد بيّنه، هر آينه علامات و آياتى است براى گروهى كه انديشه كنند و به آئينه صافيه فكر، معارف حقه را مشاهده كنند، زيرا تفكر و تدبر در آيات الهيه منجر شود حكم به اينكه تكوين هريك از اين مخلوقات با آثار خاصه به اسلوب لائقه متقنه، نشايد مگر از مكوّن قادر حكيم عليم.

تتمه: فكر انسانى يگانه درّ شاهوارى است براى كسب معارف كه اگر هر آينه شخص آن را بكار برد سر انجام سعادت دريابد، لذا آيات الهيه و بينات سبحانيه جماعتى را فايده بخشد كه به دوربين فكر، شواهد و آثار قدرت قادر متعال را مشاهده كنند و از اختصاص هريك از اجرام فلكيه و اجسام ارضيه به وضع و طبع و نظم خاصى، برهان قاطع را بر وجود مدبر عالم دريابند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «3» وَ فِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِيلٌ صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ يُسْقى‌ بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى‌ بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ «4»

ترجمه‌

و او است آنكه گسترد زمين را و قرار داد در آن كوههاى پا برجا و نهرها را و از تمامى ميوجات قرار داد در آن دو صنف دو تا، ميپوشاند لباس شب را بروز همانا در اين هر آينه آيتها است براى گروهى كه تفكّر ميكنند

و در زمين قطعه‌هائى است متصل بيكديگر و بوستانها از انگورها و زراعت و درختهاى خرما چند شاخ رسته از يك بيخ و غير آن كه آب داده ميشود بيك آب و مزيّت ميدهيم برخى از آنها را بر برخى در ميوه همانا در اين هر آينه نشانه‌ها است براى گروهى كه تعقّل مينمايند.

تفسير

و او است آنچنان خداوندى كه گسترد و ممتدّ و پهن نمود سفره عام خود


جلد 3 صفحه 188

را كه زمين است از جوانب اربعه از زير كعبه روى آب تا بندگان خود بر آن جاى‌گير و پاى‌گير شوند و در آن تفرّج و تنزّه و تفكّه و تفريح نمايند و شكر نعمت خداى را بجا آورند و قرار داد در آن كوههاى مستحكم پا برجا را براى نگهدارى آن از تزلزل بموج آب چون رواسى جمع راسيه بمعناى ثابت است و صفت جبال مقدّر كه آنها بمنزله ميخها هستند براى ميدان زمين پهناور و قرار داد در آن نهرهائيكه جارى ميشود در زمين از بركت كوهها براى حبس آب باران و برف در باطن آنها و خروج آن بتدريج از شكافهاشان باذن خدا براى انتفاع بندگان و از تمام انواع ميوه‌ها خلق فرمود در زمين دو صنف كه دوئيّت و اختلافشان محقّق و محسوس است مانند خرماى درشت و ريز و انگور سياه و سفيد و انار شيرين و ترش و توت سرد و گرم و امثال اينها كه هر كدام يك نوع ميوه و داراى دو صنف يا بيشتر است منظور دوئيّت و اختلاف آنها است و بيان اقل مراتب اختلاف كه بدو صنف داشتن محقق ميشود لذا زوجين با آنكه دلالت بر دوئيّت دارد مؤكّد به اثنين شده و بعضى گفته‌اند ميوجات هم مانند حيوانات نر و ماده دارند و بايد بهم پيوند شوند تا ميوه خوب بعمل آيد چنانچه در درخت خرما مسلّم شده و مراد از زوجين نر و ماده آنها است و چون گاهى زوج گفته ميشود و نر و ماده با هم اراده ميشود چنانچه بدو گوسفند نر و ماده ميگويند يك جفت گوسفند و گاهى زوج گفته ميشود و اراده ميشود يك فرد از زوج چنانچه هر يك از گوسفند نر و ماده را جفت ديگرى ميخوانند خداوند مؤكّد فرموده است زوجين را به اثنين يعنى دو فرد از يك زوج تا تصوّر چهار فرد نشود علاوه بر آنكه اين تأكيد در كلام عرب متعارف است و شايد براى همين نكته معمول شده باشد. ميپوشاند لباس يا ميكشد پرده‌اى از جنس شب تاريك بروز روشن تا هوا تاريك گردد و مردم از فوائد شب بهره‌مند گردند از قبيل آرامش و استراحت و برودت هوا و بروز ثمرات و منافع ماه و ستارگان در موجودات خصوصا نباتات و ميوجات و در اين تشكيلات منظم و اين اختلافات مسلّم و تغييرات مفيد آيات و دلائل واضحه‌اى است بر وجود صانع عالم قادر حكيم از براى كسانيكه تفكّر ميكنند و مى‌يابند كه اينها كار طبيعت بى‌شعور نيست و در زمين قطعاتى است متصل و مجاور با يكديگر بعضى شوره زار و بعضى خوب و قابل زراعت و بعضى ريگ زار و بعضى پاك و


