الرعد ٤

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ فِي‌ الْأَرْضِ‌ قِطَعٌ‌ مُتَجَاوِرَاتٌ‌ وَ جَنَّاتٌ‌ مِنْ‌ أَعْنَابٍ‌ وَ زَرْعٌ‌ وَ نَخِيلٌ‌ صِنْوَانٌ‌ وَ غَيْرُ صِنْوَانٍ‌ يُسْقَى‌ بِمَاءٍ وَاحِدٍ وَ نُفَضِّلُ‌ بَعْضَهَا عَلَى‌ بَعْضٍ‌ فِي‌ الْأُکُلِ‌ إِنَ‌ فِي‌ ذٰلِکَ‌ لَآيَاتٍ‌ لِقَوْمٍ‌ يَعْقِلُونَ‌

ترجمه

و در روی زمین، قطعاتی در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند؛ و (نیز) باغهایی از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان میوه گوناگون) که گاه بر یک پایه می‌رویند و گاه بر دو پایه؛ (و عجیب‌تر آنکه) همه آنها از یک آب سیراب می‌شوند! و با این حال، بعضی از آنها را از جهت میوه بر دیگری برتری می‌دهیم؛ در اینها نشانه‌هایی است برای گروهی که عقل خویش را به کار می‌گیرند!

ترتیل:
ترجمه:
الرعد ٣ آیه ٤ الرعد ٥
سوره : سوره الرعد
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قِطَعٌ»: جمع قِطعة، بخشها و پاره‌ها. «مُتَجَاوِرَاتٌ»: کنار هم. نزدیک به هم. «قِطَعٌ مُتَجَاوِراتٌ»: مراد قطعه‌های مختلف و متفاوت زمین است. «زَرْعٌ»: کشت. مصدر است و در اینجا به معنی کشتزارها است. «صِنْوانٌ»: جمع صِنْو، همگون. یک‌پایه. «غَیْرُ صِنْوانٍ»: مختلف. دوپایه. «صِنْوانٌ وَ غَیْرُ صِنْوانٍ»: درختانی که بیخ جداگانه دارند و مستقلّ از درختان همنوع خود هستند. یا این که: درختان همگون و همسان، و درختان مختلف و متفاوت. این معانی در صورتی است که واژه (صِنْوان) را تنها صفت (نَخیل) بدانیم. امّا اگر (صِنْوان) را به سبب عطف، صفت (نَخیل) و (زَرْع) و (جنّات) بشمار آوریم، یا این که آن را خبر مبتدای محذوف، مانند (کلّ) بدانیم معنی (صِنْوانٌ وَ غَیْرُ صِنْوانٍ) عبارت خواهد بود از: درختان یک‌پایه و درختان دوپایه مصطلح در گیاه‌شناسی. بدین معنی که: برخی از درختان و گیاهان، ماده نرینه در یک درخت یا بوته، و ماده مادینه در یک درخت یا بوته دیگری است، و آنها را یک‌پایه می‌گویند، مانند درخت خرما. برخی از درختان و گیاهان هم، ماده نرینه و ماده مادینه هر دو بر یک درخت یا بوته است که بیشتر درختان و گیاهان بدین صورت بوده و آنها را دوپایه می‌نامند. حال ممکن است نرینه و مادینه در یک گل باشند، مانند بوته پنبه، و یا این که هر یک در گل جداگانه‌ای باشند، از قبیل بوته کدو. «یُسْقی»: آبیاری می‌گردند. نائب فاعل ضمیر (هُوَ) است که به کلّ واحدی از (قِطَعٌ، جنّاتٌ، زَرْعٌ، نَخیلٌ) برمی‌گردد. «الأُکُلِ»: آنچه خورده می‌شود. دانه و میوه (انعام / ، سبأ / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱- زمین متشکل از قطعه ها و سرزمینهاى گوناگون چیده شده کنار یکدیگر (و فى الأرض قطع متجورت) «قطع» (جمع قطعة) به معناى اجزا و قسمتهاست. «تجاور» (مصدر متجاورات) به معناى در جوار و نزدیک یکدیگر بودن است. توصیف سرزمینها به قطعه ها و بخشها مى تواند به اعتبار اختلاف و تفاوت آنها باشد. بنابراین مراد از «قطع متجاورات» این است که: مناطق زمین على رغم نزدیک بودن و متصل بودن به یکدیگر، مختلف و گوناگونند.

۲- زمین جایگاه باغهایى از درختان انگور و دربردارنده کشتزارهاست. (و فى الأرض ... جنّت من أعنب و زرع) «جنة» (مفرد جنات) به معناى بوستان است که به اعتبار پوشش زمینش با درختان این نام بر آن اطلاق شده است و لذا کلمه درختان در برداشت آورده شد. «زرع» به معناى رویانیدن و نیز چیزى است که روییده شده باشد. در آیه شریفه معناى دوم مراد است.