جلد 3 صفحه 189

پاكيزه از موانع كشت و زرع و بعضى علفزار و بعضى منزّه از هر مزاحم و معارض محصول با آنكه تمام اراضى در جسميّت و لوازم آن شريكند و اين دليل است بر آنكه اختلاف باراده خدا است اين بيان مفسّرين است و بنظر حقير آن قطعات مساويند در خوبى و قابليّت زرع و نيز بوستانهائى است از انگورها و كشتنيها و درختان خرما كه ريشه آنها يكى است يا متعدد خلاصه آنكه چند درخت از يك اصل بعمل آمده يا نه هر درختى اصلى جداگانه دارد و تمام آن بوستانها و زرع از يك چاه يا از يك قنات يا باران آب داده ميشود و بنظر حقير آن بوستانها در اين اراضى مساوى در خوبى و صلاحيّت واقع شده كه مركّب از قطعات است بفرز خارجى و بنابراين و جنّات بيان قطع متجاورات است و نتيجه يكجا ذكر شده و نائب فاعل يسقى كلّ مقدّر است و در مجمع زرع تعيين شده و در هر حال بعضى درختها بلكه بعضى شاخها كه از يك اصل بعمل آمده‌اند مزيّت و برترى دارد ميوه آن بر بعضى از جهت شكل و رنگ و طعم و بو و وزن و قدر و خواص ديگر و اين دليل روشنى است بر آنكه عامل در آنها فقط قواء طبيعيّه نيست كه اينجا اختلاف ندارد و متحد است بلكه فوق آن اراده الهيّه است كه هر فرد را متخصّص بخصوصيّت بلكه خصوصيّاتى نموده كه ممتاز از فرد ديگر است ولى اين امور توجّه و تأمّل و تعقّل ميخواهد تا معلوم شود كه چه علم و حكمت و قدرتى در صنع خود صانع عالم بكار زده تا هر مصنوعى را بكمال لايق خود رسانده است در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود كه مردم از درختهاى مختلفند و من و تو از يك درختيم و اين آيه را تلاوت فرمود و از ابو سعيد خدرى روايت شده كه علاوه فرمود من اصل آن درختم و على شاخه آن پس خوشا بحال كسيكه تمسّك نمايد باصل آن و تناول كند از شاخه آن و معلوم است كه مراد قبول ولايت و اخذ معارف و احكام اسلام است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


17

وَ هُوَ الَّذِي‌ مَدَّ الأَرض‌َ وَ جَعَل‌َ فِيها رَواسِي‌َ وَ أَنهاراً وَ مِن‌ كُل‌ِّ الثَّمَرات‌ِ جَعَل‌َ فِيها زَوجَين‌ِ اثنَين‌ِ يُغشِي‌ اللَّيل‌َ النَّهارَ إِن‌َّ فِي‌ ذلِك‌َ لَآيات‌ٍ لِقَوم‌ٍ يَتَفَكَّرُون‌َ «3»

و ‌او‌ ‌است‌ خداوندي‌ ‌که‌ كشيد زمين‌ ‌را‌ و پهن‌ نمود و بسط داد و قرار داد ‌در‌ زمين‌ كوه‌ها و نهرها و ‌از‌ ‌هر‌ قسم‌ ثمرات‌ ‌از‌ حبوب‌ و فواكه‌ و قرار داد ‌در‌ ‌آنها‌ زوجين‌ نر و ماده‌ دو قسم‌ ميپوشاند ‌از‌ شب‌ روز ‌را‌ محققا ‌در‌ ‌اينکه‌ قدرت‌ نمايي‌ ‌هر‌ آينه‌ آياتيست‌ ‌براي‌ قومي‌ ‌که‌ اهل‌ فكر باشند و فكر ميكنند وَ هُوَ الَّذِي‌ مَدَّ الأَرض‌َ مكرر گفته‌ ‌شده‌ ‌که‌ كره‌ زمين‌ ‌را‌ آب‌ احاطه‌ كرده‌ ‌بود‌ و بتوسط امواج‌ دريا يك‌ قسمت‌ ‌از‌ كره‌ زمين‌ ‌از‌ آب‌ خارج‌ شد ‌که‌ ابتداء زمين‌ مكه‌ ‌بود‌ سپس‌ بتدريج‌ ‌از‌ آب‌ يك‌ ربع‌ كره‌ زمين‌ خارج‌ شد ‌که‌ ربع‌ مسكونش‌ گفتند و اينست‌ معناي‌ مدّ الارض‌.

و نظر ‌به‌ اينكه‌ امواج‌ دريا زمين‌ ‌را‌ متزلزل‌ نكند وَ جَعَل‌َ فِيها رَواسِي‌َ كوه‌هايي‌ (و تصور نشود ‌که‌ فقط ‌اينکه‌ جبال‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌بر‌ سطح‌ ظاهر زمين‌ قرار داده‌) بلكه‌ ‌آن‌ سه‌ ربع‌ كره‌ زمين‌ ‌که‌ ‌در‌ آب‌ ‌است‌ كوه‌هاي‌ بسياري‌ دارد ‌که‌ بمنزله‌ لنگر كشتي‌ مقرر فرمود.

و انهارا و چون‌ ‌اينکه‌ ربع‌ ظاهرا ‌از‌ آب‌ خارج‌ ‌است‌ و وسيله‌ آب‌ ‌بر‌ ساكنين‌ ‌در‌ زمين‌ فراهم‌ نيست‌ خداوند بتوسط اشعه‌ شمس‌ بخاراتي‌ ‌از‌ دريا بالا

جلد 11 - صفحه 303

ميبرد و ‌در‌ هوي‌ بصورت‌ ابر ‌در‌ ميآورد و بتوسط رياح‌ ‌اينکه‌ ابرها ‌را‌ حركت‌ ميدهد بالاي‌ ‌اينکه‌ قسمت‌ بارز زمين‌ و ‌از‌ ‌آنها‌ باران‌ و برف‌ و تگرگ‌ ميبارد و ‌از‌ ‌اينکه‌ كوه‌ها آب‌ جاري‌ ميشود و انهاري‌ تشكيل‌ داده‌ ميشود و ‌در‌ اعماق‌ زمين‌ فرو ميرود و چاهها و چشمه‌ها وسيله‌ بقاء ‌اينکه‌ آبها ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ اطراف‌ زمين‌ باختلاف‌ فصول‌ دست‌ رسي‌ بآب‌ داشته‌ باشند.