۳- زمین جایگاه درختان خرما ; درختانى که به یک ریشه روییده اند و درختانى که ریشه هاى جدا دارند. (و فى الأرض ... نخیل صنوان و غیر صنوان) «نخیل» (جمع نخل) و به معناى درختان خرماست. «صنوان» (جمع صنو) به چند درخت خرما گفته مى شود که داراى یک ریشه باشند و به هر یک از آن درختان «صنو» مى گویند.

۴- درختان انگور ، نخلهاى خرما و نیز سایر گیاهان على رغم مشروب شدن از آبى با طبیعت واحد ، ثمرات و میوه هاى مختلف و گوناگون به بار مى آورند. (جنّت من أعنب و زرع و نخیل ... یسقى بماء وحد و نفضل بعضها على بعض فى الأُکل)

۵- خداوند ، ایجاد کننده تفاوت در میوه ها و ثمرات به دست آمده از درختان و گیاهان و برترى دهنده برخى از آنها بر برخى دیگر (و نفضل بعضها على بعض فى الأُکل) «اُکُل» به معناى میوه و ثمره است و بر مطلق خوراکیها نیز اطلاق شده است.

۶- زمین و بخشهاى متفاوت آن و درختان و کشتزارها ، از نشانه هاى خدا و یکتایى او در تدبیر هستى (إن فى ذلک لأیت لقوم یعقلون)

۷- گوناگون شدن میوه هاى درختان و محصولات کشاورزى ، على رغم بهره ورى آنها از آب با طبیعتى واحد ، از نشانه هاى توحید و یکتایى خدا در تدبیر هستى (یسقى بماء وحد و نفضل بعضها على بعض فى الأُکل إن فى ذلک لأیت لقوم یعقلون)

۸- مشروب شدن گیاهان و درختان گوناگون به وسیله آبى با طبیعت واحد ، از نشانه هاى خدا و یکتایى او در تدبیر هستى است. (یسقى بماء وحد ... إن فى ذلک لأیت لقوم یعقلون)

۹- تنها صاحبان عقل و فهم بر دریافت ربوبیت خدا و یکتایى او در تدبیر هستى توانایند. (إن فى ذلک لأیت لقوم یعقلون)

۱۰- عقل ابزارى براى شناخت ربوبیّت خدا و پدیده هاى طبیعى، منبعى براى شناخت اوست. (إن فى ذلک لأیت لقوم یعقلون)

۱۱- تعقّل در پدیده هاى طبیعى ، آدمى را به شناخت خدا و یکتایى او در تدبیر امور هستى هدایت مى کند. (إن فى ذلک لأیت لقوم یعقلون)

۱۲- خارج پنداشتن تدبیر امور هستى از اختیار خداوند ، نشانه جهل و کور فکرى است. (إن فى ذلک لأیت لقوم یعقلون)

۱۳- تفکر در پدیده هاى هستى ، زمینه ساز باور به لقاى خدا و برپایى قیامت است. (إن فى ذلک لأیت لقوم یعقلون) برداشت فوق بر این اساس است که متعلق «آیات» به قرینه جمله «لعلکم بلقاء ربکم توقنون» در آیات قبل ، لقاى خدا و برپایى قیامت باشد.

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: تعقل در آفرینش ۱۳
  • آیات آفاقى: ۶، ۷، ۸، ۱۰ ، ۱۱
  • انگور: باغهاى انگور ۲; درختان انگور ۴
  • ایمان: ایمان به قیامت ۱۳; ایمان به لقاءالله ۱۳; زمینه ایمان ۱۳
  • بینش: بینش غلط ۱۲
  • تعقل: آثار تعقل ۱۱، ۱۳; اهمیت تعقل ۱۳; نشانه هاى عدم تعقل ۱۲
  • توحید: دلایل توحید ربوبى ۶; زمینه توحید ربوبى ۱۱; نشانه هاى توحید ربوبى ۷، ۸
  • جهل: نشانه هاى جهل ۱۲
  • خدا: ابزار خدا شناسى ۱۰; افعال خدا ۵; ربوبیت خدا ۱۲; روش خدا شناسى ۱۱; محدوده اختیارات خدا ۱۲
  • خرما: باغهاى خرما ۳; درختان خرما ۴; ویژگیهاى درختان خرما ۳
  • درختان: تنوع درختان ۴; منشأ تنوع درختان ۷; نقش درختان ۶
  • زمین: باغهاى زمین ۲، ۳; ساختار زمین ۱; کشتزارهاى زمین ۲; نقش زمین ۶; ویژگیهاى زمین ۱
  • سرزمینها: تفاوت سرزمینها ۱
  • شناخت: ابزار شناخت ۱۰; منابع شناخت ۱۰
  • طبیعت: تعقل در طبیعت ۱۱; نقش طبیعت ۱۰
  • عاقلان: توحید ربوبى عاقلان ۹; خداشناسى عاقلان ۹; فضایل عاقلان ۹; قدرت عاقلان ۹
  • عقل: نقش عقل ۱۰
  • گیاهان: تغذیه گیاهان ۴، ۷، ۸
  • میوه ها: برترى برخى میوه ها ۵; تنوع میوه ها ۴، ۷; منشأ تنوع میوه ها ۵; نقش میوه ها ۶

منابع