وَ مِن‌ كُل‌ِّ الثَّمَرات‌ِ ‌از‌ اشجار و رياحين‌ و حبوبات‌ و ادويه‌ و آنچه‌ محل‌ احتياج‌ سكنه‌ ‌است‌ ‌از‌ انسان‌ و حيوانات‌ مقرر فرمود.

زَوجَين‌ِ اثنَين‌ِ بعضي‌ گفتند اثنين‌ بيان‌ زوجين‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌از‌ ‌هر‌ ثمره‌ زوجين‌ قرار داديم‌ نر و ماده‌ ‌که‌ اينها دو قسم‌ آثار دارند آثار نر ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ گرد ‌آنها‌ ‌را‌ بتوسط رياح‌ بماده‌ ميرساند و آثار ماده‌ اينست‌ ‌که‌ ثمره‌ ‌از‌ ‌او‌ خارج‌ ميشود. و بعضي‌ گفتند مراد ‌از‌ زوجين‌ همان‌ نر و ماده‌ ‌است‌ و مراد ‌از‌ اثنين‌ دو صنف‌ مختلف‌ مثل‌ حلو و حامض‌، ابيض‌ و اسود، صيفي‌ و شتوي‌: رطب‌ و يابس‌ احمر و اصفر، عذب‌ و مالح‌. بعضي‌ عكس‌ ‌اينکه‌ گفتند لكن‌ بنظر معناي‌ اول‌ اقرب‌ ميآيد زيرا اصناف‌ مختلفه‌ بسيار ‌است‌ دو صنف‌ نيست‌.

يُغشِي‌ اللَّيل‌َ النَّهارَ شب‌ ‌را‌ پرده‌ قرار داده‌ ‌براي‌ روز ‌که‌ روز مستور ميشود بشب‌ روز ‌براي‌ استفاده‌ و شب‌ ‌براي‌ استراحت‌.

إِن‌َّ فِي‌ ذلِك‌َ لَآيات‌ٍ لِقَوم‌ٍ يَتَفَكَّرُون‌َ ‌در‌ معناي‌ فكر گفتند (الفكر حركة ‌من‌ المبادي‌ و ‌من‌ مبادي‌ ‌الي‌ المرادي‌) فكر ترتيب‌ مقدمات‌ ‌است‌ مثل‌ صغري‌ قضايا و كبراي‌ ‌آنها‌ ‌براي‌ اخذ نتيجه‌ مثلا مي‌گويي‌ (العالم‌ متغير و ‌کل‌ متغير حادث‌ فالعالم‌ حادث‌) و ‌در‌ اينجا ‌از‌ ‌اينکه‌ آثار پي‌ ميبري‌ بوجود مؤثّر ‌که‌ تمام‌ اينها دليل‌ ‌بر‌ وجود حق‌ ‌است‌

(و ‌في‌ ‌کل‌ شيئي‌ ‌له‌ آية

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 3)- این آیه، آیات الهی را در عالم بالا نشان می‌دهد و انسان را به مطالعه زمین و کوهها و نهرها و انواع میوه‌ها و طلوع و غروب خورشید دعوت

ج2، ص462

می‌کند، می‌گوید: «و او کسی است که زمین را گسترش داد» (وَ هُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ). تا برای زندگی انسان و پرورش گیاهان و جانداران آماده باشد.

پس از آن به مسأله پیدایش کوهها اشاره می‌کند و می‌فرماید: «خداوند در زمین کوهها قرار داد» (وَ جَعَلَ فِیها رَواسِیَ).

همان کوههایی که در آیات دیگر قرآن «اوتاد» (میخهای) زمین معرفی شده شاید به دلیل این که کوهها از زیر به هم پنجه افکنده‌اند و همچون زرهی تمام سطح زمین را پوشانده که هم فشارهای داخلی را از درون خنثی کنند و هم نیروی فوق العاده جاذبه ماه و جزر و مد را از بیرون، و به این ترتیب، تزلزل و اضطراب و زلزله‌های مداوم را از میان ببرند کره زمین را در آرامش برای زندگی انسانها نگه دارند.

سپس به آبها و نهرهایی که در روی زمین، جریان دارد اشاره کرده، می‌گوید:

و در آن «نهرهایی» قرار دارد (وَ أَنْهاراً).

سیستم آبیاری زمین به وسیله کوهها، و ارتباط کوهها با نهرها، بسیار جالب است، زیرا بسیاری از کوههای روی زمین، آبهایی را که به صورت برف درآمده در قله خود یا در شکافهای دره‌هایشان ذخیره می‌کنند که تدریجا آب می‌شوند و به حکم قانون جاذبه از مناطق مرتفعتر به سوی مناطق پست و گسترده روان می‌گردند.

بعد از آن به ذکر مواد غذایی و میوه‌هایی که از زمین و آب و تابش آفتاب به وجود می‌آید و بهترین وسیله برای تغذیه انسان است پرداخته، می‌گوید: «و از تمام میوه‌ها دو جفت در زمین قرار داد» (وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِیها زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ).

اشاره به این که میوه‌ها موجودات زنده‌ای هستند که دارای نطفه‌های نر و ماده می‌باشند که از طریق تلقیح، بارور می‌شوند.

اگر «لینه» دانشمند و گیاه شناس معروف سوئدی در اواسط قرن 18 میلادی موفق به کشف زوجیت عمومی و همگانی در جهان گیاهان شد، قرآن مجید در یک هزار و چهار صد سال قبل از آن، این حقیقت را فاش ساخت، و این خود یکی از معجزات علمی قرآن مجید است که بیانگر عظمت این کتاب بزرگ آسمانی می‌باشد.

ج2، ص463

و از آنجا که زندگی انسان و همه موجودات زنده و مخصوصا گیاهان و میوه‌ها بدون نظام دقیق شب و روز امکان پذیر نیست در قسمت دیگر این آیه، از این موضوع سخن به میان آورده، می‌گوید: خداوند «به وسیله شب، روز را می‌پوشاند و پرده بر آن می‌افکند» (یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ).

چرا که اگر پرده تاریک آرامبخش شب نباشد، نور مداوم آفتاب، همه گیاهان را می‌سوزاند و اثری از میوه‌ها و بطور کلی از موجودات زنده بر صفحه زمین باقی نمی‌ماند.

و در پایان آیه می‌فرماید: «در این (موضوعات که گفته شد) آیات و نشانه‌هایی است برای آنهایی که تفکر می‌کنند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).

آری! آنها در این آیات، قدرت لایزال و حکمت بی‌پایان آفریدگار را به روشنی می‌بینند.

نکات آیه

۱- خداوند ، گسترنده زمین و قرار دهنده کوهها و رودها در دل آن (و هو الذى مدّ الأرض و جعل فیها روسى و أنهرًا) «مدّ» به معناى گسترانیدن و پهن کردن است. «رواسى» (جمع راسیة) به معناى کوههاى استوار است.

۲- تغییر و تحول آسمانها و زمین از شکل آغازین خود * (رفع السموت ... مدّ الأرض) ظاهر جمله «رفع السموت» این است که برافراشته شدن صفتى مى باشد که عارض بر آسمانها شده است ; یعنى، در ابتداى خلقتشان برافراشته نبودند، خداوند آنها را برافراشته کرد و نیز «مدّ الأرض» در این معنا ظهور دارد که زمین در آغاز گسترده نبود، خداوند آن را گسترانید.

۳- خداوند ، آفریننده گیاهان و میوه جات در زمین (و من کل الثمرت جعل فیها زوجین اثنین) «ثمرات» (جمع ثمرة) به معناى میوه ها و نیز درختان است (برگرفته شده از قاموس المحیط).

۴- گیاهان و میوه جات هر یک داراى دو نوع نر و ماده (و من کل الثمرت جعل فیها زوجین اثنین) «زوج» در لغت به معناى یک جفت و نیز به معناى یک تاى از یک جفت است. تثنیه آن (زوجین) به اعتبار معناى دوم است. بنابراین «زوجین» ; یعنى ، دو چیز که هر یک زوج و همتاى دیگرى است و «اثنین» تأکید براى زوجین است.

۵- خداوند ، پیوسته تاریکى شب را بر چهره روز مى پوشاند. (یغشى الّیل النهار) «اغشاء» (مصدر یغشى) به معناى پوشانیدن و ساتر قرار دادن است. آوردن فعل «یغشى» به صیغه مضارع در مقابل آوردن «مدّ» و «جعل» به صیغه ماضى، براى رساندن استمرار پوشانیدن شب بر چهره روز است.

۶- زمین و گسترش آن ، کوههاى ثابت و استوار ، رودخانه ها ، گیاهان مزدوج و تداوم شب و روز ، از نشانه هاى خدا و از دلایل یکتایى او در تدبیر هستى است. (إن فى ذلک لأیت لقوم یتفکرون)

۷- تنها صاحبان فکر و اندیشه دلالت هستى (زمین ، کوهها ، نهرها و ...) را بر وجود خداوند و مدبّر بودن او درمى یابند. (إن فى ذلک لأیت لقوم یتفکرون)

۸- تفکّر در پدیده هاى عالم ، آدمى را به شناخت خدا و مدبّر بودن او بر هستى هدایت مى کند. (هو الذى مدّ الأرض ... إن فى ذلک لأیت لقوم یتفکرون)

۹- تفکر، ابزارى براى شناخت خداوند و پدیده هاى هستى منبع شناخت اوست. (هو الذى مدّ الأرض ... إن فى ذلک لأیت لقوم یتفکرون)

۱۰- پدیده هاى هستى حاوى نشانه هایى بر روز قیامت و رستاخیز انسانهاست. (إن فى ذلک لأیت لقوم یتفکرون) برداشت فوق بر این اساس است که متعلق «آیات» به قرینه جمله «لعلکم بلقاء ربکم توقنون» در آیه قبل ، لقاى خدا و برپایى قیامت باشد.

۱۱- تفکر در پدیده هاى هستى ، زمینه ساز باور به لقاى خدا و برپایى قیامت است. (إن فى ذلک لأیت لقوم یتفکرون)

موضوعات مرتبط

  • آسمان: تغییر آسمان ها ۲
  • آفرینش: تفکر در آفرینش ۸، ۱۱; خلقت آفرینش ۱; نقش آفرینش ۱۰
  • آیات آفاقى: ۶، ۹
  • ایمان: ایمان به قیامت ۱۱; ایمان به لقاءالله ۱۱; زمینه ایمان ۱۱
  • تفکر: آثار تفکر ۸، ۹، ۱۱
  • توحید: نشانه هاى توحید ربوبى ۶
  • خدا: افعال خدا ۱، ۵; تدبیر خدا ۷; خالقیت خدا ۳; روش خدا شناسى ۸; زمینه خدا شناسى ۹
  • رودها: جریان رودها ۶; منشأ رودها ۱
  • روز: استتار روز ۵; تداوم روز ۶
  • زمین: تاریخ زمین ۲; تغییر زمین ۲; شکل زمین ۲; گسترش زمین ۶; منشأ گسترش زمین ۱
  • شب: تاریکى شب ۵; تداوم شب ۶
  • شناخت: ابزار شناخت ۹; منابع شناخت ۹
  • قیامت: دلایل قیامت ۱۰
  • کوهها: استقرار کوهها ۶; منشأ استقرار کوهها ۱
  • گیاهان: خالق گیاهان ۳; زوجیت گیاهان ۴، ۶
  • متفکران: خداشناسى متفکران ۷; متفکران و آیات آفاقى ۷
  • میوه ها: خالق میوه ها ۳; زوجیت میوه ها ۴

منابع